اندیشه

فرهنگی، ادبی، تاریخی، هنری، طنز

اندیشه

فرهنگی، ادبی، تاریخی، هنری، طنز

اندیشه

درباره مدیر:
میر حسین دلدار بناب
متولد 1346 بناب مرند
پژوهشگر

بایگانی
آخرین نظرات
پیوندها

۶۷ مطلب با موضوع «درباره ی نویسندگان» ثبت شده است

۰۲
دی

آرتور کستلر (Arthur Koestler) نویسنده و محقق مشهور قرن بیستم ."خوابگردها" نخستین منزل از سفر علمى آرتور کستلر است. در این کتاب، نویسنده انسان را در مرحله‌اى که کورکورانه در جست‌وجوى دانش به هر درى مى‌زند، دنبال مى‌کند و پس از یک بررسى کوتاه و درخشان از تاریخ جهان‌شناسى، تصویر دقیقى از چهره کسانى که علم جدید را پى‌ریزى کردند تصور مى‌کند.

در کتاب "گفت‌ و گو با مرگ" که بخش‌هایی از این اثر یادداشت روزانه اوست در رابطه با صد روز اسارت وی به دست نیروهای فرانکو در جنگ‌های داخلی اسپانیا در 1937.

در اوایل دهه 50 میلادی، انجمنی در لندن تأسیس شد به نام «Exit» (خروج) با هدف انتشار اطلاعات مربوط به مرگ سزاوارانه یا خودخواسته که به اعضای خود می‌آموخت که اگر خواستند با انتحار یا مرگ خودخواسته شخصاً به زندگی خویش خاتمه دهند، چه روشی را انتخاب کنند که با آرامش بیشتری حیات را ترک گویند و مزاحمتی برای اطرافیان و دیگران فراهم نیاورند. یکی از معروف‌ترین و فعال‌ترین مؤسسین و مدیران این انجمن آرتور کستلر بود.

درسال 1984 میلادی خبری در مجله پرتیراژ آمریکایی «تایم» (Time) درج شد: «آرتور کستلر نویسنده معروف به اتفاق همسرش در لندن خودکشی کرده است.» ذیل خبر هم توضیح داده بود که صبحگاه وقتی پیشخدمت مخصوص کستلر به رسم انگلیسیان سینی محتوی صبحانه را به اتاق اربابش می‌برد، می‌بیند که در ورودی اتاق مسدود است و بر روی نامه‌ای که در پشت شیشه آویخته شده است، نوشته شده «وارد نشوید، پلیس را خبرکنید» پیشخدمت بلافاصله به پلیس تلفن می‌کند و وقتی نفرات پلیس وارد اتاق می‌شوند، می‌بینند که کستلر لباسی فاخر پوشیده و موقرانه و آرام روی مبل گرانقیمت نشسته و همسرش هم با لباسی شیک و خوش‌رنگ و آرایش کرده بر روی مبل دیگری مقابلش به مبل تکیه داده است. اما زن و شوهر هر دو مرده بودند. در کنار کستلر نامه‌ای دیده می‌شد که قسمتی از آن را در مجله نقل کرده بودند؛ قریب به این مضمون: «من زندگانی بسیار پرماجرا و موفقی داشتم. کتاب‌هایم در تمام دنیا مورد استقبال قرار گرفتند و ثروت زیادی به دست آوردم و سال‌ها است که با رفاه کامل و آبرومندی و شهرت و محبوبیت زندگی می‌کنم. اما سه سال است که به بیماری «پارکینسون» مبتلا شده‌ام و چون می‌دانم که هنوز دارویی برای درمان این بیماری پیدا نشده است و ادامه حیات با چنین بیماری جز درد و رنج و غم و حسرت برای خودم و اطرافیانم نتیجه‌ای ندارد، لذا آرامش ابدی را برگزیده و شخصاً به زندگانیم خاتمه می‌دهم. وقتی تصمیم را با همسر عزیزم که زن سومم هست در میان نهادم او هم آماده شد تا مرا همراهی کند...»

آرتور کستلر به هنگام مرگ 78 ساله و همسرش 53 ساله بود.

از دیگر آثار وی می‌توان موارد زیر را نام برد:

"خزرها" یا "خزران"، "تاریکی در نیم‌روز" (DARKNESS AT NOON) که نقدی بی‌محابا از روان‌شناختی نظام بلشویکی در روسیه می‌باشد، "از راه رسیدن و بازگشت"، "تیری در آسمان"، "مرز اشتیاق" و "وصیت‌نامه اسپانیولی"، "ماجرای زندگی من" که در آن ضمن بررسی رویدادهای زندگی خود تصویری زنده از وقایع تاریخی‌ای که در آن شرکت داشته به دست می‌دهد، "گلادیاتورها" که بررسی ماجرای قیام اسپارتاکوس و نقد توتالیتاریسم است.

