در باره ی یک نویسنده/غزاله علیزاده(39)
غزاله علیزاده 27 بهمن 1325 در مشهد زاده شد. مادرش نیرسیدی نیز خود شاعر و نویسنده بود. غزاله در کودکی درون گرا، شیطان و باهوش بود. در مدرسه گاه با بازیگوشیها و شجاعتهایش دیگران را نگران میکرد اما شاگرد زرنگی نیز بود. مدرسه را در دبیرستان علوم انسانی مهستی به پایان برد و در همین زمان به گیاه خواری روی آورد.
او در کنکور رشته ادبیات فارسی در مشهد و کنکور حقوق و فلسفه در تهران قبول شد و به خواست مادرش در رشته حقوق وارد شداو با مدرک لیسانس علوم سیاسی از دانشگاه تهران، برای تحصیل در رشتهٔ فلسفه و سینما در دانشگاه سوربن به فرانسه رفت
در واقع او ابتدا برای دکترای حقوق به پاریس رفت ولی با زحمت زیاد رشتهاش را به فلسفه اشراق تغییر داد و قصد داشت پایاننامهاش را درباره مولوی بنویسید، که با مرگ ناگهانی پدرش آن را نیمهکاره رها کرد.
غزاله علیزاده که دوبار ازدواج کرده و هردوبار منجر به جدائی شده یک دختر بنام اسیه از بیژن الهی مانده است و از دو دختر بی سرپرست مادرانه نگاهداری می کرد. از غزاله که عمرش دیر نپائید و سرانجام پس از آن که دو مرتبه به خودکشی روی آورده بود به سبب بیماری سرطان و اضطراب و شرایط اجتماعی و جو محیط به خودکشی روی آورد و در اردیبهشت 1375 در جنگل ((جواهر ده)) از رنج زندگی بیاسود.
روز جمعه ۲۱ اردیبهشت 1375 برابر با ۱۰ مه ۱۹۹۶چند تن از سا کنان محلی؛ در جنگل اطراف رامسر در روستای جواهر ده، جسد او را یافتند که از در ختی حلق اویز شده بود. دو روز پیش از حادثه از مشهد به رامسر رفته بود تا آگاهانه به مرگ به پیو ندد. با لباسی مانند همیشه سیاه - بطور کامل آراسته - با ظرف خالی قرصی در جیب، با معده ای انباشته از قرص های ارام بخش- با طنابی به گردن - در میان دو تخته سنگ، با حدود ۲ سا نتیمتر فاصله از زمین و اویزان از درخت.
...
نخستین اثر غزاله علیزاده، «سفر ناگذشتنی» نام دارد که در سال 1356 منتشر شد.کتاب
«خانهی ادریسیها» مهمترین رمان دو جلدی اوست که سه سال پس از مرگش، جایزهی «بیست سال داستاننویسی» را به خود اختصاص داد.
یک سال پیش از مرگش به دعوت انجمن ایرانیان «والدو مارن» در جنوب پاریس، به آنجا رفت و به خواندن قسمتی از قصهها و داستانهایش پرداخت.
«غزاله علیزاده» از کسانی بود که متن بیانیه 134 نفر از نویسندگان به نام «ما نویسنده ایم» را امضا کرد.
در روز جمعه تاریخ 21 اردیبهشت ماه 1375، چند تن از ساکنان منطقه ای از جنگل شمال؛ جسد حلق آویز شده او را پیدا کردند. او دو روز پیش از مشهد عازم شمال شده بود و در نامه ای نوشته بو که هیچ کس در مرگ او مقصر نیست.
آثار نویسنده
رمان:
دو منظره
شب های تهران
خانه ادریسی ها
مجموعه داستان:
بعد از تابستان
سفر ناگذشتنی
چهارراه
سایر نوشته ها:
تالارها
رویای خانه و کابوس زوال
برگرفته از:مجله مهر هرمز(ویژه نامه غزاله علیزاده)
- ۹۰/۰۷/۲۵