اندیشه

فرهنگی، ادبی، تاریخی، هنری، طنز

اندیشه

فرهنگی، ادبی، تاریخی، هنری، طنز

اندیشه

درباره مدیر:
میر حسین دلدار بناب
متولد 1346 بناب مرند
پژوهشگر

بایگانی
آخرین نظرات
پیوندها

قوچ های سنگی و باورها

يكشنبه, ۱۷ دی ۱۳۹۱، ۰۷:۱۳ ب.ظ
 چند روز قبل برای دیدن یکی از دوستان به اداره ی آموزش و پرورش مرند رفتم . قوچی سنگی در کنار یکی از ستون های بلند ایوان ورودی خود نمایی می کرد . معلوم شد که از مدرسه ی روستای دیزج علیا آورده شده است. صد رحمت به اموات آن مدیر شیر پاک خورده که لااقل با انتقال این قوچ سنگی از داخل گورستان به محوطه ی مدرسه از تاراج یا نابودی آن مانع گردیده است. و دست مدیر آموزش و پرورش مرند مریزاد که علی رغم فشارهای مختلف با قرار دادن آن اثر ارزشمند تاریخی در یکی از پر رفت و آمد ترین مراکز اداری شهر به نوعی جور برادران میراث فرهنگی را نیز می کشد.

از مطلب دور نیفتم،مشغول تماشا و وارسی این اثر ارزشمند بودیم که مدیر آموزش و پرورش- حاج آقا زحمت یار- رسیدند و از بنده خواستند که در مورد قوچ های سنگی مطلبی تهیه کنم تا مختصری از آن در کنار تندیس قوچ سنگی مذکور نصب شود. بنده هم به رسم ادب پذیرفتم و چند روز در منابع و سایت های مختلف به دنبال مطلب به درد بخوری بودم که حاصل بخشی از آن کنکاش ها در ذیل آورده می شود. البته با چند تن از معمرین نیز گفتگوهایی انجام دادم که خلاصه اش را ذکر خواهم کرد.

لازم به ذکر است که تا چند سال پیش در گورستان بناب مرند تعداد زیادی از این قوچ ها موجود بود که همه ی آنها بر اثر بی توجهی مسئولان پر تلاش و زحمت کش میراث فرهنگی دستخوش تاراج شده اند. -به طمع وجود گنجی پنهان در داخلشان !!!-ضمنا تعدادی نیز در گورستان روستاهای النجق و قراجه فیض الله و دیزج حسین بیگ و ...وجود داشت که بنده تا یکی دوسال پیش دیده بودم که امیدوارم تا به حال به یغما نرفته باشند!!!

القصه حاصل مطالعات و مصاحبه های میدانی را می توان در چند موضوع خلاصه کرد که عبارتند از؛ ۱)قدمت قوچ های سنگی به دوران اساطیری ارتباط پیدا می کند و ربطی به آق قویونلوها یا قارا قویونلوها ندارد. ۲)با توجه به اینکه از دوران قدیم قوچ ها توتم و نماد قدرت شمرده می شدند ،وجود آن ها در هر نقطه ای نشان از اهمیت آن محل دارد که نیاز به نیروی مرموزحفاظتی آن ها داشته است.۳)قرار دادن قوچ ها در گورستان ها برای راندن ارواح خبیثه و شیاطین از آن محل ها و حفاظت از ارواح پاک مردگان بوده است.۴) قوچ ها عمدتا روی به شرق و محل طلوع خورشید داشتند که محتملا با کیش مهر پرستی بی ازتباط نمی باشد.۵)در آخرین چهارشنبه ی هر سال مراسمی آیینی در اکثر گورستان ها از جمله گورستان بناب برگزار می شد که عمدتا برای باروری و در امان ماندن از هر نوع بیماری تا سال بعد سه بار از زیر شکم قوچ رد می شدند و پیرترین زن روستا به نام ام کلثوم که بالی صد سال سن داشت با گرفتن مختصر وجهی همه را تبرک می کرد. به وجه دریافتی رسوم گفته می شد. لازم به ذکر است که در این مراسم نیز رد پای احترام به بزرگ ترها را می توان مشاهده کرد. ۶)قوچ نماد قدرت و باروری شمرده می شد که این امر در داستان ها و فولکلور اقوام ترک زبان به وضوح مشهود است به عنوان مثال؛ قوچاق نبی،قوش کور اوغلو یا قوچ ایگید و احتمالا قرار دادن تندیس آن بر روی مزاری،نشان از قدرت بازو و پهلوان بودن شخص صاحب گور می توانست باشد...۷)قدمت قوچ ها را در سر ستون های تخت جمشید به وضوح می توان دید به این معنی که می باید قدرت مرموز قوچ برای هخامنشیان شناخته شده و قابل باور بوده باشد تا در سر ستون ها از آنها استفاده شده باشد.۸) قوچ های سنگی یکی از بی شمار آثار هنری و پیکر تراشی نیاکان ما به حساب تواند آمد که در روزگاران بسیار دور و دراز با دقت و ذوق بسیار تراشیده شده اند و نشان از رشد هنر حجاری در سرزمین باستانی ایران دارد و ...به امید حق تکمله ی مبحث در آینده به اطلاع علاقمندان خواهد رسید.

