اندیشه

فرهنگی، ادبی، تاریخی، هنری، طنز

اندیشه

فرهنگی، ادبی، تاریخی، هنری، طنز

اندیشه

درباره مدیر:
میر حسین دلدار بناب
متولد 1346 بناب مرند
پژوهشگر

بایگانی
آخرین نظرات
پیوندها

۱۳ مطلب با موضوع «رساله های طنز :: طنز» ثبت شده است

۲۵
مهر

سلاملار

آی قارداشلار قاباقچی یازی دا بیر بایاتی گلدی نیطقیما یازدیم ائله بیل بازاری برک توتوبدی تامام تویلاردا اوخوجولار اونو اوخویورلار!!!

ائله دؤرد بئش اؤلکه دنده زنگ آچدیلار کی کیشی سنده بو باشارات وار بس ناواختدان هاردایدین؟!

ائله گل بیزه طرف سنه ده یاخشی اولار بیزلره ده!!!

داها بیلمه دیم بیزلر هانسی بیزلردیلر!

چووالدوزا بنزر بیزلردیلر یا او بیری بیزلردیلر.

یاواش یاواش گئدمک فیکرینه دوشدوم کی بیر زامان باخدیم گؤردوم ای داد بیداد ائو آدامی منیم ایشیمی آنلاییب باشپورتیمی گؤتوروب گیزله دیبدی!!!

ایکی الیم اولدو بیر باشیم!

قورخوداندا بیر سؤز دئیه بیلمه دیم!!!

ایندی قالمیشام نه ائله ییم.

بیر دفه ایسته دیم فرار مغزها ائله یم اودا دوشدو آی ایشیغینا!

گئجه گوندوز فیکره قالمیشام کی اشی به من باشیما نه داش سالیم؟!

بیر طرفدنده ایسته ینلریم هئی منه دئییلر یئنی ماهنی یاز.

قالمیشام آرادا.

تانری هئچ کیمی منیم گونومه سالماسین.

نئچه گئجه قاباق ایلان ووران یاتدی من یاتانمادیم بیردن بیره بیر بئله بایاتی گلدی نیطقیما؛

دیل باغلی دوداق باغلی

گؤز باغلی قولاق باغلی 

ایستیرم قویام قاچام

یول باغلی یولاق باغلی...

هله ایندیلیک بونو اوخویون گؤرک باشیمیزا نه گلیر؟!

  • میر حسین دلدار بناب
۲۵
شهریور

یولداشلار هامیسی گیلئی ائله ییرلر کی داها تنبللشمیسن!

وئبلاگا بیر زاد یازیب قویماییرسان.

ماحمیدین زامانیندا بوندان چالیشقانیدین!!!

دئییرم: جانیم چالیشدیق چالیشدیق ماحمید گئتدی حسن گلدی.

خالقیندان اؤترو سؤیود کیمی اسن گلدی!

برجام اولدو فرجام اولدو.

شله پیرتلادی!

گونده بیر نوجومو فیش اوزه چیخدی!

امیر بازارینی یاندیردیلار کی بیر عیدده یه بیر ایپک دستمال یئتیشسین!

آخی من نه یازیم داها؟!

بوتون ایشلر دوزه لیب.

بئکارلیق بیتیب.

باهالیق ایتیب.

شیش یاتیب. (تورم ماهار اولوب)

قورد قویونولا دولانیر.

هئچ کیمین اوره گینده سو ترپشمیر.

دوکتور جئری مطببینی باغلاییب ساخت و پاخت (کیریخدیم بساز بفروش) ایشینیه گیریب.

کئفلی ایسکندر ایلده دؤرد دفعه مککه یه گئدیر.

اؤرت باسدیر ماحالینین کدخوداسی ائلچی بئی کانادادا کئفه کؤتک چکیر.

داها کم کسیر یوخدو کی.

دئدیلر: ایندی کی کئف دیزدندی اوندا بس بیر غزلدن زاددان یاز چؤله گئدنده اوخویاق قانیمیز دورولسون!!!

بیردن بیره نیطقیما بیر بئله بایاتی گلدی؛


نه آستار بللی نه اوز

نه ایری بللی نه دوز 

کیم کیمه دی باس گئدسین

نه اللی بللی نه یوز.


