در باره ی یک نویسنده/فرانتس کافکا (29)
فرانتس کافکا
نویسنده چک آلمانی زبان ( 1883 – 1924 )
«فرانتس کافکا» در سوم ژوئیه 1883، در یک خانواده آلمانی زبان یهودی در «پراگ» به دنیا آمد. در آن زمان، «پراگ» مرکز کشور پادشاهی «بوهم»، تحت نظر امپراتوری اتریش و مجارستان بود. او دو برادر کوچکتر داشت که قبل از شش سالگی فرانتس مردند و سه خواهر که در جریان جنگ جهانی دوم در اردوگاههای مرگ نازیها جان باختند.
کافکا زبان آلمانی را به عنوان زبان اول آموخت، ولی زبان چکی را هم کمابیش درست صحبت میکرد. وی با زبان و فرهنگ فرانسه نیز آشنایی داشت و یکی از رماننویسان محبوبش، «گوستاو- فلوبر» بود. کافکا در سال ۱۹۰۱ دیپلم گرفت و سپس در دانشگاه «جارلز یونیورسیتی» پراگ شروع به تحصیل در رشته شیمی کرد، ولی پس از دو هفته، رشته خود را به حقوق تغییر داد. این رشته، آینده روشنتری را برای او رقم می زد، زیرا باعث رضایت پدرش میشد و دوره تحصیل آن طولانیتر بود که به کافکا فرصت شرکت در کلاسهای ادبیات آلمانی و هنر را میداد. کافکا در پایان سال اول تحصیل خود در دانشگاه با «ماکس برود» آشنا شد که به همراه «فلیکس ولش» روزنامهنگار ـ که او هم در رشته حقوق تحصیل میکرد ـ تا پایان عمر از نزدیکترین دوستان او بودند. کافکا در تاریخ ۱۸ ژوئن ۱۹۰۶ با مدرک دکترای حقوق فارغالتحصیل شد و به مدت یک سال در دادگاههای شهری و جنایی به عنوان کارمند دفتری، بدون دریافت حقوق، خدمت وظیفه می کرد.
کافکا در اول نوامبر ۱۹۰۷ به استخدام یک شرکت بیمه ایتالیایی به نام ( Assicurazioni Generali) درآمد و حدود یک سال به کار در آنجا ادامه داد. وی از برنامه ساعت کاری ـ هشت شب تا شش صبح ـ این شرکت ناراضی بود، چون کار نوشتن را برایش سخت میکرد. فرانتس در ۱۵ ژوئیه ۱۹۰۸ استعفا داد و دو هفته بعد، کار مناسبتری در مؤسسه بیمه حوادث کارگری پادشاهی بوهم پیدا کرد. کافکا اغلب از شغلش به عنوان «کاری برای نان در آوردن» و پرداخت مخارجش یاد کرده است. با وجود این، او هیچگاه کارش را سرسری نگرفت و به درجه های بالاتر رسید. وی در همین دوره، کلاه ایمنی را اختراع کرد و به دلیل کاهش تلفات جانی کارگران در صنایع آهن بوهم و رساندن آن به ۲۵ نفر در هر هزار نفر، یک مدال افتخار دریافت کرد. کافکا به همراه دوستان نزدیکش، «ماکس برود» و «فلیکس ولش» که با یکدیگر دایره صمیمی پراگ را تشکیل میدادند، فعالیتهای ادبی خود را نیز ادامه داد.
در سال ۱۹۱۱، «کارل هرمان»، شوهر خواهر کافکا پیشنهاد همکاری برای راهاندازی کارخانه پنبه نسوز پراگ، هرمان و شرکا را به وی داد. کافکا نیز تمایل نشان داد و بیشتر وقت آزاد خود را صرف این کار کرد. در این دوره، با وجود مخالفت دوستان نزدیکش از جمله «ماکس برود» ـ که در همه کارهای دیگر از او پشتیبانی میکرد ـ به فعالیتهای نمایشی تئاتر «ییدیش» هم علاقهمند شد و در این زمینه، کارهایی انجام داد.
کافکا در سال ۱۹۱۲، در خانه دوستش «ماکس برود» با «فلیسه بوئر» که در برلین نماینده یک شرکت ساخت «دیکتافون» بود، آشنا شد و با او ازدواج کرد. رابطه این دو در سال ۱۹۱۷ به پایان رسید. وی در سال ۱۹۱۷ به بیماری سل مبتلا شد و خانواده بویژه خواهرش «اُتا»، مخارج او را میپرداختند.
کافکا در اوایل دهه ۲۰، روابط نزدیکی با «میلنا ینسکا»، نویسنده و روزنامهنگار هموطنش پیدا کرد و در سال ۱۹۲۳ برای تمرکز بیشتر بر امر نویسندگی، مدت کوتاهی به برلین نقل مکان کرد. وی در آنجا با «دوریا دیامانت»، معلم بیست و پنج ساله کودکستان و فرزند یک خانواده یهودی سنتی ـ که آنقدر مستقل بود که گذشتهاش در گتو را به فراموشی بسپارد ـ زندگی کرد. «دوریا» معشوقه کافکا شد و توجه و علاقه او را به تلمود[*] جلب کرد.