آن چه در زیر می آید از وبلاگ آراز تکین آقای حمید عطایی شجاعی نقل می شود که به قدر کافی سودمند و دارای ارزش علمی وافی می باشد. باشد که تا دیر نشده است میراث دار خوبی برای فرهنگ غنی خویش باشیم! و مسئولان عزیز نیز کمی به فکر حوزه ی کاری خویش باشند ان شاالله تعالی...

 قوچ های سنگی در روستای قدیمی شجاع

روستای شجاع همراه با دیگر مناطق آذر بایجان مثل تسوج و مراغه و مهاباد و آبادی های جمهوری خود مختار نخجوان واقع درآن طرف رود ارس دارای قوچ های سنگی فراوانی بوده است ، این قوچ های سنگی که قرمز رنگ  و به احتمال زیاد از جنس سنگ های رسوبی اطراف کچی قالاسی بوده با قدمت چندین صد ساله و یا بیشتر تا اوایل انقلاب پا بر جا بودند . این آثاراز دست رفته بسیارقدیمی تا سال 60 در سه نقطه از روستای شجاع  در گورستانهای قدیمی آلی چمنی ، و پارلیجا و نزدیکی سرباز تپه سی به تعداد 12 عدد موجود بود که توسط اهالی و سود جویان منطقه برای ابد نابود و از ذهن ها پاک شدند.

قوچ های سنگی و باورها

در روستای شجاع این قوچ های سنگی  قرمز رنگ  مورد احترام و تقدس نیز بوده است و زمانی که هنوز از بهداشت و واکسن های سرخک و  ..... خبری نبود و بیماری واگیر  سرخک ( قزیلجا ) و سیاه سرفه (قره اسکورمه ) بلای جان کودکان مردم شده بود ، از هر 10 کودک جان 6 کودک را قربانی می گرفت ، قوچ های سنگی پناهگاهی برای دست به دامن شدن مادران گریان شده بود . مادران برای نجات فرزندان خود از کام شیاطین و هیولای سرخک ، فرزندان خود را چندین بار از زیر آن قوچ ها می گذراندند و چند مشت گندمی که با هزاران زحمت به دست آورده بودند نذر قوچ های سنگی می کردند  و معتقد بودند هر دانه ای که توسط پرندگان و جوندگان خورده می شود  سبب بهبودی سرخک و نجات بچه می شود .

قوچ های سنگی آثاری از ذوق و هنر دستان توانای نیاکان ما بودند که با آمیزه ای از اعتقادات قومی و نقش و نگارها برای انتقال فرهنگ و هنر و تعیین قلمرو خود اقدام به حجاری ها و تغییر شکل و فرم دادن بر روی سنگ ها شدند .

http://upcity.ir/images/01803749214173904291.jpg

قوچ سنگی در مهاباد

قوچ های سنگی در دوره سلجوقی و یا دوره آق قویونلوها به عنوان نماد قدرت و شکست ناپذیری بر سر مزار پهلوانان و جنگ آوران قرار می گرفتند.