مریم السادات فاطمی

منبع:کتاب نیوز

  • میر حسین دلدار بناب
۲۴
آذر

آستوریاس، [Asturias, Miguel Angel] میگل آنخل شاعر و نویسنده گواتمالائی (1899-1974) آستوریاس در گواتمالاسیتی در خانواده­ای بازرگان زاده شد. تحصیلات دانشگاه را در رشته حقوق انجام داد و به دریافت درجه دکتری نائل آمد. در 1924 به لندن و سپس به پاریس سفر کرد و در دانشگاه سوربون در رشته نژادشناسی به تحصیل ادامه داد و در ادیان قدیم امریکای مرکزی تخصص یافت. در 1930 در شهر مادرید کتاب افسانه­های گواتمالا را انتشار داد و وطن خود را در خلال افسانه­های کودکی به مردم شناساند. کتاب به محض انتشار یکی از آثار بدیع ادبیات جوان امریکای لاتین به شمار آمد و پول والری بر آن مقدمه نوشت. پس از آن در 1944 کتاب آقای رئیس­جمهور را نوشت که شاهکار وی به شمار آمد و از انتشارش در گواتمالا جلوگیری شد. کتاب تصویری است زنده از حکومت استرادا کابررا، رئیس جمهوری که از 1898 تا 1920 با استبدادی بیرحمانه بر کشور گواتمالا فرمانروایی داشت. آستوریاس در این کتاب واقعیت زندگی را با سبکی شاعرانه می­آمیزد و رفتار غیرانسانی دستگاه حکومت را با طبقه پایین اجتماع و بومیها و رذالت فرادستان و بیرحمی آنان را نسبت به ضعیفان و ستمدیدگان،و نیز آداب و سنن مردم گواتمالا را با بیانی جالب توجه و زیبا وصف می­کند. کتاب آقای رئیس­جمهور در1946 در مکزیک و سپس در آرژانتین و سرانجام در فرانسه به چاپ رسید و در 1952 جایزه ادبی بهترین رمان خارجی را دریافت کرد و از آن پس توجه جهانیان را به نویسنده­اش معطوف داشت. داستان دیگر آتوریاس به نام مردان ذرت در 1949 منتشر شد. نویسنده در این داستان، افسانه­های خیال­انگیز کشورش را با زندگی روزمره دهقانان در تپه­ها و کوهستانها می­آمیزد. دهقانان که ذرت برایشان غذایی آسمانی و مقدس است، مورد غارت کسانی قرار می­گیرند که به ذرت تنها از نظر غذایی عادی و قابل استثمار و پرسود می­نگرند. سرانجام دهقانان برضد این مردم غارتگر شورش می­کنند و درجنگل به وسیله جادوگران نابودشان می­سازند. کتاب مردان ذرت سرشار از شعری شگفت­انگیز و خارق­العاده است و در عین حال وصفی صادقانه و رنگین از عادتها و اعتقادهای مردم گواتمالا، که از غنا و دلنشینی خاصی برخوردار است، آگاه می­سازد. آستوریاس سالها سردبیری یکی از روزنامه­های ادبی را برعهده داشت و در 1942 به نمایندگی مجلس شورا انتخاب شد و پس از آن مأموریتهایی سیاسی یافت. در این دوره مجموعه سه داستان به نام گردباد و پاپ سبز و چشمان دفن شدگان را منتشر کرد که هرسه از مهمترین آثار او به شمار می­آید و در آنها عصیان دهقانان در برابر محتکران وصف شده است. آستوریاس در 1946 به سمت وابسته فرهنگی در سفارت بلژیک منصوب شد، سپس با همین سمت به آرژانتین و فرانسه رفت. در آرژانتین داستان تعطیلات گواتمالا را در 1956 نوشت. در 1961 داستان برکه گدا و در 1963 داستان زنی دورگه را انتشار داد که هردو از سنن و آداب و رسوم کشورش الهام گرفته است. در 1966 سفیر کشورش در پاریس شد و جایزه صلح لنین را دریافت کرد. آستوریاس چندین دیوان نیز منتشر کرده که به سبب خیال­انگیزی و درخشندگی و بیان خاص، آثاری بسیار شگفت­آور به شمار آمده،که دوشینه درخشان بهار، از آن جمله است. آستوریاس در 1967 به دریافت جایزه نوبل در ادبیات نائل آمد و در 1968 در پاریس نمایشگاهی از «هنر قوم مایا» ترتیب داد، در 1970 از سفارت کناره­گیری کرد و در همین سال به ریاست هیأت داوران در جشنواره کان برگزیده شد. داستان جیب­بر خدانشناس را در 1970 انتشار داد. شیوه نگارش آستوریاس خاص خود اوست و می­توان آن را «واقع­نویسی جادوگرانه» نامید. ریشه خیال­انگیزی در آثار آستوریاس در واقعیتهای روزانه کشورش جایگزین است. اعتقادهای آباء و اجدادی و خرافه­پرستی، علاقه و ایمان به سحر و جادو از سوئی و فقر و بینوایی از سوی دیگر، در زمینه زیبایی طبیعت و سرسبزی منطقه استوایی با قلمی سحار و شاعرانه عرضه شده است. آخرین رومان آستوریاس پیش از مرگ به نام جمعه آلام Viernes de Dolores در 1972 در بوینس آیرس Buenos Aires انتشار یافت. چندین مقاله از آستوریاس باقی است مانند: مسائل اجتماعی بومیها El Problema social del indio (1923)، رومانی امروز Rumania, su nueva imagen (1964) و مانند آن.

