اندیشه

فرهنگی، ادبی، تاریخی، هنری، طنز

اندیشه

فرهنگی، ادبی، تاریخی، هنری، طنز

اندیشه

درباره مدیر:
میر حسین دلدار بناب
متولد 1346 بناب مرند
پژوهشگر

بایگانی
آخرین نظرات
پیوندها

۲۳ مطلب در مهر ۱۳۹۰ ثبت شده است

۲۶
مهر
بَقْلی ، روزبهان ، ابومحمدبن ابی نصربن روزبهان فسایی شیرازی ، معروف به «شیخ شطّاح » و «شطّاح فارس »، عارف و دانشمند سدة ششم و هفتم و سرسلسلة روزبهانیان. دودمان بقلی از دیلمیان مقیم فارس بوده اند (ابراهیم بن روزبهان ثانی ، ص 12) و از نسبت «بَقلی » بر می آید که روزبهان مدتی به فروش «بقُول » (سبزی و تره بار) اشتغال داشته است (بقلی ، 1360 ش ، مقدمة معین ، ص 5، 8). اشتهار او به شطاح نیز به دلیل شطح * گویی بسیار او و توضیح و توجیه آن ، و دفاع از شطحیات صوفیان بوده که در آثار وی نیز نمایان است (همان ، مقدمة معین ، ص 6(.

وی در 522 در فسا به دنیا آمد و به گفتة خودش ، در میان نادانان ، گمراهان و میخوارگان پرورش یافت (ابراهیم بن روزبهان ثانی ، ص 12؛ عبداللطیف بن روزبهان ثانی ، ص 167)؛ در مکتب به آموختن قرآن پرداخت و در محضر دانشمندان عصر به فراگرفتن علوم متداول مشغول شد. از همان اوان زندگی تمایلات عرفانی داشت تا اینکه در 25 سالگی از خلق برید و در کوههای اطراف شیراز به عبادت و ریاضت پرداخت و قرآن را از برکرد و نزد نخستین مرشد خود، شیخ جمال الدین فسایی ، رفت و سپس به محضر یکی از زهاد کُرد به نام جاگیر (متوفی 591) رسید که در سامره می زیست (بقلی ، همان ، مقدمة معین ، ص 8 ـ 9، 21ـ22) و از شیخ سراج الدین محمودبن خلیفه (متوفی 562)، که خرقة او با دو واسطه به شیخ ابواسحاق کازرونی می رسید (ابراهیم بن روزبهان ثانی ، ص 16؛ عبداللطیف بن روزبهان ثانی ، ص 184ـ185؛ جامی ، نفحات الانس ، ص 261). بقلی در سفر حج ، که مریدانش همراه وی بودند از شیخ ابوالصفا در واسط * خرقه گرفت و پس از حج به مصر و شام رفت و سرانجام به شیراز بازگشت و باقی روزگار خود را به تدریس ، تربیت مریدان و نگارش کتاب گذرانید (عبداللطیف بن روزبهان ثانی ، ص 177ـ179). دیگر استادان وی عبارت بودند از: امام فخرالدین نصربن مریم (ابراهیم بن روزبهان ثانی ، ص 18؛ عبداللطیف بن روزبهان ثانی ، ص 232)؛ ارشدالدین علی نیریزی * (متوفی 604) که با بقلی در تأیید سماع موافق بود (ابراهیم بن روزبهان ثانی ، ص 18، 34 ـ که به جای نیریزی ، تبریزی ضبط شده ـ ؛ روزبهان بقلی ، همان ، مقدمة معین ، ص 18ـ20؛ جنید شیرازی ، ص 244)؛ و صدرالدین سِلَفی اصفهانی (478ـ576) که بقلی و ابونجیب سهروردی (490ـ563) در حدود 557، در محضر او در اسکندریه صحیح بخاری را خواندند (بقلی ، همان ، مقدمة معین ، ص 20ـ21؛ جنیدشیرازی ، ص 243(.

مریدان وی از میان طبقات مختلف از جمله بزرگان و علما، صاحبان مشاغل و زنان بودند، و گویند که حتی نجم الدین * کبری (540 ـ 618)، گاه کسانی را از خوارزم ، برای تربیت نزد وی می فرستاد ( رجوع کنید به قسمت آثار در همین مقاله ؛ عبداللطیف بن روزبهان ثانی ، ص 179ـ180، 224، 233ـ234).

اگرچه بقلی کرامت را برای عارف از جملة حجابهای وصال به حق می شمرد، کرامات زیادی از وی نقل کرده اند (همان ، ص 191، 195، 237). اتابک ابوبکر سعدبن زنگی (599 ـ 628) مدعی بود که در کودکی به دستبوسی شیخ بقلی نایل آمده و سی سال پادشاهی خطة فارس از برکت دست او یافته است (ابراهیم بن روزبهان ثانی ، ص 53). پاره ای گزارشها نیز حکایت از بدگویی حاسدان از شیخ و تصمیم اتابک به اخراج وی و سپس انصراف او از این تصمیم دارد (همان ، ص 42؛ عبداللطیف بن روزبهان ثانی ، ص 225ـ226).

بقلی هر هفته چند نوبت در مسجد عتیق و مسجد سُنقُری وعظ می کرد و کلامش تأثیر شگرفی داشت . او در اواخر عمر به نوعی فلج دچار شد، اما باز هم با شوق و به کمک مریدان به مسجد می رفت و وعظ می کرد و پس از بیان مختصری در باب معانی ظاهری آیات و روایات به توضیح معانی عرفانی آنها می پرداخت (ابراهیم بن روزبهان ثانی ، ص 26، 59؛ عبداللطیف بن روزبهان ثانی ، ص 206، 225ـ226). وی در 606 در شیراز درگذشت . مزارش در قبرستان محلة باغ نو (درب شیخ ) و جنب رباطی بود که بر اساس کتیبة قدمگاه ، خود آن را در 560، در شیراز ساخته بود و بعدها مزارش به این رباط ملحق شد (بقلی ، همان ، مقدمة معین ، ص 15ـ16؛ ابراهیم بن روزبهان ثانی ، ص 14؛ روزبهان نامه ، مقدمة دانش پژوه ، ص 27). در کنار مزار وی چند تن از فرزندان و نوادگان او به خاک سپرده شده اند (بقلی ، همان ، مقدمة معین ، ص 17ـ 18). در گذشته ، بر زیارت این محل در روز سه شنبه تأکید می کردند و وضوگرفتن با آب چاه این رباط و نمازگزاردن بر مزار بقلی را موجب رواشدن حاجت می شمردند. این مزار و رباط که بتدریج به صورت نیمه مخروبه و نیمه متروکه در آمده بود، امروزه تعمیر و بازسازی شده است .

