اندیشه

فرهنگی، ادبی، تاریخی، هنری، طنز

اندیشه

فرهنگی، ادبی، تاریخی، هنری، طنز

اندیشه

درباره مدیر:
میر حسین دلدار بناب
متولد 1346 بناب مرند
پژوهشگر

بایگانی
آخرین نظرات
پیوندها

الاختلاس و المتواری /شیوه ی خاوری /

چهارشنبه, ۲۶ بهمن ۱۳۹۰، ۰۲:۲۲ ب.ظ

در باب الاختلاس و المتواری کتاب ارزشمند شیوه ی خاوری چنین آمده است؛ (( بدان ای پسر که در خلقت آدمیزادحکمت های فراوان نهفته که تا به امروز نه کسی آنها را شنیده و نه گفته ! اما چشم را دو از آن جهت داده اند تا چند و چون زندگانی پرهیزکاران و درستکاران و پاک دستان دیده و فقر و فاقه و درماندگی آنان نصب العین قرار دهی و زنهار راه آنان در پیش نگیری که زبان طاعنان و خورده گیران بر تو گشاده نگردد و تو را از جمله ی ناتوانان و ابلهان نشمارند و بر کارهای بزرگ گمارند تا زندگانی در شادمانی و کامیابی بسر آری و نائل شوی به آنچه در سر داری !

گوش نیز دو داده اندتا از آن پس که سخنان حکیمان و فقیهان و عارفان و پارسایان و دینداران و شب زنده داران شنیدی و سنجیدی ، هر کدام را موافق احوال نفس و مطابق چرخش روزگار ندیدی ،زود از گوش دیگر به در کنی که هر چیز که تو را خیر دنیوی نرساند البته که خیر اخروی هم نرساند چنانکه اجداد بزرگوار ما فرموده اند:شنیده را چونان دیده نینگاریدکه کار ابلهان است . و میان گوش و چشم چهار انگشت فاصله است و طی این فاصله بس آسان !

دماغ را نیز اگر چه به ظاهر یک می نماید لیکن تو یک نشمار که هر سوراخ آن حکم واحد دارد و بس کارهای عظیم که به مدد آن به سامان آید. از آن جهت وی را موسوم به شامه نموده اندو اخص حواس خامسه هم اوست و در مواردی برتر از حس لامسه و علت تامه .

در بسیاری مواقع که چند و چون امور به مدد سایر حواس بر تو معلوم نگردد باید این حس عظیم را به کار گیری و بوی اوضاع را خوب استشمام نمایی که اگر خلاف نمایی بس زیان های بزرگ دامنت گیرد که خلاصی از آن ها دشوار باشد و خلل ها در کار افتد. پس ای پسر بر تو باد که این حس خوب بکار گیری تا بر مرکب مراد سوار شوی و از زمره ی کبار گردی.

دست نیز جفت داده اند ازیرا که یک دست صدا ندارد و در کارهای بزرگ باید که همدستان گزین یابی تا خلاف میل تو نگویند و راهی غیر از راه تو نپویند و البته که باید از غیر تو سخن نشنوند و آنچه تو فرمایی در کار آورند و چون و چرا نیاورند تا هر گاه که خواستی به کاری بزرگ دست یازی آنان را صدیق یابی در انبازی و کارها بر تو آسان گردد تا از هر لون خواستی آنسان گردد که چنین کنند بزرگان !

دهان اگر چه یک داده انداما تو این یک را از قسم یک ها ی دیگر در شمار نیاور که یک با یک برابر نیست و بسی یک ها که کا ر هزاران کنند بل بیشتر... بوالعجبیست این دهان که کارهای حیرت آور از آن زاید و گشاد و بست بسیاری کارها که در اختیار اوست خاصه عضو کوچکی در اندرون آن به نام زفان. اما زفان خود به تنهایی کارها کند کارستان . به چرخشی کوچک ،جهانی را به هم ریزد و خو د از میانه گریزد. هم زخم زند و هم مرهم به کا ر آورد. هم خشم خروشاند و هم دیگ محبت جوشاند !و...پس به هوش باش که ناسنجیده در کارش نیاوری که تباهی آورد واگر افسونش آموزی پادشاهی آورد . رنگ به نیرنگ آمیزد و در عین تنهایی با جهانی در آویزد، هنگامه ها بر انگیزدو جنگها بپا کند و از پی آن پرچم صلح و صلاح افرازدو...حال که بر تو معلوم گردید زفان چیست و چه هنرها دارد ، به هوش باش که آن را به احسن الوجه به کار آوری که کارها بی زفان بازی به زیان آید و هوشیاران چنین نکنند!       اما ای پسر نگر که در کار دهان به چشم حقارت نظر نکنی که در عین کوچکی به سان چاه ویل است و اگر جهانی در آن ریخته آید پر نشود و ندای هل من مزید سر دهد. دائم در کا بلعیدن است و اوباریدن. نه سیری شناسد و نه پیری. پس بدان ای پسر اگر دهان نیز به سان چشم و گوش و دست دو بودی در اندک زمانی کائنات را در ربودی...حکمای سلف از آن سبب گفته اند: دهانی برای فرو بردن جهانی کافی است...فتبارک الله احسن الخالقین .