ترجمه شده به فارسی: آقای رئیس جمهور- توروتومبو-آئینه لیداسال-پاپ سبز.

  • میر حسین دلدار بناب
۲۴
آذر

هاکسلی، آلدوس Huxley, Aldous رمان‌نویس و مقاله‌نویس انگلیسی (1894-1963) آلدوس هاکسلی نواده دانشمند و زیست‌شناس معروف تامس هاکسلی و از طرف مادر، از خویشان ماتیو آرنولد Matthew Arnold شاعر معروف انگلیسی است، تحصیلات خود را در کالج ایتون Eton و آکسفورد انجام داد و هوشمندی و استعداد غیرمعمول و زودرسی از خود نمایان ساخت. از کودکی به ضعف قوه بینایی دچار بود و به همین سبب تحصیلات خود را در رشته پزشکی ناتمام گذارد و به ادبیات روی آورد. با بسیاری از روزنامه‌ها و مجله‌های انگلیسی و امریکایی همکاری کرد. اولین مقاله‌ها را در روزنامه اثی‌نیم Athenaeum انتشار داد، چندی نیز منتقد تئاتر در وستمینستر گازت Westminster گشت. هاکسلی با آنکه از رفاه کامل در زندگی شخصی برخوردار بود، به جریانهای زمان خویش توجه فراوان داشت و در همه تحولات روحی نسل خود شرکت می‌جست. غالباً به اروپا سفر می‌کرد، خاصه به ایتالیا که صحنه بسیاری از آثارش قرارگرفت. پس از عالم مطبوعات، هاکسلی به داستان‌نویسی پرداخت. نخستین رمانهایش با دوره‌های بعد بسیار متفاوت است. رمانهای دوره جوانی ناامیدی از جامعه عصر او را با لحنی طنزآمیز نمودار می‌سازد و مدعیان فضل و دانش و اوضاع زمان را به سختی مورد هجو قرار می‌دهد. مهمترین آثار این دوره عبارت است از: "زرد کرومی" Crome Yellow (1921)، "یونجه کهنه" Antic Hay (1923)، "آن برگهای خشک" Those barren leaves (1925)، و از همه معروفتر "ترکیب آهنگها" Point Counter Pount (1928) است که شهرت فراوان برای هاکسلی به همراه آورد. نویسنده در این اثر زهد وانزوا را محکوم می‌کند و بشر فعال و پرتحرک را می‌ستاید. قهرمانی که این ادراک را در کتاب تجسم می‌بخشد، وجوه مشترک فراوانی با دی. اچ. لارنس D.H.Lawrence دارد. نخستین داستانهای کوتاه هاکسلی در 1922 در مجموعه‌ای به نام "حلقه‌های مردنی" Mortal Coils فراهم آمد. از 1930 به بعد آثار هاکسلی توجه ذهنی او را به مسائل اخلاقی و مذهبی و علوم باطنی نشان می‌دهد، با لحنی تلختر و جدیتر. از جمله آثار این دوره داستانهای زیر است: "دنیای قشنگ نو" Brave New World (1932)، از بهترین رمانهای هاکسلی، رمانی فرضی و هجوآمیز که در آن ایمان بشر عصر جدید به پیشرفتهای علمی و پایبندی‌اش به امور مادی به شدت به سخره گرفته شده و ادراک نویسنده از خطر این پیشرفتها و اولین بار بدبینی‌اش در آن آشکار گشته است؛ "نابینا در غزه" Eyeless in Gaza (ترجمه به فرانسه: آرامش اعماق) (1936)، فرضیه‌ای نزدیک به فلسفه بودا؛ "پس از چند تابستان" After many a Summer (1939) درباره مرگ و عالم جاودانی؛ "عالیجناب خاکستری" Grey Eminence (1941) شرح حال ژوزف، پدر روحانی، شافی ریشیلیو Richilieu و مطالعه‌ای در ارتباط میان نیکی و بدی و تضاد عالم معنوی و عالم دنیوی. " بوزینه و ذات" Ape and Essence (1948)، هجوی درباره دنیا پس از جنگ اتمی. از آخرین داستانهای هاکسلی "جن و الاهه" The Genius and Goddess (1955)، بازگشت نویسنده را به شیوه بی‌خیالی در رمانهای دوره جوانی نشان می‌دهد. قهرمان اصلی کتاب که دانشمندی است با روحی کودکانه، که دشوارترین مسأله عصر ما را تجسم می‌دهد. پس از آن رمان "جزیره" Island است در 1962. هاکسلی مقاله‌های فراوان و سودمند نیز دارد، از آن جمله است: "پایانها و وسیله‌ها" Ends and Means (1937)، "زمان باید توقفی داشته باشد" Time Must Have a Stop (1944)،"فلسفه ادبی" The Perennial Philosophy (1945)، "درهای ادراک" The Doors of Perception (1954)،" بهشت و دوزخ" Heaven and Hell و مقاله "ادبیات و دانش" Literature and Science (1963) درباره این هردو موضوع. مجموعه مقاله‌های هاکسلی Collected Essays در 1959 به چاپ رسیده است. هاکسلی از 1938 در هالیوود (کالیفرنیا) اقامت گزید و همانجا بود که دوره آخر زندگیش با تحول روحی و معنوی همراه گشت و از شکاکیت علمی به عرفانی شرقی کشیده شد و سرانجام درنابینایی و بیماری در همین شهر درگذشت.