آثار . بقلی تألیف را نیز حجاب شمرده اما بیش از شصت اثر در علوم ظاهر و باطن داشته که برخی از آنها موجود است (همان ، مقدمة معین ، ص 63ـ77). آثار وی دربارة تصوف حدود 21 کتاب است که برخی از آنها بدین شرح است : اَلاِغانه یا شرح الحُجُبِ وَ الاَست'ار فی مَقاماتِ اَهل الانَوْارِ و الاسرار ، به عربی که شرح و تفسیر و تأویل حدیثِ معروف نبوی است که طبق آن ، پیامبر فرموده است : هر روز برای زدودن تیرگیهای بسیار اندکی که بر قلبم نشیند، بیش از هفتادبار استغفار می کنم . چون در این حدیث ، فعل غَیْن (وَ اِنَّهُ لَیُغ'انُ عَل'ی قَلْبی ) آمده است ، آن را «حدیث اِغانه » نامیده اند. (همان ، مقدمة معین ، ص 73؛ ابراهیم بن روزبهان ثانی ، ص 84 ـ 87؛ عبداللطیف بن روزبهان ثانی ، ص 280 ـ 289؛ روزبهان نامه ، مقدمة دانش پژوه ، ص 37)؛ الانوار فی کشف الاسرار ، به فارسی دربارة مکاشفات اولیا و مقامات اهل معرفت و اسرار صوفیان ( روزبهان نامه ، مقدمة دانش پژوه ، ص 38؛ بقلی ، همان ، مقدمة معین ، ص 71ـ73)؛ بیان المقامات در بیان صد درجة آغاز، میانه و پایان راه سالکان صوفی ، و ویژگی آنها ( روزبهان نامه ، مقدمة دانش پژوه ، ص 40)؛ سیر الارواح به عربی دربارة احوال روح و تصرف آن در نفس ، در باب اختلاف دانشوران در چیستی روح که قسمتی از آن در کتاب عبداللطیف آمده است (ص 266ـ269؛ بقلی ، همان ، مقدمة معین ، ص 74)؛ کشف الاسرار و مکاشفات الانوار ، زندگینامة علمی و روحانی بقلی که در آن دعاوی شگفت انگیزی دربارة مکاشفات خود کرده است (بقلی ، همان ، مقدمة معین ، ص 71ـ73؛ عبداللطیف بن روزبهان ثانی ، ص 350). این کتاب ، و نیز گزیده ای از آن چاپ شده است ؛ غلطات السالکین به فارسی در باب لغزشهایی که در راه سالکان پیش می آید (عبداللطیف بن روزبهان ثانی ، ص 315ـ316؛ بقلی ، همان ، مقدمة معین ، ص 76)؛ یواسین ، به عربی دربارة رازهای غامض معرفت ، با شطحیاتی غریب همراه با نقطه و دایره و اشکال دیگر که خود گوید آن را در برابر طواسین حلاج نوشته است (عبداللطیف بن روزبهان ثانی ، ص 276ـ279؛ روزبهان نامه ، مقدمة دانش پژوه ، ص 45)؛ مَشرَبُ الارواح از لطیفترین مصنفات وی که در آن هزار ویک مقام از مقامات نیکان (مقامات عرفانی ) در بیست باب فراهم آمده ، و در همة موارد به اقوال پیشوایان بزرگ تصوف استناد شده است . بسیاری از احادیث امام علی علیه السلام نیز در آن نقل شده و بسیاری از مطالب و حتی عناوین آن با منازل السائرین خواجه عبدالله انصاری و احیاءالعلوم غزالی یکی است . این کتاب با تصحیح و مقدمة ترکی نظیف محرم خواجه (استانبول ، 1973) به چاپ رسیده است . عبداللطیف (ص 271 ـ 275) ده فصل از آخر باب اول آن را آورده است ؛ رسالة قدس یا قدسیه یا رسالة الاُنس فی روحِ القُدس در دوازده باب به فارسی که به درخواست مشایخ خراسان ، ترکستان و ماوراءالنهر نوشته شده است . این کتاب دربارة دوازده علم از علوم سالکان ، مانند علم توحید و معرفت است (عبداللطیف بن روزبهان ثانی ، ص 288ـ230). نسخه های خطی این رساله موجود است و به چاپ هم رسیده است و ابراهیم بن روزبهان ثانی و عبداللطیف بن روزبهان ثانی بخشی از آغاز آن را در تحفة اهل العرفان و روح الجنان آورده اند (بقلی ، همان ، مقدمة معین ، ص 75ـ76)؛ شرح شطحیات به فارسی دربارة معنای شطح ، اسرار حروف تهجی و احکام متشابهات حدیث که به درخواست یکی از مریدان نوشته و در آن علاوه بر گفتارهای رمزی صوفیان به بسیاری از آیات قرآن و احادیث نبوی و علوی استناد کرده است . این کتاب بیش از هر مطلبی به شرح سخنان حلاج و دفاع از او پرداخته ، ازینرو برخی آن را عمده ترین سند برای شناسایی احوال و حقایق زندگی حلاج شمرده اند. بخش شرح اقوال و احوال حلاج را لوئی ماسینیون در1913 در پاریس منتشر کرده ، و تمام آن نیز در1349 ش به اهتمام جواد نوربخش ، و قبل از آن به تصحیح و مقدمة فرانسوی و ترجمة فصل اول به زبان فرانسوی به وسیلة انجمن ایرانشناسی فرانسه ، در تهران چاپ شده است (بقلی ، 1344 ش ، ص 12ـ14؛ همو، 1360 ش ، مقدمة معین ، ص 70ـ 71؛ ابراهیم بن روزبهان ثانی ، ص 92ـ 99؛ عبداللطیف بن روزبهان ثانی ، ص 289ـ315)؛ منطق الاسرار ببیان الانوار به عربی در شرح شطحیات که بقلی کتاب فارسی خود را از این متن برگرفته (بقلی ، 1360 ش ، مقدمة معین ، ص 69ـ70؛ روزبهان نامه ، مقدمة دانش پژوه ، ص 44ـ45)؛ عبهرالعاشقین ، در 32 فصل در عشق و اقسام آن ؛ انسانی ، عقلی ، روحانی ، الهی و جمال پرستی . او در این اثر افزون بر استناد به احوال واقوال عارفان و سروده های فارسی و عربی ، آیات قرآن وسخنان و احوال رسول اکرم صلی الله علیه وآله وسلم را به شیوه ای عرفانی تفسیر کرده است . بقلی این کتاب را به عَبهریا نرگسی تشبیه کرده که مشام جان عاشقان را عطرآگین می سازد. عبهرالعاشقین با تصحیح و مقدمة فارسی و فرانسوی و ترجمة فصل اول به زبان فرانسوی ، چاپ شده است (مقدمة معین ، ص 83 ـ86)؛ مکتوبات روزبهان حاوی مکاتبات وی با برخی از بزرگان عصر خویش است که از جملة آنها نامة او به شیخ نجم الدین کبری است (ابراهیم بن روزبهان ثانی ، ص 23ـ 25؛ عبداللطیف بن روزبهان ثانی ، ص 319ـ320). برخی دیگر از آثار بقلی عبارت اند از: لطائف البیان فی تفسیر القرآن و عرائس البیان در تفسیر و تأویل مشتمل بر اقوال عرفا و احادیث امامان شیعه ؛ المکنون فی حقایق الکلم النبویة ؛ المفاتیح فی شرح المصابیح در شرح احادیث ؛ الموشح فی المذاهب الاربعه و ترجیح قول الشافعی بالدلیل والمفتاح فی علم اصول الفقه ؛ الارشاد فی علم الکلام و مسالک التوحید فی علم الکلام در علم کلام ؛ الهدایة فی علم النحو و کتاب فی التصریف (عبداللطیف بن روزبهان ثانی ، ص 241ـ242؛ بقلی ، 1360 ش ، مقدمة معین ، ص 68، 77؛ روزبهان نامه ، مقدمة دانش پژوه ، ص 37ـ45).