گئدین هله بونو اوخویون گؤروم دالیسی نه گلیر...


  • میر حسین دلدار بناب
۰۶
فروردين

خسته قاسیم 1081 شمسی ایلینده تیکمه داش کندینده آنادان اولوب 76 ایل یاشایاندان سونرا دونیاسینی دگیشیبدیر.

خسته قاسیمین عاشیقلار ایچینده یوکسک مقامی وار. اؤزوندن سونراکی عاشیقلار درین تاثیر قویوب... (آرتیق معلوماتی محمد عبادی قاراخانلو یازان خسته قاسیم کیتابیندان آلماق اولار. بو کیتابی نشر اختر 1384 چاپ ائدیبدیر)

خسته قاسیمین ساتیریک روحیه سینی تانیماق اوچون اوندان بیر شعری سیزلر ایله پایلاشماق ایسته دیم.


واردیم باسمینج حامامینا

دللک گؤردوم زول چیخاردیر

ال آتدی قولاقلاریما

ائله بیلدیم کول چیخاردیر.


آیاقلارین قویور قوشا

اولگوجونو چکیر داشا

ضربی ائله گلیر باشا

تیکمه داشا یول چیخاردیر.


بیر فیطه سی واردی بئزدن

دوروب گلیر سحر تئزدن

یاری حاققین آلیب بیزدن

یئنه آجی دیل چیخاردیر.


اولگوجونو چاپیشدیریر

سویو تاسدان قاپیشدیریر

کسیر پامبیق یاپیشدیریر

دریسینی بول چیخاردیر.


بو اوستا نئجه اوستادی؟

همیشه گؤزو تاسدادی

خسته قاسیم جان اوسته دی

ائله بیلیر پول چیخاردیر.

                       

(قایناق:خسته قاسیم، محمد عبادی قاراخانلو، نشر اختر، تبریز، چاپ سوّم، 1389، ص148)  

  • میر حسین دلدار بناب
۰۳
بهمن

«پیشکش دکتر هاشمی وزیر محترم بهداشت گل سرسبد وزرای دولت تدبیر و امید»


این شیب ملایم هم برای خودش حکایتی شده است!!!

هر چه با اهل فن و فیزیکدانهای شیب شناس مکاتبه، مذاکره و مصاحبه کردم هیچکدام پاسخ مستدل، منطقی، اقناع کننده و معقول ندادند که ندادند!

یعنی حقیقتا آن ها هم عقلشان به جایی نرسید که نرسید!!! 

دو سال تمام هر چه عقل هایشان را ریختند روی هم، نشد که نشد! چرا که شیبی به این ملایمت در هیچ کتاب و دفتر و دیوانی نبود که نبود.

ما هم که عمری سطح شیب دار خواندیم و در کوه و کمر راندیم یعنی کوه نوردی کردیم باز شیبی به این ملایمت را نه دیدیم و نه از کسی شنیدیم!

دیشب ضمیر ناخودآگاه به طور خودجوش ومردمی! در اقصای شب، زمانی که در حالت خواب و بیدار ی سیر می کردم به کار افتاد و جواب را یافتم!

کم مانده بود مانند آن فیلسوف یا فیزیکدان نیمه دیوانه - ارشمیدس - فریاد برآورم که یافتم یافتم امّا رعایت اهل خانه را از این فریاد کشف و شهود صرف نظر کردم!!!

شیب ملایم یعنی اینکه گاماس گاماس و آسته آسته - البته نه از آسته آسته های قدیم که چندین دهه طول می کشید بلکه از آسته آسته های معاصر که در عرض چهار سال میسّر می شود - جمله ی معترضه ام هم  دچار شیب ملایم شد، ارباب معنی بر این حقیر ببخشند.

بعله شیب ملایم یعنی اینکه گاماس گاماس تخم مرغ دزد زمین دزد می شود، یا بانک دزد می شود، یا چه می دانم شهر دزد می شود، بله منظورم پدیده های جدید است درست متوجّه شدید!!!

شیب ملایم یعنی اینکه کسی که نهایتا توان اداره ی یک مجموعه ی بسیار بسیار کوچک را دارد، یک شبه وزیر می شود، وکیل می شود، استان دار می شود، فرماندار می شود، رئیس می شود و خلاصه همه کاره می شود و می شود آنکه نباید بشود.

