اندیشه

فرهنگی، ادبی، تاریخی، هنری، طنز

اندیشه

فرهنگی، ادبی، تاریخی، هنری، طنز

اندیشه

درباره مدیر:
میر حسین دلدار بناب
متولد 1346 بناب مرند
پژوهشگر

بایگانی
آخرین نظرات
پیوندها

در باره ی یک نویسنده/نیکوس کازانتزاکیس (4)

شنبه, ۲۲ مرداد ۱۳۹۰، ۰۸:۵۸ ب.ظ

 

نیکوس کازانتزاکیس (Kazantzakis – Nikos)

 نویسنده، شاعر، روزنامه نگار، مترجم، اندیشمند و عارف شهیر یونانی است که در دوم دسامبر (به روایتی 18 نوامبر) 1883 در شهر گاندی، مرکز جزیره کرت به دنیا آمد. دوران کودکیش در گرماگرم جنگ‌های میهنی کرتیان با عثمانی ها گذشت و تأثرات وطن پرستانه شدیدی که این نویسنده جوان از قهرمانان آن جنگ‌ها پیدا کرده است در مجموعه آثارش به خصوص در «آزادی یا مرگ» منعکس است. وی خود اظهار می­ کند: «قسمتم این بود که در لحظه بحرانی جنگ کرت برای آزادی، در این سرزمین، به دنیا بیایم و بدین ترتیب از همان کودکی متوجه شدم دنیا مالک خیری است عزیزتر از زندگی، نوشین تر از سعادت: آزادی.» حتی شخصیت پدر نیکوس -که از فرماندهان و پیشتازان مبارزه با ترک­ها بود- با روحیات پهلوان میکالیس قهرمان کتاب "آزادی یا مرگ" بی شباهت نیست.

محیطی که نیکوس  دوران کودکی خود را در آن به سر برد ویژگی دیگری نیز داشت و آن خاصیت چندگانگی فرهنگی بود. در کرت فرقه­ های گوناگون مسیحی به همراه ترک­های مسلمان همزیستی داشتند و این امر در شکل دادن به شخصیت نیکوس بی­ تأثیر نبود؛ شخصیتی که همه عمر خود را بر سر تجربه، فهم و درک فرهنگ­ ها وادیان و سنت­های گوناگون - در حد توان و وسع خود – گذاشت.

در سال 1897 نیکوس به اتفاق مادر و خواهرش به جزیره ناکسوس نقل مکان کردند تا پدرش با آسودگی بیشتری به جنگ با ترک­ها بپردازد. نیکوس طی مدت دو سال سکونت در این جزیره وارد مدرسه فرانسوی صلیب مقدس شد که توسط فرقه فرانسیسکن (پیروان فرانسوآ اسیزی، عارف مشهور ایتالیایی) اداره می ­شد. وی در آنجا زبان­های ایتالیایی و فرانسوی را آموخت و با آیین مسیحیت بیش از پیش آشنا شد. تحصیل در این مدرسه نیز در عشقی که نیکوس بعدها به فرانسوا اسیزی و حضرت مسیح پیدا کرد بی تأثیر نبود. پس از آزادی کرت و مغلوب شدن ترک­ها در سال 1898 نیکوس به آن­جا بازگشت و در دبیرستان مشغول تحصیل شد.  


سپس به آتن رفت تا به مدت چهار سال حقوق بخواند.. از دانشگاه آتن با درجه عالی فارغ التحصیل شد و آن گاه دو سال به گشت و گذار در یونان پرداخت. او سپس بر خلاف میل پدرش که انتظار داشت به پارلمان یونان راه یابد و بدین طریق به کرت خدمت کند راهی فرانسه شد. در پاریس به دام ادبیات افتاد.

هرچه از هوگو، روسو، شاتو بریان، موسه و لامارتین به دستش می­ رسید می­ خواند. در کلاس­های درس هانری برگسون شرکت می­ کرد و به شدت تحت تأثیر مفهوم "نیروی حیاتی" بود که برگسون بیان می­ کرد. تقریباً در همین ایام بود که با آثار نیچه آشنا شد. اندیشه­ های وی را با حرص و ولع بسیار پذیرفت و تا آخر عمر هم از نفوذشان خلاصی نیافت.