هاکسلی سخنگوی طبقه روشنفکر نیمه اول قرن بیستم است که قدم به قدم به دنبال قرن خود پیش می‌رود، از زمانی که روح بدبینی و شکاکی، مولود جنگ اول، بر طبقه جوان حکومت کرده تا زمانی که اضطراب و نگرانی غم‌انگیز مولود عصر صنعت و دانش بر بشر تسلط یافته و آرامش را از زندگی درونی او سلب کرده است. هاکسلی در برابر انحطاط جامعه، حسرت زندگی طبیعی و بدوی را دارد و از طرف دیگر کنجکاوی سیری‌ناپذیری برای دسترسی به همه مظاهر عالم هستی. وی در آثار خود انگلستانی را توصیف می‌کند که درچهارراه قرون و اعصار قرار گرفته است، در قرن ملکه ویکتوریا که دانش را جانشین خدا ساخت تا تجددطلبی عصر حاضر که نه به دانش ایمان دارد و نه به خدا. قهرمانان آثار هاکسلی میان واقعیتها و چیزهای نامعلوم و مبهم در نوسانند و در پی آنکه وجود خود را کمال بخشند و در ورای قوانین اخلاقی واندیشه‌های تحمیلی زمان به شخصیت خود ثباتی دهند و خود را با جریان تدریجی جهان هماهنگ سازند.

زهرا خانلری. فرهنگ ادبیات جهان. خوارزمی.

  • میر حسین دلدار بناب
۲۱
آذر
 

 

 

