اندیشه

فرهنگی، ادبی، تاریخی، هنری، طنز

اندیشه

فرهنگی، ادبی، تاریخی، هنری، طنز

اندیشه

درباره مدیر:
میر حسین دلدار بناب
متولد 1346 بناب مرند
پژوهشگر

بایگانی
آخرین نظرات
پیوندها

 

ایوان الکساندرویچ گنچاروف (Ivan Aleksandrovic Goncarov) در 18 ژوئن 1812 در سیبری به دنیا آمد. ادعا می‌شود که او از یک خانواده بازرگان مرفه برخاسته بود. این نویسنده قرن 19 روسیه تزاری سال‌ها کارمند ادارى در شهر پتروگراد بود و در وزارت بازرگانى به ترجمه مدارکى از انگلیسى، فرانسوی و آلمانى به زبان روس می‌پرداخت.

وی بین سال‌های 1855 و 1857 سفری به دور دنیا کرد. درباره گنچاروف نقل می‌شود که تنها حادثه غیرمعمولى زندگى‌اش، یک سفر دریایى با یک ناوگان جنگى روس به شرق ژاپن در سال 1859 بود. دراین رابطه او بعدها اولین رمان بحرى- دریایى ادبیات روس را نوشت.

گنچاروف از سال 1863 حدود 10 سالى همکار اداره سانسور تزارى شد، با وجود این در داستان "سیل‌گاه" از گروهی از افراد زحمتکش و سرکش سخن می‌گوید که زیر بار زور نمی‌روند.

گنچاروف خالق سه رمان در سه دوره 10 ساله شد. او با کمک یک مجموعه اثر 3 جلدى به شرح جامعه روس در دهه‌هاى 40-60 قرن 19 روسیه پرداخت. گنچاروف را می‌توان افشاگر ادبى عقب‌افتادگى روسیه تزارى دانست. او سه رمان اصلى خود را شرح سه دوره: زندگى قدیمى، سال‌هاى رخوت و دوره بیداری می‌دانست. اثر مهم و اصلى او رمان "اوبلومف" است. درمیان قشر کتاب‌خوان درقرن 19 نام گنچاروف تداعى‌کننده نام قهرمان رمان او یعنى اوبلومف بود. این رمان را مانیفست ادبى اسلاوى و انسان‌هاى تنبل، بى‌عمل و پاسیو نامیدند. بخش‌هایى از این رمان در سال 1849 به‏چاپ رسید؛ تمام این کتاب که اثرى مشتمل بر چهار جلد است، در سال 1859 انتشار یافت.

بلینسکى درمقاله "اوبلومف‌گرایى چیست ؟" این رمان را نخستین شکایت از نظم اجتمایى حاکم روس دانست و آن را شاهکار اصیل گنچاروف و آینه خصوصیات جامعه آن زمان روس نامید. اوبلومف سال‌ها در فرهنگ روس یک صفت براى تن‌پرورى و غیرفعال بودن براى انسان‌هاى بى‌عمل بود. تن‌پرورى، تنبلى و بى‌عملى ابلومف‌گرایى را نشانه زوال طبقه زمین‌دار انگل‌مآب تفسیر کردند. این صفات را در قرن 19 بیمارى ملى خلق روس نام گذاشتند. اوبلومف خود در دوران کودکى درخانواده‌اى مرفه با نوکر و کلفت و خدمتکار تربیت شده بود. او را نوع ایده‌آلیست تراژدیک روس نام گذاشتند. او سنبل انسانى است که به دلیل رفاه قادر نیست به کشف استعدادهاى دیگر خود بپردازد.

گنچاروف در پایان عمر به نوشتن خاطرات و مقالات نقد ادبى پرداخت و در 1891 در سن پترزبورگ درگذشت.

ایوان گنچاروف را قاطع‌ترین نماینده ادبیات واقع‌گرایى روس می‌دانند. او از موضعى بورژوا- دمکراتیک و روشنگرانه به خلق آثاری درخشان و اجتمایى-انتقادى پرداخت. آثار او اشاره‌اى هستند به مبارزه تجددخواهى با سنت‌گرایى. رمان‌هاى او را کوشش و سهمى انتقادى براى شناسایى جامعه روس آن زمان می‌دانند. در نظر منتقدین چپ، گنچاروف به دلیل تمایلات سنت‌گرایانه نتوانست موضعى انقلابى در ادبیات روشنگرانه خود بگیرد. ادبیات جامعه‌شناسانه او را قطب مخالف ادبیات مرسوم آن زمان یعنى ادبیات شاکى به شمار مى‌آورند. واقع‌گرایى و عملگرایى ادبى او بر اساس دیالوگ‌هاى مفصل و شرح و توصیف دقیق قهرمان از موضعى روان‌شناسانه بود.

درباره گنچاروف اشاره می‌شود که او ضعف‌های قهرمانان آثارش را با مهربانى و همدردى انسان‌دوستانه شرح می‌دهد. در آثار او به جاى ایده‌ها، خواننده شاهد هنر زیباشناسى واقع‌گرایانه می‌شود. گنچاروف را در رابطه با نمایندگان ادبى مکتب طبیعت‌گرایى، نویسنده افسردگى ادبى نامیدند.

سال‌ها گنچاروف یکى از آغازگران و خالق شخصیت‌هاى زنانه در ادبیات روس است. در رمان اوبلومف، اولگا، زنى است که میان دو مرد رقیب هم، قضاوت می‌کند. در رمان "پرتگاه" خواننده شاهد چند زن تیزهوش، زنده، زیبا و چندبعدى می‌شود. در آثار او در مبارزه مردان با همدیگر، معمولاً زنى به شکل نقش سوم پیروز می‌شود. و زن‌ها داراى صفات مثبت تمام شخصیت‌هاى مرد در داستان می‌شوند.

او گوگول را معلم ادبى خود می‌دانست و با تورگنیف یک رابطه (دوستى غیردوستانه) داشت، چون تورگنیف او را متهم به ربودن طرح‌هاى رمانش کرده بود.

از دیگر آثار او اولین کتاب وی "یک داستان معمولی"، "ناوگان دریایى"، مقاله‌اى درباره آثار گریبایدوف با عنوان "یک میلیون درد و رنج" و "نامه‌هایى از یک سفر جهانى"، "قصه مشترک" و سفرنامه‌ای به نام " کشتى پالاس" که شرح دیدار او از انگلستان، آفریقا و ژاپن است، هستند.

مریم السادات فاطمی /کتاب نیوز
  • میر حسین دلدار بناب

نظرات  (۱)

استاد خسته نباشی .گنچاروف دور دنیا را کشته ولی ایران را ندیده چه فایده .لطفا علاوه بر انها از بزرکانی که از ایران دیدن کرده و از ایران نوشته مطالبی مرقوم بفرمایید تشکر
وب سایت پست الکترونیک

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی