رساله ی کتابیه
رساله ی کتابیه (به مناسبت 21مین هفته ی کتاب و کتاب خوانی جمهوری اسلامی ایران)
از این پس تمام گزینه ها را بررسی می کنیم! سرانه ی مطالعه باید بالا برود،
اینکه نمی شود! سه دقیقه در روز! پانزده دقیقه در روز! بیست و پنج دقیقه در روز! ما
هی آمار و ارقامی را اعلام کنیم و یک عده بگویند کتره ای است! و همیشه ی خدا سرانه
ی مطالعه ی چشم بادامی ها(ژاپنی ها)را بکنند گرز رستم و سرمان بکوبند! سه ساعت
مطالعه ی روزانه؟! عجب!!! بابا مثل اینکه این ها کار و زندگی ندارند!
مگر می خواهند موشک هوا کنند؟! مگر می خواهند اتم بشکافند؟! مگر می خواهند
آسمان را به زمین بیاورند و یا زمین را به آسمان ببرند که این همه مطالعه می
کنند!!!
یکی نیست به این خلق الله حالی کند که پنج روزه ی زندگی ارزش این همه دوندگی و
خودکشی را ندارد! مگر هر روز خدا امتحان دارید که این همه کتاب می خوانید!!!عجب
جماعت بیکاری پیدا می شوند!!! آن وقت آتو دست یک عده موی دماغ می دهند که آقا
بیایید، مقایسه کنیم! سرانه ی مطالعه در ایران چقدر است و در ژاپن چقدر است؟ در
آفریقای جنوبی چقدر است و در ایران چقدر است؟! در بورکینافاسو چقدر است و در ایران
چقدر است؟! در فلان جا و بهمان جا چقدر است و در ایران چقدر است؟! آن وقت ما هم
مجبور بشویم هی آمار و ارقام کتره ای بدهیم!
عجب انتظارات بی جایی از آدم دارند! سرانه ی مطالعه باید بالا برود!!! مگر
مردم کرم کتاب هستند که کار و زندگی خود را رها کنند و بچسبند به کتاب؟! مگر آن
هایی که یک عمر کتاب خوانده اند کجاها را فتح کرده اند؟! مگر آن هایی که کتاب می
نویسند چه ارج و قربی دارند که خواننده های کتاب هایشان داشته باشند؟! کسی نیست دو
کلمه حرف حساب حالی این مردم بکند که بابا
جان کلاهت را بچسب باد نبردش! مطالعه و پز روشنفکری پیشکشتان!...
اما گویا کار جدی شده است و باید راه کاری پیدا کرد! لذا از این پس تمام گزینه
ها را بررسی می کنیم؛
می توان قرص هایی تولید کرد تا رغبت
به مطالعه را در مردم تقویت کند، همچنان که برای بسیاری از انواع موارد تقویت ،قرص
هایی ساخته شده است و طرفداران زیادی هم پیدا کرده است!!! عنداللزوم می توان این
قرص ها را به حلقوم مردم گریزان از مطالعه زورچپان کرد!
می توان از سیاست چماق و هویج استفاده کرد و برای کسانی که کتاب های ارزشمند
جن شناسی و کشف رموز سحر و جادو و رژیم لاغری در پانزده روز و اسرار کف شناسی و...
را می خوانند جوایز نفیسی در نظر گرفت و در مقابل برای کسانی که دل به مطالعه ی
این کتب سودمند نمی دهند مجازات هایی مانند قطع یارانه ی نقدی اعضای خانوار را در
نظر گرفت!!!
می توان سریال های طولانی و پرهزینه ساخت و در آن ها نشان داد که هر کس از خانواده های فقیر و محروم
باشد و هیچ امکاناتی نداشته باشد و تنها گزینه ی پیش رویش درس خواندن باشد و کمی تا قسمتی کم رو و خجالتی باشد در
بزرگسالی تبدیل به شخص بزرگی می شود و به وزارت و وکالت و مقامات بالا می رسد! و
جبران مافات می کند! تا از این طریق شوق مطالعه در کودکان افزایش یابد!!!
می توان داستان زندگانی دانشمندان بزرگ و نویسندگان توانا و هنرمندان برجسته و
سیاستمداران کارکشته را با کمی تصرف دوستانه
و اجازه ی جولان خیال به شکل کتاب های جذاب درآورد تا خوانندگان را شوق و
رغبت افزاید و وقت خوش دارد تا فرهنگ کتاب خوانی از این طریق رشد و رونقی شایسته
پیدا کند و مسئولان نیز به ذکر آمار و ارقامی بپردازند که مایه شرمساری در برابر
ملل دیگر نشود!
می توان برای اهل قلم و اهل مطالعه وفضل و اندیشه هم به اندازه ی یک فوتبالیست
شان و احترام قائل شد، تا آن هایی که دیدگانشان فقط قادر به دیدن ظواهر است، کمی
میل مطالعه پیدا کنند!!!
می توان برای یک نویسنده ی جهانی و یک پژوهشگراستخوان خورد کرده هم به اندازه ی یک فوتبالیست و آکتور سینما
و... حقوق و حق التالیف در نظر گرفت تا چراغ فکر و اندیشه خاموش نگردد و اهل فکر و
اندیشه به عرق ریزان روح ادامه دهند و مردم هم...
می توان به نظام مهندسی بخشنامه کرد تا در نقشه ی هر اداره و خانه و ... در
کنار آشپزخانه و آبدار خانه، جایی هرچند کوچک و محقر را برای کتابخانه در نظر
بگیرند! شاید از این طریق کتاب هم به اندازه ی قوری و استکان و کاسه و بشقاب ارزش
توجه کردن پیدا کند!!!
می
توان..............................................................................................
از این پس تمام گزینه ها روی میز خواهد بود...
می توان...
- ۹۲/۰۸/۲۶