هرمان ملویل در اول اوت 1819 در شهر نیویورک متولد شد. اجداد هرمان از طرف پدر از بازرگانان انگلیسی بودند و از طرف مادر از خانواده‌های اصیل هلندی. تحصیلاتش بر اثر ورشکستگی و سپس مرگ پدر ناتمام ماند. مرگ زودرس پدر و عطوفت مبالغه‌آمیز مادر موجب شد که ملویل سراسر عمر را در کشمکشهای روحی، احساسی و حتی جنسی به سر برد که همه آنها در زندگی و آثارش انعکاس یافته است. از سوی دیگر در دوره نوجوانی شوق حادثه‌‌جویی در او به وجود آمد.
در پانزده سالگی به فکر امرار معاش افتاد و به چندین کار مانند خدمت در بانک و آموزگاری دست زد و در نوزده سالگی در سمت ملاح ساده با کشتی تجاری به لیورپول سفر کرد. این سفر الهام‌بخش او در چندین کتاب گشت، از آن جمله ردبرن که در یک زمان در انگلستان و امریکا منتشر گشت.
در بیست و سه سالگی ملویل به گروه صیادان نهنگ در اقیانوس اطلس پیوست و از آنجا با ملاح دیگری در جزایری که مسکن قبایل وحشی بود، پیاده شد و مدتها میان آنان به سر برد. ماجراهای این سفر در کتاب تایپی نقل شده است که در 1846 در نیویورک انتشار یافت. ملویل در این جزیره اولین بار در میان تضاد زندگی متمدن اروپایی و زندگی بومیها که به تدریج نابود می‌شد، قرار گرفت و با آنکه این قوم، چنانکه از معنای کلمه تایپی که به معنی آدمخوار است، برمی‌آید، مردمی جنگجو بودند، از آنان هیچگونه رفتار ناشایست ندید، حتی فعالیت مشترکی را با آنان آغاز کرد. توصیف زندگی این قبایل وحشی بسیار دقیق و گاه هیجان‌آور است. از سوی دیگر بیان زنده و گویا به طور کلی در آثار ملویل او را وقایع‌نگاری دقیق معرفی می‌کند.
ملویل پس از ترک این جزیره با کشتی صید نهنگ به دریا رفت و در تاهیتی پیاده شد و یک سال در میان بومیها به سر برد. وصف این منطقه دلپذیر در کتاب امو آمده است. که خاطره‌های دل‌انگیزی در بردارد و شوق ملویل را به افقهای دوردست و شکوه و جلال بکر و وحشیانه طبیعت نمودار می‌سازد، شکوهی که حتی از قلمرو افسانه نیز پا فراتر گذارده و به فضای نامتناهی رسیده است؛ همچنین احساس اضطراب‌انگیزی که از اسرار عالم هستی در دنیایی مافوق یا خارج از ظواهر دنیای متمدن پدید می‌آید.
ملویل در 1843 با اجبار به نیروی دریایی امریکا وارد شد و بیش از یک سال را در آن گذراند. در رمان نیم‌تنه سفید(1850) حوادث زندگی این دوره یکساله را شرح می‌دهد و در واقع کتاب خود را ادعانامه پرشوری می‌سازد بر ضد رفتار غیرانسانی فرماندهان ارتش در نیروی دریایی امریکا. داستان نیم‌تنه سفید مورد پسند فراوان عامه مردم قرار گرفت.
در 1847 ازدواج کرد و در نیویورک مقیم شد، در حالی که آثار وی که مربوط به حوادث و ماجراهای مختلف بود برایش شهرتی فراهم آورده بود، چنانکه درباره او می‌گفتند: «مردی که میان قبایل آدمخوار زیسته است.» در مجامع نیویورک پذیرفته شد و به محافل ادبی راه یافت، اما چیزی نگذشت که با اندوه فراوان پی برد که میان زندگی مردمی که با آنان رفت و آمد دارد و زندگی درونی او به هیچ وجه مشابهت و هدف مشترک وجود ندارد.
در این هنگام با نیروی تخیل به کار پرداخت و کتاب ماردی را در 1849 انتشار داد. ملویل پس از عدم پیروزی این کتاب به شدت ناامیدی و ناکامی یافت و در 1850 به مزرعه‌ای که در ماساچوست خریده بود و در همسایگی هاوثرن قرار داشت، پناه برد و به عمق تخیل خویش فرو رفت و شاهکار خویش موبی دیک را خلق کرد که یکی از آثار مهم ادبیات داستانی است.
سال بعد ملویل کتاب پیر یا ابهامات را در 1852 منتشر کرد که بدبینی عمیق نویسنده را نشان می‌داد. قهرمان کتاب آیینه‌ای بود از حال روحی او، مردی ساده که قربانی فلاکتهای زندگی گشته است.
ملویل در این دوره با فقر و بیماری واندوه ناشی از زندگی خانوادگی و از دست دادن فرزند، دست به گریبان بود و برای امرار معاش داستانهای کوتاهی در مجله‌ها انتشار می‌داد که مجموع آنها در کتابی به نام قصه‌های بازار فراهم آمد. ملویل در این مجموعه کمتر به خاطرات شخصی پرداخته، اما دوره‌های تاریک زندگیش، به هرحال در آن انعکاس یافته است.
در داستان ایزرائل پاتر(1854) سرگذشت جوانی نقل می‌شود که پدر و مادر او را از ازدواج دلخواه بازداشته‌اند و ناچار به ترک خانه می‌شود، با کشتی به سفر می‌پردازد و با حوادث و ماجراهایی روبرو می‌گردد. در این اثر تجزیه و تحلیل حوادث با هنر داستانپردازی ملویل آمیخته است. ملویل سالیان دراز را در سکوت گذراند، تنها در 1866 دیوانی از او منتشر شد با عنوان تصویرها و نماهایی از جنگ شامل اندیشه‌هایی درباره جنگ داخلی. در این زمان ملویل به خدمت اداره گمرک درآمد و به کار اداری پرداخت که تا آخر عمر با عایدی کم آن به سر برد.