شیب ملایم یعنی اینکه معاون اوّل رئیس جمهور در عرض چهار سال می شود رفیق دزد و شریک قافله یعنی با گرگ دنبه می خورد و با چوپان بیچاره عزاداری می کند!

شیب ملایم یعنی اینکه درآمدهای نفتی در عرض هشت سال با صد سال برابری می کند و نفت بی پا می آید سر سفره های مردم!!!

شیب ملایم یعنی اینکه تا به خود بجنبی کالاهای فکسنی و بنجل چینی از زمین و آسمان مثل باران بر سرت می بارد و ککت هم نمی گزد و تولید داخلی به اغمایی می رود شبیه خواب اصحاب کهف!!!

شیب ملایم یعنی اینکه مسئولین محترم در همایش ها و نمایش ها از فساد و رانت و پدیده ی آقازادگی و یقه سفیدی صحبت می کنند و آمارهای نجومی می دهند و هیچ کس شاخ در نمی آورد که سهل است تعجّب هم نمی کند!!!

شیب ملایم یعنی اینکه بر اثر ضعف مدیریّت عده ای عقل کل، دریای اساطیری چیچست - دریاچه ی نیمه جان ارومیّه ی فعلی - با عمری به درازای عمر کره ی زمین در عرض دو دهه دچار مرگ مغزی بشود!!!

شیب ملایم یعنی اینکه قلعه ی هفت هزارساله ی مانداگارانای مرند بر اثر ندانم کاری عدّه ای سودجو مانند اتّحاد جماهیر شوروی دچار فروپاشی شود و مانند گوشت قربانی هر کسی سهمی از آن برای خود اختصاص دهد و احدالنّاسی هم نپرسد، به کدامین گناه؟؟؟

شیب ملایم یعنی خشکیدن زاینده رود و تراشیده شدن جنگل های شمال و سبز شدن ویلاها و عشرتکده های از ما بهتران!!!

شیب ملایم یعنی دست درازی بعضی ویژه خواران به منابع طبیعی و مراتع ملّی و تبدیل آن ها به مزارع شخصی و آب از آب تکان نخوردن!!!

شیب ملایم یعنی هر کسی ساز خود را زدن و کسی را با کسی کاری نبودن و مرگ نظارت!!!

شیب ملایم یعنی تخته گاز در جادّه ی بی رقیب صادرات و واردات راندن  و  تره برای کسی خرد نکردن!!!

شیب ملایم یعنی فرار مالیاتی میلیارد میلیاردی و ...

شیب ملایم یعنی اینکه لواش سه تومانی در عرض کمتر از یک دهه می شود دویست تومان و گوشت بیست تومانی می شود چهل هزار تومان و پنیر پنج تومانی می شود بیست و پنج هزار تومان و...

شیب ملایم یعنی اینکه آن هایی که در تمام عمرشان یک کتاب درست و حسابی نخوانده اند به لطف بعضی دانشکاه ها می شوند استاد تمام!!!

شیب ملایم یعنی اینکه هر شوت یک فوتبالیست در عرض یک سال با حقوق کلّ سی سال یک معلّم برابری می کند!

شیب ملایم یعنی اینکه در شهر کوچک ما آ ن هایی که تا چند سال پیش آه نداشتند تا با ناله سودا کنند، حالا می شوند برج ساز، کارخانه دار، وارد کننده، صادر کننده، بالا برنده، پایین آورنده و ...

شیب ملایم یعنی اینکه سرانه ی مطالعه ی هم وطن های ابن سینا و ابوریحان و خوارزمی و شمس و مولانا و... در عرض یک سال از سرانه مطالعه ی یک هفته ی چشم بادامی ها کمتر  می باشد!! امّا اهن و تلپمان برقرار است که ماییم که از پادشهان باج گرفتیم!!!

شیب ملایم یعنی اینکه در عرض کمتر از دو دهه شبکه های ماهواره ای آن ور آب هدایت کننده ی افکار و سلایق مردم  این ور آب می شوند!!!

شیب ملایم یعنی اینکه در عرض کمتر از یک دهه ما از لحاظ داشتن رکورد بزرگترین اختلاس های تاریخ افتصاد دنیا اوّل اوّل می شویم!