بقلی در پارسی نویسی استاد بود و در آثار او تعبیرات بسیاری حاکی از توجه به شخصیتها، عناصر داستانی و مفاهیمی مربوط به ایران باستان وجود دارد، از جمله زندو پازند، ساسانیان ولایت (1360 ش ، ص 670، 673). مجموعة سروده های او به دو زبان فارسی و عربی در دیوان المعارف فی الشعر گردآوری شده بود که شطحیاتی منظوم نیز در برداشت . در آثاری که به شرح احوال و آثار او پرداخته اند، نمونه های فراوانی از اشعار فارسی وی آمده است . مثنوی فارسی تحفة العرفان او چاپ شده است (ابراهیم بن روزبهان ثانی ، ص 122ـ132؛ عبداللطیف بن روزبهان ثانی ، ص 161ـ162، 175 و جاهای دیگر؛ نظیف محرم خواجه ، ص 119ـ 138، متن روزبهان بقلی ).

از سروده های وی (برای نمونه رجوع کنید به عبداللطیف بن روزبهان ثانی ، ص 336ـ 338) بارها عارفان و شاعران استقبال کرده اند؛ از آن جمله مولوی * (604ـ672) در غزل مشهور منسوب به او با مطلع «بنمای رخ که باغ و گلستانم آرزوست » (ص 202)، به هماوردی با بقلی برخاسته و پاره ای از مضامین غزل وی را با عباراتی مشابه تکرار کرده است ، اما سعدی * (ص 781) در غزلی با همان وزن و قافیه ، با لحنی بس تند و تیز به مولوی پاسخ گفته است . بقلی به گویش نیریزی هم ابیاتی دارد (ابراهیم بن روزبهان ثانی ، ص 113)
عقاید و آرای روزبهان بقلی . بقلی را در فروع دین ، شافعی شمرده اند، اما به طوری که از کتاب المُوشَّح بر می آید، او در حصار مذهب شافعی نمانده و گاه به رأی مذاهب دیگر عمل می کرده است (عبداللطیف بن روزبهان ثانی ، ص 317ـ 318).

بقلی در تقدیس و تکریم امام علی علیه السلام و استفاده از احوال و اقوال آن حضرت ، اهتمام جدی داشته و او را «وصیّ رئیس » شمرده (1344 ش ، ص 95، 325، 440، 543) و تفسیر عرفانیش ، عرائس (جاهای متعدد)، پر از اقوال امامان شیعه خصوصاً امام علی و امام صادق علیهماالسلام و نقل کراماتی از ایشان و حضرت فاطمه علیهاالسلام و حَسنین علیهماالسلام است (همو، 1973، ص 287ـ 288، 312).وی خطبة «شقشقیه » را به آن حضرت منسوب می دارد (عبداللطیف بن روزبهان ثانی ، ص 302؛ بقلی ، 1344 ش ، ص 71) و کلامی از امام علی علیه السلام در تخطئة معاویه می آورد (بقلی ، 1973، ص 152) و همچنین به مسموم شدن امام حسن علیه السلام اشاره دارد (و ندیدی حسن را چون زهر دادند؟ رجوع کنید به همو، 1344 ش ، ص 25). در اخلاف وی ، همچون شیخ الاسلام روزبهان دوم (603ـ685)، عزالدین مسعود صدرالدین روزبهان ثالث ، نیز دلبستگی به خاندان علی و آثار ایشان مشهود بوده است ؛ چنانکه در برپایی مراسم عاشورا، اهتمام داشته اند (ابراهیم بن روزبهان ثانی ، ص 139؛ بقلی ، 1360 ش ، مقدمة معین ، ص 45ـ46). در کتابهایی که نبیرگان روزبهان بقلی در مناقب او نگاشته اند، احادیثی در منقبت حضرت فاطمه و حسنین علیهم السلام و حدیث ثقلین آمده است (عبداللطیف بن روزبهان ثانی ، ص 348؛ ابراهیم بن روزبهان ثانی ، ص 2)
او در تحصیل معرفت ، ضرورت واسطه میان حق و خلق را در همه جا تأیید نمی کند و در ربط میان خویش و پیامبر بدون استناد به روایت و سند، روایتهای بی واسطه می آورد و از «حَدَّثَنی نَبیُّن'ا مُحمدٌ» دم می زند و علوم و معارف صوفیان را برگرفته از «کشف » می داند (عبداللطیف بن روزبهان ثانی ، ص 173، 236؛ وزبهان نامه ، مقدمة دانش پژوه ، ص 38ـ39). در نظر و زبان روزبهان بقلی ، عشق از اهمیت و جایگاه بالایی برخوردار است ، و کمتر واژه ای به اندازة عشق و مشتقات آن در آثار او تکرار شده است (بقلی ، 1360 ش ، فهرست نامها و لغات و اصطلاحات ).

از نظر بقلی ، عشق سه مرتبه دارد: انسانی ، روحانی ، ربانی که هر مرحله نردبان مرحلة بعد است (1973، ص 134ـ135). ظهور حق نیز متناسب با آن چیزی است که به حال عاشق لایق باشد و به دل او نزدیکتر (همان ، ص 245)
بقلی در بحث عشق بر جمال و جمال پرستی تکیه می کند و با توجه به اهمیتی که برای حسن و زیبایی قایل است به کلیة مظاهر طبیعت دلبستگی دارد؛ ازینرو، در مقام رؤیت و بیان حقایق ماوراءالطبیعی از پدیدارهای طبیعی ، چون آسمان ، آفتاب ، آیینه ، آتش ، باران ، سیب ، بنفشه ، یاسمین و گل سرخ کمک می گیرد ( روزبهان نامه ، فهرست پاره ای از لغات و ترکیبات ؛ عبهرالعاشقین و شرح شطحیات ، فهرست نامها و لغات و اصطلاحات ؛ شایگان ، ص 340 به نقل از کشف الاسرار )؛ بخصوص «گل سرخ » در نظر او نمونة عالی زیبایی و مظهری از جمال مطلق و فیضهای نشأت یافته از اولیای حق است (بقلی ، 1344 ش ، ص 153؛ شایگان ، ص 355 به نقل از کشف الاسرار ؛ بقلی ، 1360 ش ، مقدمة معین ، ص 62؛ عبداللطیف بن روزبهان ثانی ، ص 232ـ233). بقلی به صور زیبا و جامه های آراسته علاقة خاصی داشته که در مکاشفات وی بازتاب یافته است ( رجوع کنید به 1360 ش ، مقدمة معین ، ص 61؛ شایگان ، ص 340 به نقل از کشف الاسرار ). نگارندگان سرگذشت او در توجیه این امر،به پاره ای احادیث استناد جسته اند (عبداللطیف بن روزبهان ثانی ، ص 221ـ223)؛ بقلی به رقص و سماع سخت پایبند بوده و رقص را فرح روح و سماع را سفیر حق می دانسته ، به طوری که فرشتگان را در سماع می دیده است (1344 ش ، ص 633؛ همو، 1973، ص 86ـ87؛ ابراهیم بن روزبهان ثانی ، ص 34، 43؛ عبداللطیف بن روزبهان ثانی ، ص 213). او در مقائیس السماع (عبداللطیف بن روزبهان ثانی ، ص 342) و همچنین در الانوار سخنانی در باب ویژگیهای لازم برای قوّال و مجمع سماع دارد. با اینهمه ، در آخر عمر از سماع بازمی ایستد و می گوید: من اینک از پروردگارم ، عز و جل ، سماع دارم و از آنچه از دیگران می شنوم رویگردانم (جامی ، نفحات الانس ، ص 261ـ262).

در باب اهمیت جذبه ، میان بقلی و شیخ ابوالنجیب سهروردی (متوفی 563) اختلاف وجود داشت . بقلی ، برخلاف سهروردی ، جذبه را بر سلوک برتری می دهد (عبداللطیف بن روزبهان ثانی ، ص 197) . همین تفاوت نظر در میان حافظ و سعدی ، که بترتیب متأثر از یکی از این دو عارف بوده اند، دیده می شود.

رواج آثار روزبهان بقلی . آثار بقلی از روزگار خود وی به بعد مورد توجه عارفان و حکیمانی همچون شیخ شهاب الدین عمر سهروردی (542ـ632)، تاج الدین محمود اُشنهی همدانی ، نگارندة غایة الامکان و ابن عربی * بوده است (ابراهیم بن روزبهان ثانی ، ص 23، 28). هر چند تأثیرپذیری گستردة ابن عربی از بقلی محل تأمل است ، مشابهتهایی میان تعبیرات این دو، احتمال اقتباس را قوت می بخشد؛ برای نمونه بخشهایی از العرفان فی خلق الانسان (عبداللطیف بن روزبهان ثانی ، ص 269ـ271) به «فص آدمی » در فصوص الحکم (ابن عربی ، ص 48 به بعد) بسیار شبیه است . در فتوحات مکیه نیز ابن عربی به احوال بقلی اشاره کرده و داستان عشق وی به زن مغنیّه و سپس دل بریدن وی از او را آورده است (جامی ، نفحات الانس ، ص 263). همچنین ابن عربی اثری به نام رسالة القدس دارد که همنام اثری از بقلی است (بقلی ، 1360 ش ، مقدمة معین ، ص 75 ـ 76)

شاعران پارسی گوی بارها اشعاری در ستایش وی سروده یا اقوال و احوال وی را به رشتة نظم درآورده اند؛ از آن جمله اند: فخرالدین عراقی (بقلی ، همان ، مقدمة معین ، ص 3، 60ـ61؛ چیمه ، ص 246ـ247)؛ عبدالرحمان جامی (ص 396ـ397)؛ داعی شیرازی (ج 2، ص 16ـ17، 685).

حافظ نیز اشعاری دارد که نمایندة اثرپذیری او از روزبهان بقلی است (غزل 10، 11، 75، 143؛ ابراهیم بن روزبهان ثانی ، ص 122) و وابستگی او به سلسلة صوفیانة روزبهانیان نیز در مقاله ای در حرم دوست مورد بحث قرار گرفته است (ثبوت ، ص 90ـ92).

فرزندان روزبهان بقلی . شهاب الدین محمد که در حیات پدر درگذشت ؛ فخرالدین احمد (متوفی 620) معروف به شافعی الزمان که از پدر خرقه گرفت و در حیات او و پس از وی به جای او وعظ می کرد؛ فخرالدین که کتاب الوجیز امام غزالی را ـ که در فقه است ـ به نظم در آورده و اشعاری به فارسی و عربی سروده است . فرزند فخرالدین ، شیخ الاسلام روزبهان ثانی (متوفی 685) مریدان بسیار داشته و گویند که برخی از حاکمان غیر مسلمان به دست وی مسلمان شده بودند. خطبه ها و اشعار فارسی بسیار از وی باقیمانده است . فرزندان روزبهان ثانی (نبیره های روزبهان بقلی ) عبداللطیف و شرف الدین ابراهیم ، نیز هر یک کتابی در احوال و آثار شیخ روزبهان بقلی نوشته اند. از فرزند شرف الدین ابراهیم ، به نام صدرالدین روزبهان ثالث ، نیز پیش از این یاد کرده ایم (بقلی ، همان ، مقدمة معین ، ص 45ـ46؛ ابراهیم بن روزبهان ثانی ، ص 133ـ135؛ عبداللطیف بن روزبهان ثانی ، ص 349).

منابع : ابراهیم بن روزبهان ثانی ، تحفه اهل العرفان ، در روزبهان نامه ، چاپ محمد تقی دانش پژوه ، تهران 1347 ش ؛ ابن عربی ، فصوص الحکم ، و التعلیقات علیه بقلم ابوالعلاء عفیفی ، تهران 1366 ش ؛ روزبهان بقلی ، شرح شطحیات ، به تصحیح و مقدمة فرانسوی از هنری کُربین ، تهران 1344 ش ؛ همو، عبهرالعاشقین ، با مقدمة هنری کربین و محمد معین ، تهران 1360 ش ؛ همو، عرائس البیان فی تفسیر القران ، نسخة خطی کتابخانة مرکزی دانشگاه تهران ، ش 9؛ همو، کتاب مشرب الارواح و هو المشهور بهزارُ و یک مقام ( بِالفِ مقامٍ و مقامٍ )، چاپ نظیف محرم خواجه ، استانبول 1973م ؛ اکبر ثبوت ، «حافظ و پیرگلرنگ »، در حرم دوست : یادوارة استاد سادات ناصری ، چاپ ابراهیم زارعی ، تهران 1370 ش ؛ عبدالرحمان بن احمد جامی ، مثنوی هفت اورنگ ، چاپ مدرس گیلانی ، تهران ] بی تا. [ ؛ همو، نفحات الانس ، چاپ محمود عابدی ، تهران 1370 ش ؛ معین الدین جنیدبن محمود شیرازی ، شدالازار فی حط الاوزار عن زوارالمزار ، چاپ محمد قزوینی و عباس اقبال ، تهران 1328 ش ، چاپ مجدد تهران 1366 ش ؛ محمد اختر چیمه ، مقام شیخ فخرالدین ابراهیم عراقی در تصوف اسلامی ، اسلام آباد 1372 ش ؛ شمس الدین محمد حافظ ، دیوان ، چاپ خلیل خطیب رهبر، تهران 1371 ش ؛ نظام الدین محمود داعی شیرازی ، کلیات شاه داعی شیرازی ، چاپ محمد دبیرسیاقی ، تهران 1339 ش ؛ روزبهان نامه ، چاپ محمدتقی دانش پژوه ، تهران 1347 ش ؛ مصلح بن عبدالله سعدی ، متن کامل دیوان شیخ اجل سعدی شیرازی ، چاپ مظاهر مصفا، تهران 1340 ش ؛ داریوش شایگان ، هانری کُربن : آفاق تفکر معنوی در اسلام ، ترجمة باقر پرهام ، تهران 1371 ش ؛ عبداللطیف بن روزبهان ثانی ، روح الجنان ، در روزبهان نامه ، چاپ محمدتقی دانش پژوه ، تهران 1347 ش ؛ جلال الدین محمدبن محمد مولوی ، کلیات دیوان شمس تبریزی ، با مقدمة جلال الدین همائی ، چاپ منصور مشفق ، تهران 1370