در 1876 داستان بزرگ فلسفی و منظوم خود را به نام کلرل منتشر کرد که شامل رؤیاهای مبهم از آشتی با عالم خلقت که هنوز هم نامفهوم و تاریک مانده است.
پس از این اثر از نو سکوت برقرار گشت و چند ماه پیش از مرگ دستنوشته داستان بیلی باد را کامل کرد که تا 1924 منتشر نشد. این آخرین اثر چون آخرین لبخند ملویل به روی زندگی است و وسعت هنری او را آشکار می‌سازد. در 1951 از این داستان اوپرایی ساخته شد.
هرمان ملویل سرانجام در 28 سپتامبر 1891 در نیویورک درگذشت.
ملویل امروزه یکی از بزرگان ادب امریکا شناخته شده، در حالی که به علت ابهام و جنبه‌های تمثیلی و اشاری آثارش، در زمان حیات ناشناخته ماند. ابتدا مردم انگلستان با انتشار داستان موبی دیک و سپس مردم فرانسه با ترجمه آن به زبان فرانسوی به ملویل شهرت واقعی بخشیدند.
آثار
برخی از مهمترین آثار ملویل عبارتند از:
1- تایپی Typee (1846)
2- امو Omoo (1847)
3- ردبرن Redburn (1849
): داستان از زبان جوانی به نام ردبرن نقل می‌شود؛ از خانواده‌ای قدیم و ورشکسته که از شوق جهانگردی بی‌تاب است و پس از موانع بسیار موفق می‌شود که بر کشتی تجاری عازم لیورپول بنشیند و بدین طریق آرزوی کودکی خود را تحقق بخشد، اما زندگی دشوار در بندر، رفتار خشونت‌آمیز فرماندهان، سختگیری همکارانش اولین سرخوردگیها را در او پدید می‌آورد.
- ماردی Mardi (1849): این اثر به ظاهر داستان ماجراهای عجیبی است که در جزیره‌ای اتفاق افتاده و در واقع هجوی نیشدار است از زندگی اقتصادی جامعه غرب و مذهب آمیخته با سالوس و ریا. جنبه اشاری و کنایی کتاب درباره مردم پرمدعای نیویورک، مورد پسند خوانندگان قرار نگرفت.
4- نیم‌تنه سفید White-Jacket (1850)
5- موبی دیک Moby dick (1850):
حوادث این کتاب در حدود 1840 در کنار کشتی صید نهنگ و به وسیله گروهی مجهز می‌گذرد به رهبری کاپیتان ای . چب این قهرمان بدخلق و با خوی اهریمینی یکی از پاها را به وسیله نهنگ غول‌آسا، یعنی موبی دیک از دست داده و همه هدف زندگیش منحصر شده است به یافتن این نهنگ و انتقامجویی و غلبه بر آن و هنگامی که سرانجام کشتی و غول دریایی در برابر یکدیگر قرار می‌گیرند و مبارزه آغاز می‌شود، این کشتی است که شکست می‌خورد و در اعماق دریا فرو می‌رود. ملویل با قدرت سحرآمیز کلمات و با بکار بردن عبارتهای سخت و خشونت‌بار و مکالمه‌ها و ساختن صحنه‌های پرهیجان، خواننده را به فکر تصاحب و شکست این غول می‌اندازد و در مجموع شعری لطیف و آسمانی با تصویرهای درخشان و صوتی داوودی بر سراسر کتاب حکمفرما می‌سازد. داستان کتاب، چنانکه در همه آثار ملویل دیده می‌شود، تمثیل ونشانه‌ای است از مردی عصیانزده، در برابر قدرت شر و مصمم به خلع سلاح کردن این قدرت و غلبه بر آن. ملویل بالطبع دارای روحی مذهبی است و نمی‌خواهد به داستان خود صورتی کفرآمیز بخشد و خود را در مبارزه با عالم خلقت رویاروی قرار دهد، بعکس پیوسته در جستجوی نوعی آشتی میان بشر و خداست، از این رو سنگینی عصیانها و تردیدها را بر دوش قهرمانان کتاب می‌اندازد و خود می‌گوید: «این کتاب در آتش جهنم نوشته شده» تا خود همچنان پاک و تسکین‌یافته باقی بماند. ارزش کتاب موبی دیک به سبب قصه مرموز و پیچیده و دشوار به صورت معماهای هیجان‌زده، بسیار دیر شناخته شد، اظهار نظرهای انتقادی و ترجمه‌های فراوان از این کتاب به زبانهای گوناگون، همه پس از جنگ جهانی اول صورت گرفت و کتاب خوانندگانی یافت که قادر بودند به وسیله این داستان به عمق احساس نویسنده پی برند وتفسیرهای متفاوتی از آن به عمل آورند.
6- پیر یا ابهامات Pierre, or the Ambiguities (1852)
7- قصه‌های بازار Piazza Tales (1853):
ملویل در این مجموعه کمتر به خاطرات شخصی پرداخته، اما دوره‌های تاریک زندگیش، به هرحال در آن انعکاس یافته است.
8- ایزرائل پاترIsrael Potter (1854): سرگذشت جوانی نقل می‌شود که پدر و مادر او را از ازدواج دلخواه بازداشته‌اند و ناچار به ترک خانه می‌شود، با کشتی به سفر می‌پردازد و با حوادث و ماجراهایی روبرو می‌گردد. در این اثر تجزیه و تحلیل حوادث با هنر داستانپردازی ملویل آمیخته است.
9- تصویرها و نماهایی ازجنگ Battle-Pieces and Aspects of the War (1866): شامل اندیشه‌هایی درباره جنگ داخلی.
10- کلرل Clarel (1876): شامل رؤیاهای مبهم از آشتی با عالم خلقت که هنوز هم نامفهوم و تاریک مانده است.
11- بیلی باد Billy Budd (1924): بیلی باد، قهرمان کتاب، جوان ملاحی است مظهر نیکی با قلبی ساده که بدون هیچگونه عصیان ظاهر در خاموشی مطلق خود را به دار می‌آویزد.
ملویل با خلق داستانهای مربوط به دیار دوردست و بیگانه مبتکر شیوه ادبی و هنرمندانه ای گشت که بعدها نویسندگانی چون استیونس، پیرلوتی و سامرست موآم دنبالش را گرفتند.