سخن در حکمت های خلقت آدمیزاد فراوان است و بر من سخن راندن آسان، اما سخن دراز نکنم که تو را ملال نیفزاید که گفته اند: بهترین سخن آن است که کمال افزاید و حسن کمال آن که مال افزاید!

ای پسر نگر که مرا از دراز گویان نشماری اگر چه به اقتضای حال آنچه در بایست است همی گویم و پدران را از نصیحت فرزند گریز و گزیری نیست و گفته اند : شیر را فرزند به شیر ماند و در این سخن نیک تامل باید کرد ایضا هم از این قسم است آن سخن که گفته اند: گرگ زاده عاقبت گرگ شود     گرچه با آدمی بزرگ شود! در اینجا مرا سخنانی چند از پند نامه ی شهرام گور ذر یاد آمد که دریغم آمد ناگفته گذارم، ازیرا که پندنامه ها را نباید سبک شمرد که حاصل عمر بزرگ مردانند که به نقد عمر عزیز خریده اند که هیچ چیز ارزش یک لحظه زیستن را ندارد. این پندها تحریر همی کنم به امید آنکه در کار بندی که بر من گفتن است و بر تو شنیدن و به کار بستن...

۱) فرصت ها را از دست مده وبهره ی کافی و وافی ببر خاصه زمانی که بر مسندی مهم تکیه زدی.

۲) باد را از مهم ترین نعمات الهی شمار و از هر سمتی آمد همراهی اش کن که از عناصر اربعه است و ملازمتش لازم.

۳) از زیبایی رنگ ها غافل مباش و در هر فصل و زمانی به هر رنگی خواستی درآی که هر کس را شایستگی این کار نداده اند.

۴) دیده نادیده شمار و نادیده دیده که این هنر ، خاص خواص است.

۵) خوردن و بردن را از اولویت های زندگانی شمار و از آن غافل مباش.

۶) زندگانی دنیوی را در آغوش گیر و آخرت را به اهلش واگذار.

۷) زنهار گرد علم و دانش و هنر نگرد تا بیچاره و بد بخت نگردی و به دریوزگی نیفتی!

۸) هر مقام و منصبی پیشنهاد گردید فی الفور بپذیر و خود را خبره ی آن کار شمار اگرچه الفبای آن ندانی.

۹) تا بتوانی به وجدانت مجال جولان مده که تو را از کارهای بزرگ باز ندارد!

۱۰) در هر کاری مشغول شدی نمامی پیشه ساز تا در اندک زمانی در جای مهتران نشینی و ننگ کهتری از خود بزدایی.

۱۱) مباد که بر کسی اعتماد کنی که هیچکس اعتماد را نشاید و بس مفسده ها که از اعتماد کردن بی محل در جهان افتاده است.

۱۲) احمق مباش اما خویشتن را ماننده به احمقان ساز تا از گزند کسان در امان باشی.

۱۳) اگر زمانی سودای توبه در سرت افتاد آن را به دوران پیری حوالت کن که جوانان را توبه نشاید!

۱۴) بر تو باد حفظ ظاهر که از اهم واجبات است،و غیر از خدای تعالی کس از باطن مردمان آگاه نیست و عقل مردمان همه در دیدگانشان نهفته است.

۱۵) چرب زبانی و مجیزگویی پیشه سازکه کلید تمام توفیقات است.

۱۶) در سرای و بند کیسه دائم بسته دار تا از گزند خورده گیران در امان باشی.

۱۷) زنهار زنهار طریق جوانمردی و عیاری پیشه مساز که کار جاهلان است.

۱۸) با اهل علم و هنر مجالست مکن تا از راه به در نیفتی.

۱۹) سخنان عارفان و حکیمان و دانایان در گوش مگیر که اینان گروهی مجنونند.

۲۰) همسر از خاندان صاحبان ثروت و مکنت و قدرت برگزین تا ستوده ی اقران باشی.

۲۱) سکوت پیشه کن تا مردمان به نادانی ات آگاه نگردند.

۲۲)تا توانی از اهل فتوت و جوانمردان گریزان باش تا خوی فلاکت بارشان دامنت نگیرد.

۲۳)با هیچکس راز در میان مگذار تا زبانت بر همگان دراز باشد.

۲۴)مذهب و ذهب و ذهابت از همگان مخفی دار تا آسوده توانی زیست.

۲۵) اگر روزی تمام راه ها را به روی خود بسته دیدی خود را مجنون نمای تا بی زحمتی از زندگانی نصیب یابی.

آورده اند که جناب خاوری پس از تصنیف اثر نفیس خود بخش هایی از آن را به کار بست و در اندک زمانی بار خود بست و به لطایف الحیل از دست محتسب رست...

نقل است وفور نعمت بادآورد  - که گنج باد آورد خسرو پرویز را از یادها برد - چنان خاطرش را مشعوف کرده بود که طبع لطیفش شعرهای تر می انگیخت و از آن پس هیچگاه خاطرش حزین نشدی...الله اعلم بالصواب

بیتکی از اوِ؛

 همی فرموده اند از روزگاران                  که دزد ناگرفته پادشاه است ))

تحریر شد به خامه ی حقیر فقیر امیرحسین ابن امیرمهدی از سلسله ی جلیله ی سادات علوی بناب قدیم موسوم به مین ائو در اواخر بهمن ماه سال۱۳۹۰ هجری شمسی .

  • میر حسین دلدار بناب

نظرات  (۱۱)

درود
با این مطلبم که در مورد
روزی که خسروپرویز شاه ایران شد و با اشتباهات خود امپراتوری ساسانیان را بر باد داد
است
منتظر شما دوست عزیز ایرانی هستم
تا درودی دیگر بدرود
درود
شما دوست عزیز با افتخار لینک شدید
ای دوست و رفیق همیشگی خرد خاکستری
اگه دوست داری می تونی منو با نام آریو مهر لینک کنی
از بزرگواری شما ممنونم
همیشه در سایه یزدان پاک به خوبی و خوشی پایدار باشی
تا درودی دیگر بدرود
یاشاسین بوتون مین ائولیلر اؤزللیکده میرحسین افندی
  • مهری پاکدل
  • همی فرموده اند از روزگاران که دزد ناگرفته پادشاه است ))


    سلام استاد

    مثل همیشه لذت بردم از خواندنش .مانا باشید

    ودعوتید به خوانش یک شعر
  • ر .حسن زاده
  • تبریک می گویم آقای دلدار. فوق العاده است. جابه جا سبک و لحن زیبای قابوس نامه را حس می کردم. هم سبکش عالی بود و هم قصّه پردازی طنزتان جالب بود.
    گر بریزی بانک را در کیسه ای / چند گنجد قسمت یک شیره ای
  • چکاو باند پرواز
  • جالب بود
    ممنون از لطفتون

    اخیرا وبتون مطالبش جذاب شده و نثرتون دیگه اون سنگینی سابق رو نداره.
    با تقدیر برای مطلب زیبا و ارزشمندتان
    به نظر می رسد که دیری نپاید که ببینید این نصیحتها نه برای خاوری بلکه مفاد اساسنامه بسیاری از دزدان گردد!
    با سلام دنیانی بوغدا گوتورسده کهلیگین سهمی گله جکدی با اختلاس وضع اقتصادی ما بهم نمی خوره وبا دستگیری مختلس وضع اقتصادی بهبود نمی یابد این پولها پولهایی هستند که اقایان بهم دیگه قرض میدهند وگرنه منظوری ندارند که شما شلوغش می کنید!
    وب سایت پست الکترونیک
    الاختلاس و المتواری /شیوه ی خاوری /
    عگسین گورنی گوزلریمه نور الندی
    چوخ مفتخرم دوستیم اوزی اهل قلمدی

    بال تک سوزوون طعمی قالبدی داماغمدا
    گلسن ایدرم گوزلریم اوسته قوناغمدا
  • سعید ملکانی
  • سلام اوستاد، چوغ گؤزلییدی، یاشییاسیز.

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی