چهارشنبه, ۲۶ مرداد ۱۳۹۰، ۰۹:۱۳ ب.ظ
|
الکساندر سولژنیتسین |
|
سولژ نیتسین، الکساندر Solzhenitsyn, Aleksandr رماننویس روسی (1918- ) دوره کودکی و جوانی را در منطقه دن Don گذراند و تحصیلات خود را در دانشگاه راستوف Rostof در رشته ریاضی و فیزیک به پایان رساند، سپس به وسیله مکاتبه در انستیتوی تاریخ و فلسفه و ادبیات مسکو به ادامه تحصیل پرداخت. در جنگ دوم جهانی در صنف توپخانه خدمت کرد و چندین بار به دریافت نشان نایل آمد و به درجه سرهنگی رسید. در 1945 در جبهه پروس شرقی، به سبب آنکه در نامهای از استالین با لحنی دور از ادب یاد کرده بود، توقیف شد. پس از آنکه هشت سال را در اردوی کار گذراند، به قزاقستان تبعید شد و سه سال در آنجا به تدریس اشتغال یافت.
در 1956 در شهر ریازان Ryazan مستقر شد و در دبیرستان آن شهر فیزیک تدریس کرد، در ضمن به نوشتن پرداخت و چندی با مجله نوی میر Novy Mir (دنیای جدید) همکاری کرد ومقالهها و داستانهایی در این زمینه انتشار داد. اولین رمان سولژ نیتسین که از تجربههای دوران زندانش مایه داشت با عنوان روزی از زندگی ایوان دنیسویچ Odin den v Zhizni Ivana Denisovicha ابتدا در مجله نوی میر، سپس در 1962 به صورت جداگانه انتشار یافت که وصفی بود از تلاش یکی از زندانیان برای زنده ماندن و دسترسی به یک لحظه آرامش. این اثر که نخستین توصیف مشروح و دقیق از اردوگاه کار اجباری زندانیان در زمان حکومت استالین بود، سروصدای فراوان برپا کرد و جز اندیشه سیاسی، به سبب شیوه ادبی و نگارش استثنایی، سولژ نیتسین را در ردیف بهترین نویسندگان روسیه پس از جنگ معرفی کرد.
داستان روزی از زندگی ایوان دنیسوویچ مانند بیشتر آثار سولژ نیتسین از مکتبی روسیی به نام اسکاز Skaz بود که پس از 1920 بار دیگر در شوروی رایج گشته بود؛ به این معنی که نویسنده در داستان خود واقعیتها را از منشور روحهای ساده و محدود میگذراند و با اصطلاحات و زبان محاورهای متناسب بیان میکند. چنانکه در این رمان زبان و اصطلاحات خاص اردوگاه زندانیان به کار برده شده است. سولژ نیتسین در مجله نوی میر داستانهای دیگری نیز انتشار داد که همه وسعت و چگونگی هنر نویسندگی او را نمودار میساخت و در آنها اشخاص ساده و درستکاری وصف میشدند که گرفتار پیچ وخمها و بیعدالتیهای دستگاه حکومت بودند. این داستانها غالباً از طرف منتقدان رسمی با اعتراض شدید روبرو میگشت و سولژ نیتسین از این نظر مورد سرزنش قرار میگرفت که به واقعیت امور با بینشی منفی و انکارکننده نگریسته است. همین سرزنش شامل کتاب روزی از زندگی دنیسوویچ نیز گشت و بسیار زود لزوم توقیف آن به تصویب رسید. درواقع انتقادها و سرزنشها به منع نشر همه آثار سولژ نیتسین در اتحاد جماهیر شوروی انجامید. در 1964 یک رشته شعر منثور و برجسته سولژ نیتسین در خارج از شوروی انتشار یافت که مرثیهای بود بر ارزشها و معیارهای از دست رفته و تباه شده روسیه قبل از انقلاب. در ژانویه 1966 سولژ نیتسین در مجله نوی میر داستان تازهای به نام زاخار-کالیتا Zakhar-Kalita انتشار داد که در آن بر چشماندازهای زیبای سرزمینهایی که به صورتی بایر افتاده و به میدانهای جنگ تبدیل شده، حسرت خورده بود. در 1967 سولژ نیتسین نامه سرگشادهای به چهارمین کنگره دولتی نویسندگان شوروی فرستاد و درخواست کرد که به سانسورهای سخت پایان داده شود، در ضمن به توطئههایی اشاره کرد که پیوسته بر ضد او جریان داشته و به توقیف آثارش منجر گشته است، همچنین اجازه نشر دو رمان خود را از مقامات سانسور تقاضا کرد.