  • میر حسین دلدار بناب
۲۵
مهر

غزاله علیزاده 27 بهمن 1325 در مشهد زاده شد. مادرش نیرسیدی نیز خود شاعر و نویسنده بود. غزاله در کودکی درون گرا، شیطان و باهوش بود. در مدرسه گاه با بازیگوشی‌ها و شجاعت‌هایش دیگران را نگران می‌کرد اما شاگرد زرنگی نیز بود. مدرسه را در دبیرستان علوم انسانی مهستی به پایان برد و در همین زمان به گیاه خواری روی آورد.

او در کنکور رشته ادبیات فارسی در مشهد و کنکور حقوق و فلسفه در تهران قبول شد و به خواست مادرش در رشته حقوق وارد شداو با مدرک لیسانس علوم سیاسی از دانشگاه تهران، برای تحصیل در رشتهٔ فلسفه و سینما در دانشگاه سوربن به فرانسه رفت

در واقع او ابتدا برای دکترای حقوق به پاریس رفت ولی با زحمت زیاد رشته‌اش را به فلسفه اشراق تغییر داد و قصد داشت پایان‌نامه‌اش را درباره مولوی بنویسید، که با مرگ ناگهانی پدرش آن را نیمه‌کاره رها کرد.

غزاله علیزاده که دوبار ازدواج کرده و هردوبار منجر به جدائی شده یک دختر بنام اسیه از بیژن الهی مانده است و از دو دختر بی سرپرست مادرانه نگاهداری می کرد. از غزاله که عمرش دیر نپائید و سرانجام پس از آن که دو مرتبه به خودکشی روی آورده بود به سبب بیماری سرطان و اضطراب و شرایط اجتماعی و جو محیط به خودکشی روی آورد و در اردیبهشت 1375 در جنگل ((جواهر ده)) از رنج زندگی بیاسود.

روز جمعه ۲۱ اردیبهشت 1375 برابر با ۱۰ مه ۱۹۹۶چند تن از سا کنان محلی؛ در جنگل اطراف رامسر در روستای جواهر ده، جسد او را یافتند که از در ختی حلق اویز شده بود. دو روز پیش از حادثه از مشهد به رامسر رفته بود تا آگاهانه به مرگ به پیو ندد. با لباسی مانند همیشه سیاه - بطور کامل آراسته - با ظرف خالی قرصی در جیب، با معده ای انباشته از قرص های ارام بخش- با طنابی به گردن - در میان دو تخته سنگ، با حدود ۲ سا نتیمتر فاصله از زمین و اویزان از درخت.

...

نخستین اثر غزاله علیزاده، «سفر ناگذشتنی» نام دارد که در سال 1356 منتشر شد.کتاب

«خانه‌ی ادریسی‌ها» مهمترین رمان دو جلدی اوست که سه سال پس از مرگش، جایزه‌ی «بیست سال داستان‌نویسی» را به خود اختصاص داد.

یک سال پیش از مرگش به دعوت انجمن ایرانیان «وال‌دو مارن» در جنوب پاریس، به آنجا رفت و به خواندن قسمتی از قصه‌ها و داستان‌هایش پرداخت.

«غزاله علیزاده» از کسانی بود که متن بیانیه 134 نفر از نویسندگان به نام «ما نویسنده ایم» را امضا کرد.

در روز جمعه تاریخ 21 اردیبهشت ماه 1375، چند تن از ساکنان منطقه ای از جنگل شمال؛ جسد حلق آویز شده او را پیدا کردند. او دو روز پیش از مشهد عازم شمال شده بود و در نامه ای نوشته بو که هیچ کس در مرگ او مقصر نیست.

آثار نویسنده

رمان:

دو منظره

شب های تهران

خانه ادریسی ها

مجموعه داستان:

بعد از تابستان

سفر ناگذشتنی

چهارراه

سایر نوشته ها:

تالارها

رویای خانه و کابوس زوال

برگرفته از:مجله مهر هرمز(ویژه نامه غزاله علیزاده)

  • میر حسین دلدار بناب
۲۵
مهر

 

سیمین دانشور (زاده ۸ اردیبهشت سال ۱۳۰۰ خورشیدی در شیراز-سن:(۸۷ سال)) نویسنده و مترجم ایرانی است. وی نخستین زن ایرانی است که به صورتی حرفه‌ای در زبان فارسی داستان نوشت. مهم‌ترین اثر او رمان سووشون است که نثری ساده دارد و به ۱۷ زبان ترجمه شده است و از جمله پرفروش‌ترین آثار ادبیات داستانی در ایران محسوب می‌شود. دانشور همچنین عضو و نخستین رئیس کانون نویسندگان ایران بود.

زندگی

دانشور در سال ۱۳۰۰ شمسی در شیراز متولد شد. او فرزند محمدعلی دانشور (پزشک) و قمرالسلطنه حکمت (مدیر هنرستان دخترانه و نقاش) بود. تحصیلات ابتدایی و دبیرستان را مدرسهٔ انگلیسی مهرآیین انجام داد و در امتحان نهایی دیپلم شاگرد اول کل کشور شد. سپس برای ادامهٔ تحصیل در رشتهٔ ادبیات فارسی به دانشکدهٔ ادبیات دانشگاه تهران رفت.

دانشور، پس از مرگ پدرش در ۱۳۲۰ شمسی، شروع به مقاله‌نویسی برای رادیو تهران و روزنامهٔ ایران کرد، با نام مستعار شیرازی بی‌نام.

در ۱۳۲۷ مجموعهٔ داستان کوتاه آتش خاموش را منتشر کرد که اولین مجموعهٔ داستانی است که به قلم زنی ایرانی چاپ شده‌است. مشوق دانشور در داستان‌نویسی فاطمه سیاح، استاد راهنمای وی، و صادق هدایت بودند. در همین سال با جلال آل‌احمد، که بعداً همسر وی شد، آشنا شد.

در ۱۳۲۸ با مدرک دکتری ادبیات فارسی از دانشگاه تهران فارغ‌التحصیل شد. عنوان رسالهٔ وی «علم‌الجمال و جمال در ادبیات فارسی تا قرن هفتم» بود (با راهنمایی سیاح و بدیع‌الزمان فروزانفر).

دکتر سیمین دانشور به سال ۱۳۲۹ زمانی که در اتوبوس نشسته بود تا راهی شیراز شود با جلال آل‌احمد نویسنده و روشنفکر ایرانی آشنا شد در همین سال با آل‌احمد ازدواج کرد. دانشور در ۱۳۳۱ با دریافت بورس تحصیلی به دانشگاه استنفورد رفت و در آنجا دو سال در رشتهٔ زیبایی‌شناسی تحصیل کرد. وی در این دانشگاه نزد والاس استنگر داستان‌نویسی و نزد فیل پریک نمایش‌نامه‌نویسی آموخت. در این مدت دو داستان کوتاه که دانشور که به زبان انگلیسی نوشته بود در ایالات متحده چاپ شد.

پس از برگشتن به ایران، دکتر دانشور در هنرستان هنرهای زیبا به تدریس پرداخت تا این که در سال ۱۳۳۸ استاد دانشگاه تهران در رشتهٔ باستان‌شناسی و تاریخ هنر شد. اندکی پیش از مرگ آل‌احمد در ۱۳۴۸، رمان سَووشون را منتشر کرد، که از جملهٔ پرفروش‌ترین رمان‌های معاصر است. در ۱۳۵۸ از دانشگاه تهران بازنشسته شد.

کتابها

اولین آثار منتشرشدهٔ دانشور عبارت‌اند از مجموعه‌های داستان کوتاه آتش خاموش (اردیبهشت ۱۳۲۷) و شهری چون بهشت (دی ۱۳۴۰) و نیز ترجمهٔ آثاری از برنارد شاو (سرباز شکلاتی، ۱۳۲۸)، آنتوان چخوف (دشمنان، ۱۳۲۸)، آلن پیتون (بنال وطنناتانیل هاثورن (داغ ننگ) و دیگران.

معروف‌ترین اثر دانشور، رمان سَووشون (انتشارات خوارزمی، تیر ۱۳۴۸) است که مدت کوتاهی پیش از مرگ نابهنگام جلال آل احمد، همسر دانشور، منتشر شد. دربارهٔ این رمان نقدهای بسیار معدودی منتشر شده‌است (گلشیری، ص ۹). این رمان به وقایع پس از پادشاهی محمدرضا شاه می‌پردازد، و ماجراهای آن در نیمهٔ اول سال ۱۳۲۲ در شیراز اتفاق می‌افتند، ولی به گفتهٔ خود دانشور به شکلی رمزی به سقوط دولت مصدق در مرداد ۱۳۳۲ نیز اشاره می‌کند (گلشیری، ص ۱۷۱).

از آثار دیگر وی می‌توان به چهل طوطی (با جلال آل‌احمد)، به کی سلام کنم؟ (خوارزمی، خرداد ۱۳۵۹)، و ترجمهٔ ماه عسل آفتابی (۱۳۶۲) اشاره کرد. وی چند اثر غیرداستانی نیز دارد، از جمله غروب جلال (انتشارات رواق، ۱۳۶۰)، شاهکارهای فرش ایران، راهنمای صنایع ایران، ذن بودیسم، و مقالاتی با عنوان «مبانی استتیک» در روزنامهٔ مهرگان.

مهم‌ترین آثار دانشور پس از انقلاب ایران رمان‌های جزیره سرگردانی (خوارزمی، ۱۳۷۲) و ساربانْ سرگردان هستند که به وقایعی که به این انقلاب منجر شد و اتفاقات بعد از آن می‌پردازند.

سووشون
سیمین دانشور

شاه‌ ترکان سخن مدعیان می‌شنود

شرمی از مظلمه‌ی خون سیاووشش باد (حافظ)

سووشون، در تیرماه 1347 (اندکی پیش‌ از مرگ جلال) چاپ و منتشر شده است و عجیب آن‌که سرانجام «یوسف»، یکی از قهرمانان اصلی رمان «سووشون»، شباهت قریبی به سرانجام جلال دارد. از سیمین دانشور تا آن‌جا که من اطلاع دارم تاکنون بیست و سه کتاب در قالب تالیف و ترجمه چاپ و منتشر شده که مهم‌ترین‌ها‌شان این‌ها هستند: آتش خاموش (مجموعه‌داستان)، باغ آلبالو (چخوف- ترجمه)، دشمنان (چخوف- ترجمه)، کمدی انسانی (ویلیام سارویان- ترجمه)، داغ ننگ (ناتانیل هاثورن- ترجمه)، شهری چون بهشت (مجموعه‌داستان)، سووشون (رمان)، بنال وطن (آلن پیتون- ترجمه)، به کی سلام کنم؟ (مجموعه‌داستان)، غروب جلال (درباره‌ی جلال آل‌احمد و مرگ او)، ماه عسل آفتابی (ترجمه‌ی داستان‌های ملل مختلف)، جزیره‌ی سرگردانی (رمان)، از پرنده‌های مهاجر بپرس (مجموعه‌داستان) و ساربان سرگردان (رمان).

و اما «سووشون»...

وقایع رمان «سووشون»، در سال‌های دهه‌ی بیست و در هنگامه‌ی جنگ جهانی دوم در شهر شیراز اتفاق می‌افتد. ارتش انگلستان که سابقه‌ی حضور نظامی در ایران را دارد، در خلال جنگ، قشون خود را در فارس و شیراز مستقر کرده است و این سرآغاز شروع و شیوع قحطی و بیماری‌های واگیردار و درگیری‌ها و ماجراهای رمان است.

«زری»، قهرمان اصلی رمان، زنی تحصیل‌کرده است که تمام هم و غم‌اش حفظ بنیان خانواده‌اش در بلبشوی به وجود آمده است. زری خانواده‌اش را «وطن» کوچک خود می‌داند و تمام تلاش خود را به‌کار می‌بندد تا ایستادگی شوهرش در برابر حاکمان و زورگویی بیگانگان، زندگی‌شان را از هم نپاشد.

یوسف، همسر زری، فئودالی بزرگ، تحصیل‌کرده‌ی فرنگ و مردی شجاع و در عین‌حال مهربان است که حاضر نیست با فروختن آزوقه‌ی خود به قشون بیگانه، به دامن‌زدن قحطی کمک و به رعیت خود ستم کند.

رمان بیست و سه فصل دارد و از زاویه‌ی دید سوم شخص‌ ِ محدود به ذهن «زری» برای روایت خود بهره می‌برد. زری هنوز سی‌ساله نشده و با این حال دو دختر دوقلو به نام‌های «مینا» و «مرجان» و پسری ده ـ دوازده ساله به نام «خسرو» دارد؛ محض تنوع اشاره‌ای گذار می‌کنم به شباهت زیاد شخصیت‌های رمان «چراغ‌ها را من خاموش می‌کنم» نوشته‌ی زویا پیرزاد با شخصیت‌های «سووشون».

کلاریس، شخصیت اصلی رمان «چراغ‌ها...» نسخه‌ی دیگری از زری است؛او نیز، دو دختر دوقلو به نام‌های «آرمینه» و «آرسینه» و پسری به نام «آرمن» دارد که تقریبن هم‌سن و سال بچه‌های زری هستند و از نظر خلق و خو و رفتارها نیز بی‌شباهت به فرزندان او نیستند؛ به‌عنوان مثال درنظر بگیرید جر و بحث‌های کودکانه‌ی مرجان و مینا و آرمینه و آرسینه را با هم یا شیطنت‌های خسرو و آرمن را. بگذریم...

دیگر شخصیت تاثیرگذار رمان «سووشون»، «خان‌کاکا» یا همان «ابوالقاسم خان» برادر یوسف است. «خان‌کاکا» مردی نان به نرخ روز خور است که سودای وکالت مجلس و مناصب و مقام‌های بالا را از طریق خدمت و دست‌بوسی حاکم و بیگانگان در سر می‌پروراند و می‌بینیم که نهایتن نیز به هدف خود می‌رسد و وکیل مجلس می‌شود. از نظر رفتاری، خان‌کاکا نقطه‌ی مقابل یوسف است و هم‌واره از رفتارهای او که رسیدن‌اش به مراد را با مشکل ایجاد می‌کند و او مجبور است با دست‌بوسی بیش‌تر آن‌ها را رفع و رجوع کند، در عذاب است.

در سراسر رمان شاهد هستیم که دلال‌های وابسته به حاکم و قشون بیگانه، با مراجعه‌ی پی‌در پی به یوسف، سعی دارند او را قانع کنند که به فروش آزوقه‌ی خود به قشون رضا دهد، اما یوسف با شجاعت از این‌کار سر باز می‌زند و قصد دارد دیگران را نیز با خود همراه کند و سر آخر جان خود را نیز به همین‌علت از دست می‌دهد.

یوسف، به تیری ناشناس کشته و مراسم تشییع‌جنازه‌ی او بدل به مراسمی برای اعتراض به وضع موجود می‌شود و با حمله‌ی پاسبان‌ها به مردم معترض ناتمام می‌ماند و نهایتن زری مجبور می‌شود جنازه‌ی او را شبانه و در حضور پسرش و خان‌کاکا و دو غلام‌اش به خاک بسپارد؛ اما این همه‌ی ماجرا نیست: «در خانه درختی خواهد رویید و درخت‌هایی در شهر و بسیار درختان در سرزمین... و باد پیغام هر درختی را به درخت دیگر خواهد رسانید و درخت‌ها از باد خواند پرسید در راه که می‌آمدی سحر را ندیدی؟».

مرگ یوسف، جانی تازه است به پیکر مقاومت در برابر بیگانه و شجاعت و این‌گونه است که «سووشون» در زمره‌ی بهترین رمان‌های اجتماعی ایران قرار می‌گیرد.
درباره‌ی سووشون، به همین‌ مختصر اکتفا می‌کنم و تنها به نقل قسمتی از یادداشت هوشنگ گلشیری درباره‌ی سووشون قناعت می‌ورزم:

«سووشون یک رمان معاصر است ، چون حداقل از نقالی‌ها و درازنفسی‌های معمول مبراست. رمان است یعنی متعلق به عوالم خیال و خلق است و در نتیجه حداقل از عکس‌برداری صرف از واقعیات قراردادی در آن خبری نیست. رمان معاصر است چون ثبت تجربه‌ی صادقانه و درونی یک دوره‌ی تاریخی است از منظری بدیع برای ما؛ منظر یک زن معمولی؛ نه سرهم‌بندی ، جعل و تحریف واقعیت‌های تاریخی برای بزرگ‌نمودن منیت‌های حقیر ما. مهم‌تر از همه این‌که سو‌وشون ساختمانی فی‌نفسه مستقل و به‌هنجار دارد ....»

  • میر حسین دلدار بناب
۲۵
مهر

 

 

بزرگ علوی از دوستان نزدیک هدایت و یکی از اعضای گروه معروف به «ربعه» بود. او در یک خانواده تجارت پیشه به دنیا آمد. بعد برای ادامه تحصیل به آلمان رفت و دوره دبیرستان و بخشی از تحصیلات دانشگاهی خود را در آن جا به پایان برد. آنگاه به گروه مارکسیستی معروف به «پینجاه و سه نفر» به رهبری تقی ارانی پیوست. تمامی اعضای این گروه در اسل ۱۳۱۶ دستگیر و زندانی شدند. در سال ۱۳۲۰ بعد از فرار رضا شاه بر اثر اعلام عفو عمومی از زندان آزاد شدند. این افراد هسته اصلی حزب توده را تشکیل دادند که تا سالهای بعد به فعالیت خود ادامه دادند. بعد از سقوط دولت مصدق در سال ۱۳۳۱ علوی به اروپا رفت و مجدداْ در آلمان به حالت تبعید فعالیتهای علمی و ادبی خود را ادامه داد. از این سال تا انقلاب اسلامی آثار او در ایران اجازه انتشار نداشت. در سال ۱۳۵۷ پس از پیروزی انقلاب اسلامی یک چند در ایران زیست و بار دیگر به آلمان بازگشت تا اینکه در سال ۱۳۷۵ در گذشت.
علوی در سالهای نخستین فعالیتها ادبی خود رمان مشهور چشمایش (۱۳۳۱) را با الهام از زندگی و کارهای یک نقاش معروف عصر رضاشاه (ظاهراْ کمال الملک) نوشت. علوی در نوشتن این رمان سبکی بدیع استفاده کرد. به این معنی که قطعات پراکنده یک ماجرا را کنار هم گذاشته و از آن طراحی کلی آفریده است که به حدس و گمان تکیه دارد.
این کتاب از معدود آثاری است که یک زن با تمام عواطف و نوسانهای روانی در مرکز آن قرار گرفته است. زنی که خطرناک و هوس باز که می داند استاد ماکان- نقاش قهرمان کتاب- هرگز به ژرفای روح و روان او پی نبرده است.
پیش از انتشار رمان چشمایش علوی با نوشتن چند اثر دیگر قبلاْ به شهرت رسیده بود. سه مجموعه داستان کوتاه او یعنی چمدان (۱۳۱۳)، ورق پاره های زندان (۱۳۲۰)، و نامه ها (۱۳۳۰) هر سه قبل از رمان اصلی نوشته شده بود. بلافاصله که از زندان آزاد شد مجموعه داستانهای زندان نوشته خود را که عموماْ رو کاغذ پاره هایی از نوع پاکت سیگار و کاغذ قند یادداشت کرده بود با عنوان ورق پاره های زندان (۱۳۲۰) منتشر کرد. به علاوه گزارش جالبی از ماجراهای زندان گروه سیاسی خود را با عنوان پنجاه و سه نفر (۱۳۲۱) انتشار داد و به عنوان یک نویسنده سیاسی و مکتبی از ایدئولوژی خاصی تبعیت می کند و براساس آن هم می نویسد مشخص شد. از علوی یک سفرنامه با عنوان اوزبکها (۱۳۲۶) منتشر شده که گزارش سفر به شوروی و دیدار از اوزبکستان است. دو مجموعه دیگر به نام میرزا و سالاریها نیز از وی منتشر شده که نسبت کارهای قبلی او دیدگاه و اهمیت ویژه ای ندارد. تعدادی از آثار علوی و از جمله چشمایش به زبانی آلمانی ترجمه شده و مورد توجه خوانندگان اروپایی قرار گرفته است.
آشنایی وسیع علوی با ادبیات دیگر ملل و اگاهی و تسلط او بر چند زبان اروپایی و به خصوص آلمانی، به وی امکان داده که ترجمه های خوبی از ادبیات ملل به زبان فارسی منتشر کند. باغ آلبالو از چخوف ، دوازده ماه از پریستلی از زبان انگلیسی و دوشیزه اورلئان اثر شیللر و حماسه ملی ایران اثر تئودور نولدکه به زبان آلمانی از آن جمله اند.
داستانهای کوتاه علوی وی را در مسیر نویسندگی به شیوه رمانتیسم اجتماعی تا حد زیادی موفق معرفی می کند. این توفیق در نوشتن داستان کوتاه «گیله مرد» از بقیه داستانهای او بیشتر است. مضمون اغلب داستانهای علوی از آرمانهای سیاسی و حزبی او الهام می گیرد. قهرمانان او بیشتر انسانهای ناکامی هستند که دور از وطن در غربت و آوارگی سر می کنند.

