لالایی ها بخشی از مونوگرافی بناب
لالاییها (لای لای لار)
لالاییها «لای لای لار» از کهنترین نمونههای ترانههای عامیانه هستند که شاید عمری به قدمت عمر انسان داشته باشند. آهنگ و ریتمی ساده و صمیمی و دلنشین. اوّلین گام ارتباط مادر و کودک. انعکاسی از آرمانها و آرزوهای مادر. بازتابی از اوضاع اجتماعی و روحی و روانی و بهداشتی جوامع در دورههای مختلف. مشترک بین تمام جوامع بشری. اوّلین قدم آشنایی کودک با وزن و ریتم و کلام.
گفتهاند ریشهی لالایی را باید در لفظ لالا یالله به معنی خدمتکار و کنیز جستجو کرد که در واقع این لالاها بودند که لالایی برای بچّه میخواندهاند /دهخدا/ امّا با احترام به علّامه دهخدا به نظر میآید که این گفته مقرون به صحّت نباشد. بخاطر اینکه اوّلاً قدمت لالاییها به دورانی بر میگردد که لالا گرفتن برای بچّهها هنوز مرسوم نبوده است و در ثانی حتّا شکل بسیار ساده لالایی قبل از پیدایش زبان به صورت زمزمه از زبان مادر در گوش فرزند خوانده میشد. ثالثاً در زبان انگلیسی Lull یعنی خواب کردن و Lullaby یعنی با لالایی خواباندن /حیّیم/ که واژهی لولابی انگلیسی هم شبیه لالایی فارسی است ولی هیچ ارتباطی به لالا و خدمتکار ندارد، گرچه از لحاظ آهنگ کلام بسیار نزدیک به لَله بییlala bayi ترکی می باشد، همچنین به نظر می رسد لای لای در زبان ترکی ارتباطی به واژهی لالا و لَله در معنی خدمتکار و کنیز نداشته باشد. دلیل چهارم که از همه دلایل به نظر محکم و منطقی میآید وجود کلمهی مادر در پارهی چهارم لالاییها میباشد که ثابت میکند سرایندهی این ترانهها نمیتواند کسی غیر از مادر بوده باشد. دلیل پنجمی نیز میتوان ارائه داد با دقّت در مضامین و درونمایههای لالاییها که همه سرشار از صمیمیت و ارتباط عاطفی است میتوان فهمید که اینهمه غیر از زبان مادر از زبان شخص دیگری نمیتواند جاری شده باشد.
در این لالاییها آرزوی مادر برای سلامتی فرزند و زود بزرگ شدن و قد کشیدنش، ازدواجش، مصون ماندن از بیماریها و نوعی دلدادگی و دل بردگی مادر و فرزندی دیده میشود.
نکتهی دیگری هم که زیاد به چشم میآید نوعی ترجیح فرزند پسر بر فرزند دختر است که ریشه در جامعهی مرد سالار گذشته دارد.
حال برای نمونه به ذکر نمونههایی از لالاییهای رایج در بناب میپردازیم؛
لای لای دئدیم آغلاما |
|
لای لای گفتم گریه نکن |
لای لایین بیر قوشودی |
|
لالاییات یک پرنده بود |
*****
لای لای امگیم بالا |
|
لای لای حاصل دسترنجم فرزند |
*****
لای لای دئدیم آدینا |
|
لای لای گفتم به نامش |
*****
بالام بیر سویون گؤروم |
|
فرزندم لباس از تنت در بیار تا ببینم |
بالاما قوزی قوربان |
|
بره فدای کودکم |
*****
اوغول سن یاراغیمسان |
|
پسرم تو زیور منی |
*****
لای لای دئدیم یاتاسان |
|
لای لای گفتم بخوابی |
*****
بیر سس گلیر ائللردن |
|
صدایی از میان ایلها میآید |
*****
لای لای دئدیم گونده من |
|
هر روز لای لای گفتم |
قیزیل گول باغین اولسون |
|
باغ گل سرخ داشته باشی |
*****
قوربانین قوزو اولسون |
|
بره فدای تو بادا |
*****
ائوینده ائشیگینده |
|
تو در خانه و زندگی خودت |
*****
آنان تئل دوزر سنه |
|
مادرت برایت طرّه درست میکند |
*****
لای لای مارالیم لای لای |
|
لای لای آهو بچّهام لای لای |
بالا دادی بال دادی |
|
مزهی کودک مزهی عسل |
*****
لای لای چاللام همیشه |
|
لای لای میگویم همیشه |
*****
لای لای دئدیم اوجادان |
|
لای لای گفتم با صدای بلند |
*****
لای لای چاللام آدووا |
|
لای لای میگویم به نامت |
لالاییهای بسیار دیگری نیز معمول است که کم و بیش مضامینی شبیه موارد یاد شده دارند.
- ۹۳/۰۴/۱۶