بسیاری بر این باورند که کافکا در سراسر زندگی خود از افسردگی حاد و اضطراب رنج میبرده است. او همچنین دچار میگرن، بیخوابی، یبوست، جوش صورت و مشکلات دیگری بود که همگی نشانه های فشار و نگرانی روحی هستند. کافکا سعی میکرد این بیماریها را با رژیم غذایی طبیعی از قبیل گیاهخواری و خوردن مقدار زیادی شیر پاستوریزه نشده - که به احتمال زیاد موجب بیماری سل او شد- برطرف کند. به هر حال بیماری سل کافکا شدت گرفت و او به پراگ بازگشت. سپس برای درمان به استراحتگاهی در وین رفت و در سوم ژوئن ۱۹۲۴، در همان جا درگذشت. بدن او را به پراگ بردند و در تاریخ ۱۱ ژوئن ۱۹۲۴ در گورستان جدید یهودیها در «ژیشکوف» پراگ به خاک سپردند.
باورها و نظریه های مذهبی
کافکا در تمام طول زندگی، بیطرفی خود را در مورد ادیان رسمی حفظ کرد و هرگز سعی نکرد ریشه یهودی خود را پنهان کند. او از لحاظ فکری به مکتب «هسیدیسم» در یهودیت علاقهمند بود که برای تجارب روحانی و صوفیانه ارزش زیادی قایل است. کافکا در طول ده سال پایانی عمر خود، حتی نسبت به زندگی در فلسطین ابراز تمایل کرد. ضدیت های اخلاقی و آیینی موجود در داستانهای «داوری»، «مأمور سوخت»، «هنرمند گرسنه» و «دکتر حومه»، همگی نشانههایی از علاقه کافکا به آموزه خاخامها و همچنین تناسب آنها با قوانین و قضاوت را در خود دارند.
فعالیتهای ادبی
کافکا در طول رندگی خود، تنها چند داستان کوتاه منتشر کرد که بخش کوچکی از کارهایش را تشکیل میداد و هیچیک از رمانهایش را به پایان نرساند (به جز رمان مسخ که برخی، آن را یک رمان کوتاه میدانند). نوشتههای او تا پیش از مرگش توجه چندانی را به خود جلب نکرد. کافکا به دوستش «ماکس برود» گفته بود که پس از مرگ او همه نوشتههایش را از بین ببرد. «دوریا دیامانت»، معشوقه کافکا با پنهان کردن حدود ۲۰ دفترچه و ۳۵ نامه از او، تا حدودی به وصیت کافکا عمل کرد. «ماکس برود» بر خلاف وصیت دوستش، تمام کارهای کافکا را که در اختیارش بود، به چاپ رساند. آثار کافکا خیلی زود توجه مردم را به خود جلب کرد و تحسین منتقدان را برانگیخت. بیشتر آثار کافکا به جز چند نامه که به زبان چکی برای «میلنا ینسکا» نوشته بود، به زبان آلمانی است.
سبک نوشتاری
کافکا که در پراگ به دنیا آمده بود، زبان چکی را خوب میدانست، ولی برای نوشتن زبان آلمانی پراگ (Prager Deutsch)، گویش مورد استفاده اقلیتهای آلمانی یهودی و مسیحی در پایتخت بوهم را انتخاب کرد. به نظر کافکا، زبان آلمانی پراگ «حقیقیتر» از زبان آلمانی رایج در آلمان بود و او توانست در کارهایش به بهترین شکل ممکن از آن بهره بگیرد.
کافکا قادر بود جملات بلند و تودرتویی را به زبان آلمانی بنویسد که سراسر صفحه رادر بر می گرفت. جملات کافکا در بیشتر موارد، قبل از نقطه پایانی، ضربهای برای خواننده در چنته دارند؛ ضربهای که مفهوم و منظور جمله را تکمیل میکند. زمانی که خواننده در کلمه قبل از نقطه پایان جمله است میفهمد که چه اتفاقی برای «گرگور سمسا» افتاده است.
مشکل دیگر پیش روی مترجمان، استفاده عمدی نویسنده از کلمه ها یا عبارتهای مبهم و پیچیده ای است که میتواند معانی مختلفی داشته باشد. مانند کلمه Verkehr در جمله آخر داستان «داوری»؛ این جمله را میتوان این گونه ترجمه کرد : «و در این لحظه، جریان بیپایان اتومبیلها از بالای پل میگذشت».
ولی کافکا به دوستش «ماکس برود» گفته بود که هنگام نگارش این جمله به «سقوط ناگهانی» فکر میکرده است؛ در حالی که ترجمه رایج برای verkher، همان ترافیک است.
مهمترین آثار کافکا عبارتند از :قصر ،دیوار چین ،گروه محکومین ،مسخ ،طبیب دهکده ،امریکا ،شکار ،نامه به فلیسه ومحاکمه .
- ۹۰/۰۷/۲۲