این دو رمان که از آثارمهم او به شمار میآید، بخش سرطان Rakovy Korpus و نخستین دایره V Kroge perrom نام دارد. هشت فصل از کتاب نخستین دایره هنوز نزد ناشر بود و بایست در مجله نوی میر منتشر شود که در آخرین ساعت از طرف رئیس اتحادیه نویسندگان از نشر آن جلوگیری شد. سولژ نیتسین به دبیرخانه اتحادیه اطلاع داد که به طور قطع رمان را در خارج از شوروی منتشر خواهد کرد و در 1968 به این فکر تحقق بخشید. داستان بخش سرطان برمبنای تجربه شخصی نویسنده نگاشته شده و حوادث آن چنانکه از عنوانش پیداست در مکانی محدود میگذرد که از نظر زمان نیز به دوره مشخص دوهفتهای محدود میگردد. داستان نمایشگاه قابل توجهی است از اشخاص گوناگون که هریک بخشی از کتاب را تحت تسلط خود میگیرد، اما دو شخصیت درجه یک دارد که یکی کارمند اداری عصر استالین است و دیگری زندانی پیشین اردوگاههای کار. نقطه اصلی داستان، بیمار سرطان است که به صورتی بسیار زنده و گویا وصف شده است و درد و رنجی که بر زندگی همه چنگ انداخته است، بر پزشکان و بیماران یکسان. بخش سرطان به طور کلی داستانی استعاری است از جامعه شوروی. این اثر از نظر وصف بسیار غنی است، اما از ساختمان کامل یک اثر خوب بیبهره است. حوادث در رمان دوم نخستین دایره نیز مانند بخش سرطان از نظر زمان محدود و به چهار روز آخر ماه دسامبر 1949 اختصاص یافته است و از نظر مکان به زندان خاص دانشمندان و روشنفکرانی تعلق میگیرد که با آسایشی نسبی بسر میبرند، اما محکومند که تنها برای طرحهایی کار کنند که از طرف دستگاه حکومت به آنان عرضه میشود. در این اثر نیز اشخاص گوناگون معرفی میشوند.
شخصیت دانشمندی ریاضیدان که بر ضد دستگاه حکومت عصیان کرده و عالم زبانشناسی که با وجود همه بیعدالتیها زندگی را به اصل کمونیسم اختصاص داده است، از برجستگی خاص برخوردار است، این دو شخصیت مأمورند که در زندان به تکامل دستگاهی بپردازند که مکالمههای تلفنی را بررسی کند و صداها را با صدای اصلی گوینده تطابق و صاحب صدا را تشخیص دهد، چنانکه جوانی که به وسیله تلفن دوست خود را از بازداشتی که در انتظارش بوده است، آگاه میسازد، به این وسیله شناخته میشود و به زندان میافتد. توصیف لحظههایی که جوان سیاستمدار را در حال ورود به زندان نشان میدهد، بسیار جانگداز و تشویشآور است. این اثر همچنین شامل قسمتهای بسیار تند و آمیخته به طنزی زننده است، مانند قسمتی که تصویر استالین را به شکلی کنایهآمیز و خندهآور پیش چشم میگذارد. در 1968 نمایشنامه شعله در باد Svecha na Vetru انتشار یافت و در 1969باعث اخراج مؤلف از اتحادیه نویسندگان شوروی شد. سال بعد، در 1970 به دریافت جایزه ادبی نوبل نایل آمد ولی نشر آثارش همچنان در اتحاد جماهیر شوروی ممنوع اعلام شد، اما خود او به سبب شهرت جهانیش از آزادی نسبی برخوردار گشت. داستان اگوست 1914 August 1914 (1971) نخستین اثر از سلسله آثاری است درباره دوره قبل از انقلاب روسیه که از نظر سبک نویسندگی و ساختمان داستان، اثری غنی به شمار نمیآید. در 1974 سولژ نیتسین داستان مجمع الجزایر گولاگ The Gulag Archipelago را در فرانسه انتشار داد که تحقیق و مطالعهای است از زندان شوروی و روش زندگی در اردوگاههای کار اجباری از 1918 تا زمان حاضر. مجمع الجزایر استعارهای است از جزایری که اردوگاههای پراکنده در آن قرار دارد.
سولژ نیتسین در 1974 به اجبار از روسیه اخراج شد و خانوادهاش اجازه یافتند که به او ملحق شوند. چندی در سوئیس اقامت گزید و وضع و حالش جدال و مناقشههای بزرگ پدید آورد. سولژ نیتسین مردی است بسیار نیرومند با خواستی بزرگ و شهامتی کمنظیر که به طور کلی میتوان او را مردی برجسته به شمار آورد و نه نویسندهای بزرگ.
ترجمه به فارسی: حقوق نویسنده- به زمامداران شوروی- یک روز از زندگی ایوان دنیسوویچ- مجمع الجزایر گولاک- بخش سرطان.
ماخذ:کتاب نیوز
|
|
-
۰
۰
- ۹۰/۰۵/۲۶
بنگر چگونه می افتی همچون برگی زرد یا سیبی سرخ