شیب ملایم یعنی اینکه وقتی مردم به ما اعتماد می کنند و مسئولیّتی به ما می سپرند، گاماس گاماس خویشاوندان دور و نزدیک را می کشیم سر سفره ی یغمای مام میهن و بچاپ بچاپ راه می اندازیم!!!

شیب ملایم یعنی اینکه ایثار و مردانگی و ارزش های انسانی و اخلاقی در طاق فراموشی گذاشته می شود و مروّت و وفا مانند سیمرغ و کیمیا می شود و باید سراغشان را در کتاب های عهد عتیق گرفت!!!

شیب ملایم یعنی اینکه... 

                                 ؟؟؟

                                     !!!

  • میر حسین دلدار بناب
۰۱
ارديبهشت

گرگ ها هرگز اختلاس نمی کنند!

بوفالوها با تمام توان می گریزند. گاهی چند تا از آن ها بر گشته و به عقب نگاه می کنند. چند قلّاده گرگ گرسنه در تعقیب بوفالوها هستند. بوفالوها هر کدام حریف چند تا گرگ هستند. گرگ ها از هوش غریزی خود بهره می گیرند. گلّه ی بزرگ را از هم می پاشند. بین بوفالوها فاصله می افتد. بوفالوی تنومندی در محاصره ی گرگ ها گرفتار آمده است. با چنگ و دندان نه، با شاخ های بزرگ و تیزش با گرگ ها مقابله می کند. چند قلّاده گرگ بوفالوی کوچکی را گرفتار کرده اند امّا توان از پای انداختنش را ندارند. بوفالوی تنومند حلقه ی محاصره را می شکند و به سوی بوفالوی کوچک خیز بر می دارد. به نظر می رسد قصد کمک به همنوع خود را دارد. در نهایت حیرت متوّجه می شوی که اشتباه کرده ای. بوفالوی تنومند وقتی به بوفالوی کوچک می رسد، با شاخ های بلند و قدرتمندش او را بر زمین می اندازد. گرگ ها دسته جمعی به سوی بوفالوی نگون بخت سرنگون شده هجوم می آورند و تکّه پاره اش می کنند. بوفالوی تنومند و سایر بوفالوها از خطر جسته اند و با بی تفاوتی خاصّی پاره پاره شدن همنوع خود را نظاره می کنند.

یکی از دوستان که شاهد صحنه های فیلم مستند است، در ذمّ حرکت ناشایست و حیوانی بوفالوی تنومند و رفتارگرگانه و گرگ صفتی خطابه ی مبسوطی ایراد می کند. اعتراضی نمی کنم. وقتی احساساتش از غلیان می افتد به آرامی می گویم: دوست من گرگ بر اساس غزیزه ی خدادادی اش عمل می کند. گرگ، گرگ است. خواسته و عمل گرگ یکی است. گرگ ها هرگز در پوستین برّه نمی روند. گرگ ها هرگز اختلاس نمی کنند. گرگ ها احتکار کردن بلد نیستند. گرگ ها دروغ نمی گویند. گرگ ها به همنوعان خود خیانت نمی کنند. گرگ ها ریا بلد نیستند. گرگ ها پیمان شکنی نمی کنند. گرگ ها زیرآب همدیگر را نمی زنند. گرگ ها هرگز با پنبه سر نمی برند. گرگ ها هزار چهره نیستند. گرگ ها فقط گرگ هستند. گرگ ها ظاهر و باطنشان یکی است. گرگ ها حساب بانکی ندارند. گرگ ها فاصله های زیادی را برای دست یافتن به شکار طی می کنند امّا فاصله ی طبقاتی را نمی فهمند. گرگ ها با زوزه های بلند و طولانی  حضور خود را اعلام می کنند. گرگ ها هرگز ره صد ساله را یک شبه طی نمی کنند. گرگ ها هرگز... گرگ با تمام وجود و صادقانه گرگ است. گرگ که اشرف مخلوقات نیست!!!

دوستم که گویی مجاب شده است، تنها به گفتن این جمله اکتفا می کند «امان از دست این اشرف مخلوقات!» 

  • میر حسین دلدار بناب