  • میر حسین دلدار بناب
۱۶
آذر

 

 

کنراد، جوزف Conrad, Joseph نام مستعار، (نام واقعی، تئودور یوزف کنراد کورزنیووسکی Teodor Jozef Konrad Korzeniowski) داستان‌نویس انگلیسی (1857-1924) جوزف در لهستان و در خانواده ملاکان اصیل زاده شد. پدرش مرد ادب و نمایشنامه‌نویس ومترجم آثار انگلیسی و فرانسوی بود که به سبب فعالیتهای میهن‌پرستانه در ضمن جنگهای با روسیه به این کشور تبعید شد. مادر جوزف بر اثر فرسودگی از رنجهای دوره تبعید، در سی و چهار سالگی درگذشت و تربیت جوزف در 1869، پس از مرگ پدر به عمویش سپرده شد. کنراد در نوجوانی تمایل خود را به دریانوردی ابراز کرد و در 1874، در هفده سالگی به این شغل قدم گذارد، به بندر مارسی در فرانسه رفت و چندین سال در کشتیهای بازرگانی، دریاها و اقیانوسها را پیمود و نه‌تنها با دریانوردان معاشرت کرد، بلکه با محیط اشرافی فرانسه نیز رفت و آمد یافت و بر اثر مطالعه فراوان به زبان لهستانی و فرانسوی بر معلومات خود افزود؛ پس از آن ناگهان، بی‌آنکه کلمه‌ای انگلیسی بداند، در 1878 مارسی را به قصد انگلستان ترک کرد. در انگلستان نیز مدتها در قسمت کشتیهای تجاری میان سنگاپور و بورنئو رفت و آمد کرد، از معبرهای خطرناک گذشت و از بیماری شایع وبا جان سالم به در برد، اما به بیماری روماتیسم دچار گشت. در 1886 به تابعیت انگلستان درآمد و به رمان‌نویسی روی آورد. اولین رمانش را در 1895 با عنوان "دیوانگی المه یر" Alamyer’s Folly انتشار داد که زمینه آن را محله غم‌انگیزی در بورنئو تشکیل می‌داد. قهرمان داستان، المه‌یر تنها اروپایی است از مردم هلند، که به قصد دست یافتن به ثروتی رؤیایی به این جزیره قدم می‌گذارد. ازدواج او با دخترخوانده دزدی دریایی و پیدا کردن دختری به نام نینا، از دست رفتن ثروت پدر همسر و حوادث بی‌شمار و سرخوردگی فراوان و فرار یگانه دختر که تنها ثروت واقعی او بود، با مرد دلخواه و تنهایی مطلق، همه ضربه‌های دردناکی بود که المه‌یر را به جنون مبتلا کرد و سرانجام به مرگی غم‌انگیزش کشاند. داستان از جاذبه و نیروی بسیار برخوردار است و اگرچه زبان انگلیسی برای کنراد زبانی بیگانه بود و او در ضمن نوشتن با دشواریهای فراوان روبرو می‌شد، با کوششی ستایش‌آمیز موفق به فراگرفتن کامل زبان و انتخاب سبکی خاص گشت که کتابش را با موفقیت بسیار همراه کرد و او را بر آن داشت تا همه آثار خود را به زبان انگلیسی بنویسد. کنراد پس از آنکه در 1895 به مقام فرماندهی کشتی رسید، از شغل خود دست کشید تا همه‌ی وقتش را صرف نوشتن کند. در 1896 با زنی انگلیسی ازدواج کرد و به کلی در انگلستان مقیم گشت و به رغم بیماری روماتیسم و دشواریهای مادی، یک رشته شاهکار انتشار داد که همه شامل تجربه‌های شخصی و حوادث گوناگون دریانوردان و وقایعی بود که در ضمن سفر به سرزمینهای دور و بیگانه با آنها روبرو گشته بود. دومین داستان بزرگ کنراد به نام "رانده از جزایر" An Outcast of the Islands در 1896 انتشار یافت. طبیعت بیگانه و اسرارآمیز دیاری دوردست، پس زمینه شگفت‌انگیز این داستان را می‌سازد که در آن زندگی بدوی و بومی، مردی اروپایی را از زنی اهل جزیره که مورد علاقه‌اش بود، دور و بیگانه نگه می‌دارد. "سیاهپوست کشتی نارسیسوس" The Nigger of the Narcissus در 1897 از بهترین رمانهای کنراد است که با وجود خصوصیتهای متضادش از