کم­ کم شروع به نوشتن آثار ادبی (رمان و نمایشنامه) کرد و در جنگ‌های بالکان در 1912-1913 وارد خدمت نظام شد. در سال 1914 به همراه آنگلوس سیکه لیاتوس، شاعر یونانی، به قصد دیدن زیارتگاه­های یونان به شهرهای مختلف کشورش سفر کرد. در این زمان علاقه­ اش به مذهب چنان جلب شده بود که در زیارتگاه آتوس تصمیم گرفت 40 روز ریاضت بکشد تا با مسیح ارتباط روحانی برقرار کند اما در این امر با شکست مواجه شد.

«با گذشت سالیان اندک اندک دریافتم که برای جستجوی چیزی که همه عمر به دنبالش بودم به "کوه مقدس" رفته بودم. آن­جا رفته بودم تا دوست و دشمنی بزرگ، همتای قامت من بلکه بزرگ­تر بجویم همو که در کنار من وارد عرصه مبارزه شود... روح من فاقد این چیز و این شخص بود و از همین رو احساس خفقان می کرد.»

در سال 1917 نیکوس به اتفاق فردی پرتحرک به نام الکسیس زوربا به پلوپونزوس، جزیره­ای در یونان رفت تا به استخراج زغال سنگ بپردازد.

آشنایی با زوربا برای وی الهام بخش خلق کتابی به نام "زوربای یونانی" شد که نیکوس آن را در سال 1945 نگاشت.

نیکوس در سال 1919 برای تصدی پست مدیر کلی رفاه عمومی به آتن رفت در مأموریتی ویژه شرکت کرد و طی آن، 150000 یونانی را که تحت آزار کردهای ارمنستان بودند از قفقاز به مقدونیه برگرداند. پس از بازگشت از مقام خود استعفا داد و دوباره به جستجوهایش در قالب سفر ادامه داد.

ابتدا به وین رفت. در آنجا به مطالعه آثار بودا پرداخت و تحت تأثیر مفهوم "نیروانا" قرار گرفت. سپس به برلین سفر کرد و رهبری یک گروه کمونیستی را بر عهده گرفت. در این سال­ها بین لنین و بودا حیران و سرگردان بود اما عشق او به بودا و کمونیسم هم کمرنگ شد و در سال 1924 آلمان را ترک گفت و به شمال ایتالیا رفت. 11 هفته در آسیسی توقف کرد. در آن­جا به عشقی تازه گرفتار آمد؛ معشوق جدید سن فرانسیس بود. این سیر و سلوک و کاوش، خاطرات و تجربیاتی را پدید آوردد که 30 سال بعد نیکوس در کتاب "مرد بینوای خدا" به گوشه­هایی از آن اشاره می­ کند.

در سال 1924 نیکوس به کرت بازگشت و در حالت انزوا سرودن دیوان بلند اشعار خود با عنوان "اودیسه روایتی نو" که در واقع دنباله و مکمل اودیسه هومر، شاعر کلاسیک یونانی است، را آغاز کرد. کتاب شامل 33 هزار بیت شعر است و سرودن آن 15 سال وقت گرفته است. قهرمان کتاب اودیسه تنها و مصممانه وادی های گوناگونی را برای کشف جوهر زندگی طی می ­کند. نیکوس به سال 1927 برای شرکت در دهمین سالگرد انقلاب اکتبر به مسکو رفت و پس از این مسافرت، احساساتش نسبت به کمونیسم رنگ باخت؛ هرچند که مانند بسیاری دیگر از اندیشمندان به صورت مرتب و پیگیر به آرمان عدالت­خواهی می­ اندیشید. او در سال 1935 پس از سال­ها گشت و گذار در فرهنگ و تفکر مغرب زمین، به ژاپن و چین سفر کرد و موفق شد گوشه­ای از فرهنگ مشرق زمین را نیز از نزدیک ببیند. حاصل این سفر کتابی است با نام "کتاب سنگی" که نیکوس آن را به زبان فرانسه نوشته است.