 سرزمین آذربایجان به ویژه کناره های حاصلخیز ارس با تمدن دیرینه خود پر از هزاران هزار یادگارهای تاریخی منقول و غیرمنقول بوده است ،که مهمترین آنها  آثار سنگی به ویژه قوچ ها ی سنگی و  سنگ قبرها و سنگ نبشته هایی است که یا در دل خاک نهفته و زمان را می طلبد و یا آثاری بودند که مردم سود جو به خیال وجود عتیقه در دل سنگ ، و عده ای نیز با افکار غلط بت پنداری  موجب تخریب و نابودی شده اند.

   قو چ های سنگی در سایر نقاط آذربایجان :

در آذربایجان مجسمه سنگی قوچ جای پای بسیاری دارد و در بیشتر آبادی‌ها این مجسمه‌ها دیده می‌شود چرا که گوشت لذیذ و تهیه بیشتر لوازم معیشت مثل قالیچه زیبا و لباس‌های مناسب و استفاده از پوست آن قوچ را مورد توجه قرار داده است. و برای پدران و نیاکان سمبل فراوانی و غلبه می‌باشد. در بیشتر گورستان‌ها مجسمه‌ی قوچ بر سر قبر قهرمانان و پهلوانان گذاشته می‌شد و نام قهرمانان نیز با قوچ برده می‌شود مثل قوچ کوراوغلی ، قوچ نبی.

در تسوج جلوی مسجد دلانلو (قره‌داغلو) در مدخل آب چهل پله (قرخ ایاق، سردابه) دو مجسمه موجود بود که گویا امروز یکی از آنها در محل ساختمان شهرداری است. شاید این مجسمه‌ها از دوران حکومت قره‌قویونلو و یا آق قویونلو مانده و ممکن است ساکنین این محله که در آن عهد به تسوج کوچ کرده‌اند آنها را به عنوان سمبل مردانگی و رشادت با خود آورده‌اند. این قوچ‌ها بین زنان مقدس بوده و زنانی که بی‌فرزند بودند روی آن سوار می‌شدند و نذر می‌کردند که صاحب اولاد شوند. خانم ملک پور افزود: جنس این قوچها از نوع سنگهای رسوبی است که حدود 400 سال قبل در ابعاد یک و نیم در یک متر توسط هنرمندان حجاری شده و پدید آمده است


http://upcity.ir/images/59359044454514627029.jpg


نماد قوچ در هنر شرق و غرب

قوچ(Ram): معانی سمبلیک: آرامی، باروری، تحمل، تواضع، خورشید، دانایی، رام کردن، صلح، محافظت، مولّد حرارت، نیرومندی و وقار می باشد.

باورهای قومی و اساطیری: اولین علامت منطقه البروج (ماه فروردین)، از این رو، سمبل افکار نو و طلوع دوره جدید است. در نشان های نجابت خانوادگی، علامت درک یا رهبر می باشد. در اساطیر، ایزدان قوچ برابر با خدایان گاو نر بوده اند

در ایران، نشان امپراطوری ایران، سمبل مردانگی و یکی از ده حیوان در بهشت مسلمانان است. شاخ قوچ نیز نماد آفرینش، شعاع نور، جنگ و خشونت می باشد.10 قوچ یکی از شکل‌های جانوری عمده که در آنها، خدایان وابسته به زایش و باروری در خاورمیانه، یونان، مصر باستان مورد پرستش بود.

تصاویر قوچ از3500ـ3000 پیش از میلاد، در پرستشگاه مادر، الهة سومری و همچنین ساخته از فلزات گرانبها، در گورهای سلطنتی در اور ur، حدود2500 پیش از میلاد، یافت شده است. عصایی سلطنتی با دسته ای به شکل سر قوچ، صفت ویژة انکی Enki (ــــ اِ آ EA)، خدای آب تازه در نزد سومری های بود.

مردم بابل این حیوان را به عنوان کفاره ی گناهان ملت در جشن های سال نو نثار می کردند؛ در مصر باستان، تجسمی از روح. گاهی خدایان چهار عنصر آب (osiris)، آتش (Amen-Ra)، زمین (Qeb)، و هوا (shu) به شکل قوچ ظاهر می‌شدند. اصل و نصب، رامسس (Rameses)، »بلوس« بود.12 مصر، چندین قوچ ـ خدا داشت، و در هر کدام از آنان دارای پرستشگاه ویژة خود بود. احتمالاً قدیمی ترین آنها هاخنوم (khnum) نام داشت. آفریننده ای که او را با سر قوچ تصویر می‌کردند و تندیس انسان را بر چرخ کوزه گران می ساخت. مراسم پرستش او در الفانتین مصر، جایی که قوچ‌های مومیایی شده است، شاید اصل و منشایی پیش ـ سلسله ای داشته باشد. هریشاف (Heryshaf) خدای باروری و حاصلخیزی، که در مصر میانه مورد پرستش بود یک خدای کهن دیگر با سر قوچ است. شاید نیز این خدا تاج اوزیرس را بر سر داشته باشد. هر دو شاخ‌های او از هر دو سو کشیده بود. رع، خورشید ـ خدا، به همین صورت نشان داده است. آمون، بالاترین خدای مصری، کاملاً به شکل قوچ بود و به وسیلة شاخ‌های متمایل به پایین مشخص می شد (پس از دوازدهمین سلسله).13 در اساطیر یونان، منجی »اودیسه« (odysseus) و »فریکوس« (phtixus) است. حیوانی که در پیشگاه »آتنا« (Athena)، »پوسیدون« (poseidon)، »زئوس« (zeus) قربانی می شد. در اساطیر minoan (مربوط به تمدن باستانی جزیره کرت) قوچ خدای فزونی سال و بز خدای افول سال محسوب می شد.

کوبله مادر ـ الهه ، در مراسم کریوبولیوم (Criobolium) قربانی می شود خونش نیروی حیاتی و جاودانی می بخشید. در آیین هندو مرکب »آگنی« (Agni) در زبان سانسکریت واژه قوچ به معنی شوهر و مرد می‌باشد.

در هنر شرقی، تصویر قوچ نسبتاً نادر است. یکی از قدیمی ترین تندیس های شناخته شدة شیوا (سده اول میلادی)، او را در حال ایستاده با اینکام نشان می دهد، که قوچی را به دست گرفته است. گاهی از آن، در ریگ ـ ودا به عنوان مرکب آگنی یاد می شود. همراه با بز نر، به عنوان یکی از دوازده شاخه زمینی تقویم چینی به کار می رود و نماد بازنشستگی سعادت آمیز است. در منطقه البروج غربی ها، قوچ به صورت برج حمل است که به صورت قوچی تصویر می شود.


  • میر حسین دلدار بناب

نظرات  (۱۸)

  • ابراهیم اسداغی
  • استاد ارجمند
    جناب آقای دلدار
    با سلام و احترام، جای بسی خوشحالی و مسرت است که یک روز به عنوان شاگرد در کلاسهای دبیرستان باقرالعلوم از وجود پر برکت شما و کلام زیبای شما بهره مند بودیم و اکنون بعد از 12 سال، از خواندن کتابها و آثار ارزشمند شما غرق در لذت و غرور می شویم. آن روزها نوجوانی بیش نبودم و با این وجود پی به مقام استادی شما بردم و تمام تلاشم این بود که نماینده سزاواری از طرف شما در جامعه و خانواده باشم. اکنون نیز که معلمی هستم هم صنف شما، دورادور شما را استادتر می یابم.
    یک جمله از شما که سر کلاس تاریخ دوم دبیرستان فرمودید همچنان در گوشم است و انگار هر روز که میگذرد این جمله برایم تازه تر و قابل درکتر می شود. روزی که گفتید کتاب در زندگیتان حرف اول را میزند و بیشترین هزینه شخصی که دارید خرید کتاب است. واقعا که هم خودتان راه را بسیار خوب شناخته بودید و هم به شاگردانی همچون من به بهترین نحو ممکن نشانش دادید. آخرین باری که من شما را زیارت کردم 25 شهریور ماه 1382 بود در سالن کتابخانه عمومی پارک شهر مرند کنار آن میز روزنامه خوانی. من در دانشگاه قبول شده بودم و شما باز توصیه هایی به من کردید که در طول 9 سال گذشته همواره راهنما و راهگشای من بوده.
    برای شما استاد ارجمند آرزوی تنی سالم و عمری پربرکت دارم و خدا را شاکرم که هنوز خودم را شاگرد شما میدانم.
    ارادتمند شما
    ابراهیم اسداغی
    عضو هیات علمی دانشگاه شهید چمران اهواز
    ---------------------------
    جناب اسداغی عزیز بسیار خرسند شدم و برایتان سلامت و کامیابی آرزومندم. به امید دیدار . درود و بدرود.
    سلام.من فکر می کردم که دستمال یزدی رو کنار گذاشته این!