  • میر حسین دلدار بناب
۲۵
مهر
 

 

جلال الدین سادات آل احمد، معروف به جلال آل احمد، فرزند سید احمد حسینی طالقانی در سال 1302 در محله سید نصرالدین از محله های قدیمی شهر تهران به دنیا آمد.

پدرش در کسوت روحانیت بود و از این رو جلال دوران کودکی را در محیطی مذهبی گذراند. پس از اتمام دوره دبستان، تحصیل در دبیرستان را آغاز کرد، پس از ختم تحصیل دبیرستانی، پدر او را به نجف نزد برادر بزرگش سید محمد تقی فرستاد تا در آنجا به تحصیل در علوم دینی بپردازد، البته او خود به قصد تحصیل در بیروت به این سفر رفت، اما در نجف ماندگار شد. این سفر چند ماه بیشتر دوام نیاورد و جلال به ایران بازگشت.
در سال 1324 با چاپ داستان «زیارت» در مجله سخن به دنیای نویسندگی قدم گذاشت و در همان سال، این داستان در کنار چند داستان کوتاه دیگر در مجموعه "دید و بازدید" به چاپ رسید.
در سال 1326 به استخدام آموزش و پرورش درآمد. در همان سال کتاب «از رنجی که می بریم» چاپ شد که مجموعه 10 قصه کوتاه بود و در سال بعد «سه تار» به چاپ رسید. پس از این سالها آل احمد به ترجمه روی آورد. در این دوره، به ترجمه آثار «ژید» و«کامو»، «سارتر» و «داستایوفسکی» پرداخت و در همین دوره با دکترسیمین دانشور
ازدواج کرد.
در طی سالهای 1333 و 1334 «اورازان»، «تات نشینهای بلوک زهرا»، «هفت مقاله» و ترجمه مائده های زمینی را منتشر کرد و در سال 1337 «مدیر مدرسه» «سرگذشت کندوها» را به چاپ سپرد. دو سال بعد «جزیره خارک- در یتیم خلیج» را چاپ کرد. سپس از سال 40 تا 43 «نون و القلم»، «سه مقاله دیگر»، «کارنامه سه ساله»، «غرب زدگی» «سفر روس»، «سنگی بر گوری» را نوشت و در سال 45 «خسی در میقات» را چاپ کرد و هم «کرگدن» نمایشنامه ای از اوژان یونسکورا. «در خدمت و خیانت روشنفکران» و «نفرین زمین» و ترجمه «عبور از خط» از آخرین آثار اوست.
آل احمد در صحنه مطبوعات نیز حضور فعالانه مستمری داشت و در این مجلات و روزنامه ها فعالیت می کرد.
این نویسنده پر توان در اواخر عمر، به کلبه ای در میان جنگلهای اسالم کوچ کرد.
جلال آل احمد، در غروب روز هفدهم شهریور ماه سال 1348 در چهل و شش سالگی زندگی را بدرود گفت.

آثار:
آثار جلال آل احمد را به طور کلی می‌توان در پنج مقوله یا موضوع طبقه بندی کرد:

الف - قصه و داستان:
1- دید و بازدید 1324: نخست شامل ده داستان کوتاه بود، در چاپ هفتم دوازده داستان کوتاه را در بردارد.
2- از رنجی که می بریم 1326: مجموعه هفت داستان کوتاه است
3- سه تار 1327: مجموعه سیزده داستان کوتاه است.
4- زن زیادی 1331: حاوی یک مقدمه و 9 داستان کوتاه است.
5- سرگذشت کندوها 1337: نخستین داستان نسبتاً بلند جلال است
6- مدیر مدرسه 1337: داستان نسبتاً
7- نون والقلم 1340: یک داستان بلند تاریخی
8- نفرین زمین 1346: رمان
9- پنج داستان 1350: که دو سال پس از مرگ آل احمد چاپ شد.
10- چهل طوطی اصل (با سیمین دانشور) 1351: مجموعه 6 قصه کوتاه قدیمی
11- سنگی بر گوری 1360: رمانی است کوتاه و آخرین اثر داستانی آل احمد

ب - مشاهدات و سفرنامه‌ها

اورازان 1333، تات نشینهای بلوک زهرا 1337، جزیره خارک، درٌ یتیم خلیج فارس 1339، خسی در میقات 1345، سفر به ولایت عزرائیل چاپ 1363، سفر روس 1369 ، سفر آمریکا و سفر اروپا که هنوز چاپ نشده‌اند.

ج - مقالات و کتاب‌های تحقیقی:

گزارش‌ها 1325، حزب توده سر دو راه 1326، هفت مقاله 1333، سه مقاله دیگر 1341، غرب زدگی به صورت کتاب 1341، کارنامه سه ساله 1341، ارزیابی شتابزده 1342، یک چاه و دو چاله 1356، در خدمت و خیانت روشنفکران 1356، گفتگوها 1346.

د - ترجمه:

عزاداریهای نامشروع 1322 از عربی، محمد آخرالزمان نوشته بل کازانوا نویسنده فرانسوی 1326، قمارباز 1327 از داستایوسکی، بیگانه 1328 اثر آلبرکامو (با علی اصغر خبرزاده)، سوء تفاهم 1329 از آلبرکامو، دستهای آلوده 1331 از ژان پل سارتر، بازگشت از شوروی 1333 از آندره ژید، مائده های زمینی 1334 اثر ژید (با پرویز داریوش)، کرگدن 1345 از اوژن یونسکو، عبور از خط 1346 از یونگر (با دکتر محمود هومن)، تشنگی و گشنگی 1351 نمایشنامه ای از اوژن یونسکو؛ در حدود پنجاه صفحه این کتاب را جلال آل احمد ترجمه کرده بود که مرگ زودرس باعث شد نتواند آن را به پایان ببرد

هـ - خاطرات و نامه‌ها:

نامه های جلال آل احمد (جلد اول 1364) به کوشش علی دهباشی.

  • میر حسین دلدار بناب