هماهنگی بسیار برخوردار است و در آن حالت شاعرانه و ذوق عظمت حماسی دیده می‌شود. داستان از تجربه‌های کنراد در دریا مایه گرفته و وجود تنها سیاهپوست بیماری را در میان مسافران کشتی نشان می‌دهد که چگونه از طرفی با سرفه‌های وحشتناک خود آرامش مسافران را برهم می‌زند و همه را خشمگین می‌سازد تا آنجا که به چشم حقارت و کینه در او می‌نگرند و از طرف دیگر بر اثر سایه مرگی که بر سرش افتاده بود، احساس ترحم و مسئولیت را در همه بیدار می‌کند، چنانکه در جریان طوفانی می‌کوشند که او را از اتاقکش که در شرف انهدام است، نجات بخشند. این بهت‌زدگی و تضاد احساس همچنان در طول سفر ادامه می‌یابد تا مرگ سیاهپوست بیمار به همه مشاجره‌ها پایان می‌دهد و زندگی به حال عادی بازمی‌گردد. این داستان از بهترین آثار کنراد به شمارمی‌آید. از آثار مهم دیگر او داستان "لرد جیم" Lord Jim (1900) سرگذشت جوانی انگلیسی است که به زندگی ماجراجویانه دل بسته و در کشتی کهنه‌ای عده‌ای را به سفر زیارتی می‌برد و در لحظه‌ای که ظاهراً کشتی رو به غرق شدن می‌رود، محل کار را ترک می‌کند و بدین طریق وجدانی ناراحت می‌یابد و سرانجام با مرگ شرافتمندانه‌ای ننگ خود را جبران می‌کند. "دل تاریکی" Heart of Darkness (1906) نیز از مهمترین آثار کنراد به شمار آمده است که همه نکته‌های هنری او را در نویسندگی در بردارد، خاصه توصیف طبیعت بکر و وحشی و ابهام‌آمیز آن، همه حواس خواننده را به خود معطوف داشته و او را در دنیایی هیجان‌آمیز فرو می‌برد. گویی جنگل با همه غوغاها و اسرار خاموشش در کنار او زندگی می‌کند."طوفان" Typhoon (1903) از تجربه سفر دریایی کنراد به شرق دور مایه گرفته است. داستان به سبب عرضه مستقیم حوادث و مبارزه با طوفانی که در دریای چین کشتی را به خطر انداخته است و روح آرام وخاموش و متانت ناخدا در برابر این حادثه، به حد یک حماسه می‌رسد. آندره ژید این رمان را به زبان فرانسوی ترجمه کرد و نمونه همکاری دو نویسنده بزرگ را ارائه داد. در "مأمور مخفی" The Secret Agent (1907)، عشق برادری و سرگذشت غم‌انگیز این عشق به شیوه‌ای بسیار مهیج وصف شده است. مجموعه داستان کوتاه "جوانی" Youth (1902) شامل سه داستان است که خاطرات جوانی کنراد را در بردارد. ماجراجویی‌هایی که در آثار دیگر کنراد سرشار از هراس و تشویش است، در این اثر رنگ دلپذیر شادمانی ناشی از جوانی به خود می‌گیرد. دیگر از آثار کنراد که جنبه سرگذشت شخصی دارد، داستان "آینه دریا" The Mirror of the Sea (1906) و "شمه‌ای از خاطرات" Some Reminiscences (1912) است.

کنراد مرد معجزه‌هاست، کسی که اصلاً لهستانی است، موفق شده در شمار بهترین نثرنویسان انگلیسی درآید. ادراکی که در تعادل و رعایت همه جوانب دارد، به او امکان می‌دهد که هم خواننده عادی را خشنود نگه دارد و هم خواستهای اهل فن و ادب را برآورد. کنراد اگرچه با قدرتی انکارناپذیر در آثار خود دریا را به هزاران شکل وصف می‌کند، هدف واقعی او چیز دیگری است. او می‌خواهد اسرار و کنه روح بشر را در میان اشیای محسوس و قابل لمس آشکار سازد و رموز سرنوشت و فشار عاطفی را به محیط زندگی دریانوردان منتقل کند و زندگی دریایی را سنگ محکی برای نمایان ساختن درون کسانی قرار دهد که زندگی را دور از همه، در تبعید و طرد و در ترس دائم از مرگ بسر می‌برند.

  • میر حسین دلدار بناب