در 1945 وارد سیاست شد و برای مدت کوتاهی به مقام وزارت فرهنگ یونان رسید لیکن زود استعفا داد تا بار دیگر به دامان کار محبوب خود نویسندگی بازگردد. در 1947 مشاور ادبی یونسکو شد و در شهر کوچک آنتیپ در نزدیکی "نیس" ساحل "کوت دازور" فرانسه اقامت گزید و سه کتاب به نام­های "مسیح باز مصلوب"، "آخرین وسوسه مسیح" و "مرد بینوای خدا" را نگاشت که همه به طور مستقیم یا غیرمستقیم به افکار و زندگی و تعالیم حضرت مسیح مربوط می ­شوند. او در ابتدا کتاب "مسیح باز مصلوب" را نوشت. داستان در یونان جریان می ­یابد. جشنی بر پاست و اهالی روستا در کرت خواهان ترتیب دادن نمایشی درباره مسیح هستند. مانیولیوس چوپان، نقش مسیح را بر عهده می­ گیرد اما کم کم روحیات مسیح بر وی اثر می­گذارد. از دنیا رو برمی­ تابد و مصمم می­شود طبق آیین مسیح زندگی کند و در این راه برای نجات انسان­ها، دردها و رنج­های بسیاری را بر جان می­ خرد و حتی عده­ ای هم به عنوان پیرو گرد او جمع می­ شوند. اما با مخالفت­ های تجار و کشیشان مواجه می­ گردد و عاقبت مسیح ­وار به دست مردمی که تحریک شده اند، کشته می­ شود. این کتاب در یونان و حتی کشورهای دیگر سر و صداهای زیادی ایجاد کرد به طوری که روحانیان مسیحی کرتی، کازانتزاکیس را مرتد شمردند.

این کتاب چنان تأثیری بر نخبگان داشت که آلبرت شوایتزر تصریح کرد­­­­­­­: در همه عمرم کتابی چنین تکان­ دهنده مطالعه نکرده بودم. در این سال­ها نیکوس کتابی دیگر به نام "آخرین وسوسه مسیح" نوشت. این اثر البته ملغمه­ ای از عنصر خیال و وقایع تاریخی زندگی حضرت مسیح است. او  در این اثر به زندگی خاص حضرت مسیح توجه ندارد و بیشتر خواهان نشان دادن رنج­­ها و دردهایی است که بر کسانی که خواهان تعالی روح هستند، می­ رود.  نیکوس کازانتزاکیس در اواخر عمر اثری دیگر به نام "برادرکشی" را منتشر کرد. قهرمان این کتاب کشیشی به نام پدر یاناروس است که قربانی دو دشمن سرسخت (سلطنت­ طلبان و کمونیست­ها) می­ شود. در این کتاب نیز عشق و علاقه وافر نیکوس به شخصیت حضرت مسیح و تعالیم اخلاقی او به وضوح آشکار است هر چند که او هیچ وقت دید و نظر مثبتی نسبت به روحانیان مسیحی و کلیسا نداشت.

نیکوس کازانتزاکیس در سال 1957 در آلمان و پس از سفری نسبتاً طولانی به شرق درگذشت در حالی که خود اذعان می­کرد کاوش­ ها و جستارهایش ناتمام باقی مانده­ اند.

از آثار او در زمینه شعر: «مار و گل زنبق» (1906) – در زمینه رسالات تحقیقی: «در سفر» (1927) و «باغ صخره ها» - در زمینه درام: «نیسه فورنکاس» (1927) و «اولیس» و «مسیح» (1928) و «ملیساتره» (1953) – در زمینه رمان: «زوربای یونانی» (1946) و «مسیح باز مصلوب» (1954) و «آزادی یا مرگ» (1956) و «آسیز بینوا» (1957) را می‌توان نام برد.

اکثر ما او را با کتاب ممنوع الانتشارش، آخرین وسوسه­ ی مسیح می­ شناسیم؛ اما دنیای کازانتزاکیس به یک کتاب و یک اندیشه ختم نمی­ شود. آثار او معرف منازلی سیر فکری او و در نتیجه متفاوت، متنوع و گاه کاملا متضاد با یکدیگرند.

کازانتزاکیس در جایی صراحتاً خود را یک بلشویک افراطی می­ خواند و در جای دیگر، ادعا می­ کند که از تمام رنگ­ها و عقیده­ ها آزاد شده است چرا که مقام روح خلاق را بالاتر از تمام عقاید می­ داند.

کازانتزاکیس همیشه در حال سفر است و به دنبال هدفی واحد: یافتن خدا.

او در راه خود به پیشوایانی چون مسیح و بودا برمی­ خورد و این پیامبران لحظه­ای چند او را غرق در امید می­ کنند، اما نمی­ توانند پایبندش کنند.
کازانتزاکیس مسیر تعقیب برای یافتن خدا را در کتاب سیر و سلوک ترسیم کرده است. این رساله فلسفه­ ی زندگی اوست و بر اساس گفته­ ی خودش دانه­ ایست که دیگر آثار او از آن روییده­ اند.

کینه­ ای که بسیاری از مسیحیان از او و آثارش به دل داشتند، سر انجام باعث شد تا در هنگام مرگش در سال 1957 هیچ کدام از کلیساهای یونان او را نپذیرند و ناچار جسد او را به مورگ سپردند تا در کنار اجساد مجهول­ الهویه نگهداری شود.

بسیاری پس از خواندن کتاب‌های «عشق یونانی» و «مسیح» و «مسیح باز مصلوب» و بعضی از آثار دیگر کازانتزاکیس، او را نویسنده‌ای معتقد به دیانت مسیح پنداشته‌اند و حال آن که این تصور چندان درست نیست. او به تناوب و گاه در آن واحد، هم مسیحی بوده است و هم بی دین، هم آنارشیست و هم اومانیست، و حکیم رواقی. او نیز مانند الگرکو نقاش بزرگ یونانی الاصل به هیچ مکتبی تعلق ندارد و خود نیز بنیانگذار هیچ مکتبی نیست. او پیش از هر چیز کرتی است و خصایص روحیش خصایص روحی مردم کرت.

امروزه در موزه­ ی تاریخ شهر کرت قسمتی به نیکوس کازانتزاکیس اختصاص داده شده است و در آن میز تحریر، کتابخانه و مقداری از وسایل شخصی همراه با دست نوشته­ های این نویسنده­ ی بزرگ، نگهداری می ­شود.

ماخذ:کتاب نیوز

  • میر حسین دلدار بناب

نظرات  (۳)

وب خوبی داری امیدوارم به وب من هم سر بزنی و نظر بزاری.تاریخ رشته خوب وبرای انسان نیازه .امیدوارم ما با تاریخ بیشتر آشنا بشیم .من فارغ التحصیل جغرافیا هستم وجغرافیا و تاریخ در هم ترکیب ویکی هستند .ببخشید شما هم جای پدرم امیدوارم موهاتون رو رنگ بزنید تا کمی مدرن بشید دختر شما راضیه
  • سارا شکری (دانلود کتاب دردمندان)
  • سلام بر دلبرک نوفکر و نواندیش و شفیق سایبری ام.براستی که نوع نگارش ات ریباست و متین .
    نورچشمم تهیدستی و فقر زدگی بر سراسر چیره گشته مملکت به یغما رفته ام ,بر آنم داشت, در قالب دست نوشته ها, دیدها ونگریسته هایم را با و اژگان کهن و زبان زیور پارسایان, بنگارم و رشته نگارشم را با دردمندان شروع کنم.
    همبنک کتاب دردمندان اثر خوذم برای دانلود آماده است . امید که مورد پسندت باشد
  • محمدرضا پاکنهاد
  •  آقای دلدار امکان جستجوی مطلب ندارید اگه بشه راحتر میشه به مطالب برسیم....تشکر

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی