در باره ی یک نویسنده/کنراد، جوزف (53)
کنراد، جوزف Conrad, Joseph نام مستعار، (نام واقعی، تئودور یوزف کنراد کورزنیووسکی Teodor Jozef Konrad Korzeniowski) داستاننویس انگلیسی (1857-1924) جوزف در لهستان و در خانواده ملاکان اصیل زاده شد. پدرش مرد ادب و نمایشنامهنویس ومترجم آثار انگلیسی و فرانسوی بود که به سبب فعالیتهای میهنپرستانه در ضمن جنگهای با روسیه به این کشور تبعید شد. مادر جوزف بر اثر فرسودگی از رنجهای دوره تبعید، در سی و چهار سالگی درگذشت و تربیت جوزف در 1869، پس از مرگ پدر به عمویش سپرده شد. کنراد در نوجوانی تمایل خود را به دریانوردی ابراز کرد و در 1874، در هفده سالگی به این شغل قدم گذارد، به بندر مارسی در فرانسه رفت و چندین سال در کشتیهای بازرگانی، دریاها و اقیانوسها را پیمود و نهتنها با دریانوردان معاشرت کرد، بلکه با محیط اشرافی فرانسه نیز رفت و آمد یافت و بر اثر مطالعه فراوان به زبان لهستانی و فرانسوی بر معلومات خود افزود؛ پس از آن ناگهان، بیآنکه کلمهای انگلیسی بداند، در 1878 مارسی را به قصد انگلستان ترک کرد. در انگلستان نیز مدتها در قسمت کشتیهای تجاری میان سنگاپور و بورنئو رفت و آمد کرد، از معبرهای خطرناک گذشت و از بیماری شایع وبا جان سالم به در برد، اما به بیماری روماتیسم دچار گشت. در 1886 به تابعیت انگلستان درآمد و به رماننویسی روی آورد. اولین رمانش را در 1895 با عنوان "دیوانگی المه یر" Alamyer’s Folly انتشار داد که زمینه آن را محله غمانگیزی در بورنئو تشکیل میداد. قهرمان داستان، المهیر تنها اروپایی است از مردم هلند، که به قصد دست یافتن به ثروتی رؤیایی به این جزیره قدم میگذارد. ازدواج او با دخترخوانده دزدی دریایی و پیدا کردن دختری به نام نینا، از دست رفتن ثروت پدر همسر و حوادث بیشمار و سرخوردگی فراوان و فرار یگانه دختر که تنها ثروت واقعی او بود، با مرد دلخواه و تنهایی مطلق، همه ضربههای دردناکی بود که المهیر را به جنون مبتلا کرد و سرانجام به مرگی غمانگیزش کشاند. داستان از جاذبه و نیروی بسیار برخوردار است و اگرچه زبان انگلیسی برای کنراد زبانی بیگانه بود و او در ضمن نوشتن با دشواریهای فراوان روبرو میشد، با کوششی ستایشآمیز موفق به فراگرفتن کامل زبان و انتخاب سبکی خاص گشت که کتابش را با موفقیت بسیار همراه کرد و او را بر آن داشت تا همه آثار خود را به زبان انگلیسی بنویسد. کنراد پس از آنکه در 1895 به مقام فرماندهی کشتی رسید، از شغل خود دست کشید تا همهی وقتش را صرف نوشتن کند. در 1896 با زنی انگلیسی ازدواج کرد و به کلی در انگلستان مقیم گشت و به رغم بیماری روماتیسم و دشواریهای مادی، یک رشته شاهکار انتشار داد که همه شامل تجربههای شخصی و حوادث گوناگون دریانوردان و وقایعی بود که در ضمن سفر به سرزمینهای دور و بیگانه با آنها روبرو گشته بود. دومین داستان بزرگ کنراد به نام "رانده از جزایر" An Outcast of the Islands در 1896 انتشار یافت. طبیعت بیگانه و اسرارآمیز دیاری دوردست، پس زمینه شگفتانگیز این داستان را میسازد که در آن زندگی بدوی و بومی، مردی اروپایی را از زنی اهل جزیره که مورد علاقهاش بود، دور و بیگانه نگه میدارد. "سیاهپوست کشتی نارسیسوس" The Nigger of the Narcissus در 1897 از بهترین رمانهای کنراد است که با وجود خصوصیتهای متضادش از هماهنگی بسیار برخوردار است و در آن حالت شاعرانه و ذوق عظمت حماسی دیده میشود. داستان از تجربههای کنراد در دریا مایه گرفته و وجود تنها سیاهپوست بیماری را در میان مسافران کشتی نشان میدهد که چگونه از طرفی با سرفههای وحشتناک خود آرامش مسافران را برهم میزند و همه را خشمگین میسازد تا آنجا که به چشم حقارت و کینه در او مینگرند و از طرف دیگر بر اثر سایه مرگی که بر سرش افتاده بود، احساس ترحم و مسئولیت را در همه بیدار میکند، چنانکه در جریان طوفانی میکوشند که او را از اتاقکش که در شرف انهدام است، نجات بخشند. این بهتزدگی و تضاد احساس همچنان در طول سفر ادامه مییابد تا مرگ سیاهپوست بیمار به همه مشاجرهها پایان میدهد و زندگی به حال عادی بازمیگردد. این داستان از بهترین آثار کنراد به شمارمیآید. از آثار مهم دیگر او داستان "لرد جیم" Lord Jim (1900) سرگذشت جوانی انگلیسی است که به زندگی ماجراجویانه دل بسته و در کشتی کهنهای عدهای را به سفر زیارتی میبرد و در لحظهای که ظاهراً کشتی رو به غرق شدن میرود، محل کار را ترک میکند و بدین طریق وجدانی ناراحت مییابد و سرانجام با مرگ شرافتمندانهای ننگ خود را جبران میکند. "دل تاریکی" Heart of Darkness (1906) نیز از مهمترین آثار کنراد به شمار آمده است که همه نکتههای هنری او را در نویسندگی در بردارد، خاصه توصیف طبیعت بکر و وحشی و ابهامآمیز آن، همه حواس خواننده را به خود معطوف داشته و او را در دنیایی هیجانآمیز فرو میبرد. گویی جنگل با همه غوغاها و اسرار خاموشش در کنار او زندگی میکند."طوفان" Typhoon (1903) از تجربه سفر دریایی کنراد به شرق دور مایه گرفته است. داستان به سبب عرضه مستقیم حوادث و مبارزه با طوفانی که در دریای چین کشتی را به خطر انداخته است و روح آرام وخاموش و متانت ناخدا در برابر این حادثه، به حد یک حماسه میرسد. آندره ژید این رمان را به زبان فرانسوی ترجمه کرد و نمونه همکاری دو نویسنده بزرگ را ارائه داد. در "مأمور مخفی" The Secret Agent (1907)، عشق برادری و سرگذشت غمانگیز این عشق به شیوهای بسیار مهیج وصف شده است. مجموعه داستان کوتاه "جوانی" Youth (1902) شامل سه داستان است که خاطرات جوانی کنراد را در بردارد. ماجراجوییهایی که در آثار دیگر کنراد سرشار از هراس و تشویش است، در این اثر رنگ دلپذیر شادمانی ناشی از جوانی به خود میگیرد. دیگر از آثار کنراد که جنبه سرگذشت شخصی دارد، داستان "آینه دریا" The Mirror of the Sea (1906) و "شمهای از خاطرات" Some Reminiscences (1912) است.
کنراد مرد معجزههاست، کسی که اصلاً لهستانی است، موفق شده در شمار بهترین نثرنویسان انگلیسی درآید. ادراکی که در تعادل و رعایت همه جوانب دارد، به او امکان میدهد که هم خواننده عادی را خشنود نگه دارد و هم خواستهای اهل فن و ادب را برآورد. کنراد اگرچه با قدرتی انکارناپذیر در آثار خود دریا را به هزاران شکل وصف میکند، هدف واقعی او چیز دیگری است. او میخواهد اسرار و کنه روح بشر را در میان اشیای محسوس و قابل لمس آشکار سازد و رموز سرنوشت و فشار عاطفی را به محیط زندگی دریانوردان منتقل کند و زندگی دریایی را سنگ محکی برای نمایان ساختن درون کسانی قرار دهد که زندگی را دور از همه، در تبعید و طرد و در ترس دائم از مرگ بسر میبرند.
- ۹۰/۰۹/۱۶
گنجینه واژگان پارسی
برای گسترش واژه های پارسی نشانی تارنگار(وبلاگ) من را به پیوندهای تارنگار خود افزوده کنید.
خواهشمند است بدون هیچ سامه ای(شرطی) تنها برای ایران ایران نشانی پیوند من را به تارنگارتان بیافزایید.
با سپاس فراوان
پیروز سرافراز باشید