    اما معلوم میشه در بازم همون پاشنه می چرخه!

    البته حق داری چون هم نون اینا رو خوردی هم رانتی و دوپینگی درس خوندی!
    ---------------------
    دوست ناشناسم از اینکه به وبلاگم سر زدید و نظر دادید بسیار ممنونم. ولی حقیقتا متوجه منظورتان نشدم! نمی دانم منظورتان کدام رانت و دوپینگ است! اما این شعر وصف الحال بنده است؛ نه در مسجد دهندم ره که رندی/نه در میخانه کاین خمار خام است/میان مسجد و میخانه راهی است/غریبم عاشقم این ره کدام است؟/ باز هم ممنونم
  • پرویز شاهمرسی
  • سایقین دلدار جنابلاری.
    سلاملار اولسون.
    گؤزل اوجاغینیزی گؤروب سئویندیم. سیزین سؤلوگونوز ده دگرلی باخیملی سؤزلوکدور. اللره ساغلیق.
    سیزه اولو تانریدان جان ساغلیغی دیله ییرم.
    هله لیک.
    شاهمرسی
    -----------------------------
    اندیشه -- عزیز اوستاد سیزه ده چوخلو سلاملار اولسون . منیم اوچون بویوک سعادتدی سیز عزیزین آلچاق گویوللوک ائله مگی. تئزلیکجه گوروش اومودویلا
  • گرگرلی آراز
  • حورمتله حوسین معللم سلاملار
    بو داش قوچ - اصلان شکیلده آذربایجانین قبیرستانلاریندا چوخوموش اله بیل هره نین
    اوز مقامینا گوره بو هیکللری دوزلدیرمیشلر مثلن بیری پهلوان اولاندا اصلان بیری
    قویونچی اولاندا قوچ هیکلی وورورموشلار بیزیم قونشو کندیده ارسیده ده وار فیکریمجه
    گلفرجده ده وار اللر وار سیزه اوغورلار
    ---------
    نئجه کی دئییرسیز ائله دی.قبیرلرین ایچیندن تاپئلان شئی لرده همان معنانی داشئیئر. چوخ ساغ اولون آراز بای
  • از دوم ریاضی ابوریحان
  • سلام آقای دلدار
    یه اشتباه تایپی افتاده :
    چند روز قبل برای دیدن یکی از دوستان به اداره ی آموزش و پرورش مرند رفتم . ...از مدرسه ی ### زوستای ### دیزج علیا آورده شده است. صد رحمت به اموات ...
    --------
    ممنون از دقت نظرتان
    سلام عموجان بهت افتخارمیکنم که مایه سربلندی دوستان و آشنایان واقوام هستید
    سلام - سخن از وجود قوچ سنگی در قبرستانها گفته اید یادآور شیرهای سنگی قبرستانهای بختیاری است . من شخصا" نماد قوچ سنگی در قبرستانها را ندیده ام اما از زمان بچه گی خود قوچی سنگی را یاد دارم که در دهانه خروجی قنات یا کاریزی در وسط روستا بوده که آب کاریز از زیر شکم و میان پاهای جلو و عقب این قوچ جاری بود . این قوچ تقریبا" به ابعاد قوچ سنگی واقع در ورودی پارک شهر مرند و کمی کوچکتر از قوچ واقع در ورودی موزه تبریز اما تقریبا" هم شکل هستند - اینک قنات دیگر جاری نیست این قوچ در روستای قراجه فیض الله واقع است.
    پاسخ:

    سلام

    آخرین قوچ بازمانده ی روستای قراجه را دیده ام.

    در کوچه ای خلوت و تقریبا دور از چشم اکثر کسانی که به روستا می آیند قرار داده شده است!!!

    ای کاش به میدان روستا انتقال داده شود...

    به هر حال یک اثر تاریخی و فرهنگی محسوب می شود.

    کاش مسئولان به اغما رفته ی میراث فرهنگی به فکر حفظ آخرین آثار بازمانده از دوران کهن بودند نه به فکر حفظ میز ریاست چند روزه ی خود!!!

  • اصغر کریم پور
  • با سلام خدمت استاد عزیز . بنده بزرگ شده روستای دیزج علیا میباشم و الان ساکن تهرانم. در مورد قوچ سنگی یاد شده باید عرض کنم که درست فرمودید این قوچ سنگی به همراه چند قوچ دیگر در چند جای مختلف از جمله تپه باستانی نظر تپه سی _ قبرستان ورودی روستا و چند جای دیگر موجود بودند که به مرور زمان یا توسط افراد سودجو به هوای اینکه در زیر شکمشان جواهرات جاسازی شده باشد ، شکسته شدند ویا بعضی افراد از شهرهای اطراف مثل تبریز اینها را به سرقت بردند و حتی مدتی پیش یکی از آشنایان برای خود بنده تعریف میکرد که یک مهندس معدن در تهران آدرس این قوچها را از ایشان گرفته بود و بعد با همکاری همان شخص مذبور چند روزی در زیر پای همان قوچ مورد اشاره شما اقدام به حفاری غیر مجاز کرده بودند لیکن شخص مورد نظر شب آخر با ایشان نرفته بوده و بعد فهمیده بود که همان شب دفینه را یافته و محل را ترک کرده بودند. بعدا مسعولان مدرسه پسرانه آیت اله صدر دیزج علیا که فکر کنم مدیر وقت یا حاج آقا کریمی بودند یا آقای ایمانی و یا آقای باقری قوچ مذکور را به داخل حیاط مدرسه منتقل کردند . غرض از این همه سر درد این بود که ماها نباید به امید اقدام میراث فرهنگی باشیم . بلکه تک تک مردم باید خودشان را حافظ و نگهبان میراث اجداد و نیاکان خودمان قلمداد کنیم و از هویت تاریخی و فرهنگی خود دفاع کنیم و بگذاریم میراثیها  دغدغه شان این باشد که خانم و یا دخترشان نیز به همراهشان آزادانه بتوانند قلیان بکشند و  امثال این کارها . با تشکر

    پاسخ:

           سلام

    جناب آقای کریم پور ممنونم.

    به امید توجه بیشتر مسئولان مربوطه!!!

  • دوستار میراث فرهنگی
  • با سلام خدمت دوستان عزیز لازم می دانم متذکر شوم که اداره میراث فرهنگی شهرستان مرند از مرداد ماه رسما استقرار یافته و آماده همکاری و نظرات شما دوستاران میراث فرهنگی می باشد و در ساختمان قدیمی شهرداری مستقر می باشد.

    پاسخ:
    سلاملار
    دئییر کی؛ آمدی جانم به قربانت ولی واخت چوخ گئچیب!!!
    ایندی کی قالا داغیلیب.
    مچیدلر نوما اولوب.
    پیر خموش اوچوب تؤکولوب.
    باری قالاسی زمی لره قاریشیب.
    بنابین نئچه مین ایللیک آثار تاریخی لری یئغمایا گئدیب.
    و...
    ایداره نه ائله یه جک؟! هه؟!
  • دوستار میراث فرهنگی
  • از قدیم گفتن " ماهی رو هر وقت از آب بگیری تازه است" شما که ادعای طرفداری از هویت و میراث فرهنگی دارید لطفا به جای تخریب ، فرهنگ سازی کنید تا سطح آگاهی مردم بالا بره و دست به تخریب و سرقت آثار تاریخی نزنند با تشکر.
    سلام دیلدار به‌ی. چوخ گؤزل یازی ایدی. سیزدن بیر خواهیش ائده بیلرم. بیز بیر کتاب ترجمه ائتمیشیک. آما تبریز، مارغا و باشقا شهرلریمیزده قوچ شکلی تاپا بیلمه‌دیک. سیزده اولسا، بیزه گؤندرین سیزین آدینیزی دا یازماق شرطی ایله، بیز کیتابیمیزا آرتیراق.
    پاسخ:
    سلاملار
    میر علی بئی اؤزونوزو آرتیق تانیتدیرین من سیزین خیدمتیزده یم.
    قوچ شکیلیده وار.
    قوچلاردان هله ده بینابدا وار.
    آیری کندلرده ده گؤرموشم.
  • علی قهرمانی
  • سالاملار سیزه بای .گلفرج کندی بیرنجی کند ساییلیر کی  موزه سی وار .سیزلری گورمگه چاغیریرام
  • علی نقی زاده
  • سلام استاد دلدار 
    محض اطلاع به خدمتتان عرض کنم که درگورستان روستای اسداغی نیز دو تا قوچ سنگی یکی در ورودی و دیگری در خروجی آن بود فکر میکنم  تا سال های بین 1370الی  1375 در جایشان بر قرار بودند از آن به بعد  نفهمیدیم آن قوچ ها که به نوعی تاریخ روستای ما را نشان می دادند به کدام گله پیوستند ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    پاسخ:
    سلام
    ضمن سپاس 
    حتما به گلّه ی از ما بهتران پیوسته اند!
    ممنونم از اطلاعاتی که در اختیار ما گذاشتید اگه منبعی برای این نمادها می شناسید که معرفی کنید ممنون میشم
  • محمد ناصری النجقی
  • مطالب بسیار عالی بود .ضمنا در روستای ما (النجق)حدود 7 عدد از قوچها باقی مانده است.
    پاسخ:
    سلام
    ضمن تشکر.
    مواظب باشید به یغما نبرند!!!
    سلام مرسی از مطالبتون پدر بزرگ من یک قوچ سنگی نوشته دار داره که از امامزاده محل بیرون اومده خاستم ببینم ارزش مالی داره یا فرهنگی هر چند این مجسمه به جونش بستس تو صندوق قدیمیش قایم کرده به هیچ قیمتیم به کسی نمیده به اعتقاد خودش نشان امامزادس
    پاسخ:
    سلام
    مسلما بسیار ارزشمند است.
    هم ارزش مالی دارد و هم ارزش فرهنگی.
    اما ارزش تاریخی و فرهنگی آن بر ارزش مادی اش می چربد.
    سلاملار و سایقیلار

    فایدالاندیم چوخ ساغولون
    درود.

    سپاس از مطالبتون.
    در مورد نماد قوچ یا گوسفند ایرانی در دوره باستان مفصل فرموده بودین و البته متین...
    من تنها یک نکته جزیی بهش اضافه می کنم و اون اینکه علاوه بر نماد باروری و جنگاوری و قدرت و..., سر یا مجسمه کامل قوچ در مواردی نماد جاودانگی هم بوده...در واقع نماد نگهبانان جاودان ,خصوصا در گورستان ها...
    و شاید بشه اون رو هم.ارز با نماد شیر در گورستان های باستانی مناطق بختیاری دونست .

    در منطقه ما،استان گلستان هم، در یک گورستان باستانی با قدمت چندهزارساله هم این نماد بر بعضی گورها هست.

    این میان,با توجه به این که نشان ها و نمادها در گورستان خاک عمر بیانگر گور زنان,گور مردان ( در سنین,موقعیتهای اجتماعی و مقامها و مرتبه های مختلف ) و گورهایی با نشان قوچ هستن ,فقط یک نکته برای من سواله...که این نشان آیا دلالت بر رنبه و موقعیت بخصوصی (مثلا در یک گروه آیینی...مثل شیر که بیانگر مرتبت شیرمردی در فرد متوفا,رتبه سوم در آیین مهرپرستی بوده ) داره...یا آیا ممکنه که دلالت بر داشتن قدرتهای بخصوص ...یا ریشه نژادی جداگانه و بالاتر از سایر افراد اون قوم از نگاه مردم اون دوره داشته باشه یا نه؟



    پاسخ:
    سلام
    ضمن سپاس از عنایتتان.
    چرا که نه؟
    تندیس های مختلف هر یک ریشه در باورهای قومی و آیینی هر منطقه و ملتی دارد.
    ضمنا آیین مهر پرستی به عنوان یکی از آیین های دیرینه ی ایران باستان تاثیرات خاص خود را در باورهای دوران بعد به جا گذاشته است و ...

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی