رساله ی قیاسیه
رساله ی قیاسیه
روزی از روزهای خدا بزی در حال آب خوردن از چشمه ای باصفا و زلال بود که سرو کله ی گرگی بدنهاد و گرسنه پیدا شد. گرگ ابتدا از آب زلال چشمه جگری صفا داد و بعد که دنبال بهانه ای برای دریدن بز تنها و بیچاره می گشت، روی به بز تنها نمود و گفت:از چشمه ی من آب خوردنت بس نیست، داری آبش را هم گل آلود می کنی ای بز لاکردار؟! بز بیچاره در حالی که زبانش به بع بع نمی چرخید و دچار لکنت شده بود، لرزلرزان گفت: آقا گرگه من که پایین تر از شما آب می خورم، چطور می توانم آب را گل آلود بکنم؟!می دانم اینها همه بهانه ای است تا مرا بخوری! آقا گرگه هاف هوفی به غبغب انداخت و خرناسی کشید و دندان قروچه ای کرد و گفت: ای بز نادان حالا کارت به جایی رسیده است که نسبت دروغ به من می دهی و افتراء بر من می بندی؟! من و دروغ؟! با افتراء به این بزرگی چه کنم؟ اکنون دیگر بر من واجب آمد که تو را به سزای این گناه کبیره از هم بدرم تا هم حکم شرع را جاری کرده باشم و هم عبرتی برای آنانی باشد که پا از گلیم خود درازتر نموده و زبان بر افتراء و دروغ می چرخانند!!! دمی دیگر از بز بینوا غیر از پوستی و چند تکه استخوان چیزی بر جای نمانده بود!
*****
دیروز وزیر محترم نیرو جناب چیت چیان در توجیه اینکه می باید قیمت آب و برق افزایش یابد، گفتند: با توجه به اینکه هزینه ی ماهانه ی قبض تلفن و مبایل خانوار برای هر یک از افراد خانوار حدود 35 هزار تومان می باشد و در مقابل هزینه ی آب و برق حدود 5 هزار تومان می باشد، لذا می باید قیمت آب و برق هم افزایش یابد!!!
اولا اینکه خانوارهایی وجود دارند خصوصا از نوع از ما بهترانشان که قبض مبایلشان از چند صد هزار تومان هم بالاتر است و اتفاقا قیمت کت و شلوارشان هم از چند میلیون تومان بالاتر است و قیمت ماشین زیر پایشان از چند صد میلیون هم بالاتر است و... با این قیاس های مع الفارق می باید بهای آب و برق بالاتر از چند صد هزار تومان باشد که البته باز برای از ما بهتران کاری ندارد!!! برای کسانی که با آب شرب مردم سونای منزلشان را پر می کنند پرداخت کردن قبض آب چند میلیون تومانی کاری ندارد و ایضا بقیه ی هزینه ها که اتفاقا برای خرج کردنش ککشان هم نمی گزد!!! چرا که نه بیل زده اند و نه کلنگ، نه می دانند کار کردن یعنی چه و نه دردی غیر از بی دردی دارند!!!
جناب وزیر با متوسل شدن به صناعات خمس آن هم از نوع سفسطه اش و صغری و کبرای غلط چیدن راه به جایی نمی توان برد! توفیق خدمت پیدا کردن در دولت تدبیر و امید، مبلغی تدبیر و تامل و تدبر لازم دارد! از بد روزگار صاحب این قلم کمی فلسفه خوانده است و شگردهای مصادره به مطلوب را یاذ گرفته است ، اما هرگز به کار نبرده است، چرا که بر به کار بردنش نمی ارزد. آستان فلسفه بسی بلندتر و ارجمندتر از آستانه ی سفسطه است. بر محور قیاس چرخیدن دردی از مردم دوا نمی کند! اگر بنا بر قیاس امور باشد آن هم از نوع قیاس مع الفارقش سنگ روی سنگ بند نمی شود!
حال که شما کار را با قیاس شروع کرده اید، پس بهتر است نظر حضرتعالی را جلب کنم به قیاسی منطقی و عقلانی و سپس راهکار را از شما بجویم. مقایسه ی میزان دریافتی چند نفر معلم آموزش و پروش با مدرک دکترا و فوق لیسانس با دریافتی اعضای هیأت علمی دانشگاه ها با سابقه و مدرک تحصیلی برابر.مقایسه ی دریافتی همان افراد با مدرک و سابقه ی برابر با کارکنان شرکت نفت یا کارخانجات مختلف یا شرکت مخابرات و بانک و هر ارگان یا سازمان دیگر که شما خواسته باشید!
مقایسه ی دریافتی سی سال یک استاد دانشگاه یا یک معلم آموزش و پرورش و یا یک یا چند ده نفر کارگر با میزان دریافتی یک سال یک فوتبالیست لیگ برتری!!!
مقایسه ی حق مسکن یک نفر از ما بهتران با صد نفر معلم در یک ماه!!! مقایسه ی ویژه خواری یک نفر ویژه خوار با دریافتی یک عمر چند صد کارمند دولت و گارگران فصلی و روزمزد و ...
....حالا با این اوصاف و طبق قیاس شما میزان حقوق یک معلم یا کارمند دولت و یا میزان درآمد هر فرد ایرانی در ماه می باید چقدر بوده باشد تا تکاپو و کفایت هزینه های جورواجور پوشاک و خوراک و مسکن و بهداشت و تحصیل فرزندان در دانشگاه های مختلف پول ساز و هزینه های قبض آب و برق و گاز و تلفن و مبایل و پول شارژ آپارتمان و مالیات بر درنیامدهای مختلف و خمس و زکات و صندوق صدقات کمیته ی امداد مستقر در خانه و کوچه و خیابان و ... را بکند؟؟؟!!!
مثال های زیادی می توان ذکر کرد، اما به مصداق مشت نمونه خروار کفایت می کند!
آقای وزیر راستش دلم برای آب انبارها و چراغ نفتی ها و بخاری هیزمی ها و اجاق های قدیم و... تنگ شده است!!!
بهداشتی نبودنشان، کم سو بودنشان، رنج و زحمتشان هزار بار می ارزید به زیر بار منت این و آن رفتن!!! مردم هم آقای خودشان بودند و هم نوکر خودشان! نه غم قطعی برق و آب و گاز داشتند و نه غم قحطی و گرانی مایحتاج ضروری زندگی شان!
فکر زمستانشان را از تابستان می کردند، زحمت می کشیدند اما منت نمی کشیدند! آسایش نداشتند آما آرامش داشتند!
می گویند مردم ولی نعمت گارگزاران حکومتی هستند! نمی دانم آیا ولی نعمت ها مستحق این همه اضطراب و اضطرار و درماندگی هستند یا نه؟!
به راستی ما مردم مادرمرده کی سر راحت بر بالین خواهیم گذاشت؟ کی ماراتن تورم و افزایش بی رویه و ناموجه قیمت ها و خبرهای رنگ وارنگ اختلاس و احتکار و تبانی و تخلف و ...دست از سر مردم کارد به استخوان رسیده برخواهد داشت؟!
قدیم ها یک حدیث قدسی خوانده بودم با این مضمون؛( الناس عیال الله من انفع للناس احب الی الله ) یعنی مردم مانند عیال خداوند می باشند و هر کس نسبت به مردم سود برساند نزد پروردگار محبوب واقع می شود.
جناب وزیر مردم از چند سال پیش کفگیرشان ته دیگ خورده است! این روزها هم به امید تدبیر دولت تدبیر و امید با سیلی صورتشان را سرخ نگه می دارند!
با این اوصاف چطور می توان به جای برداشتن باری از دوش مردم، بار دیگری هرچند سبک به دوش مردم گذاشت؟! البته ناگفته پیداست که حساب از ما بهتران از حساب مردم جداست!!!
مردم ما در دوران مدرنیته ی کذایی چه دادند و چه گرفتند؟؟؟!!!
- ۹۲/۱۰/۱۷
سالاملار دلدار بئی هاممی منه دئیرلر سنین دیلین آجی دیر آجی جانیم سن لاپ بیچیسن کی بو نجه دولت آدامینان دانیشماقدی باخخخخخخخخخخخخخخخ آدام وزیر وکیلین یانیندا ایکی الین سالار یانینا دوز دورار اشی گوردون الله ائله مه میشدن قهر غضضب زاد ائللر بیلووی هااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا اونان گئچدی جناب وزری دوز دئیردی آخی الله راوادی اتین کیلوون سور سوموک قاریشیق یی یسن 60 مینه سواون لیترین 5مینه ده یوخ بیر آز بو دولت تدبیر اوغلو اومودو یولا وئرین باخخخخخخخخخخخخ یازیق بچارادیلار تزه گلیب اوزلری نین خرجی مخارجی وار بئله نچه سین من یوخونان تانیرام ائولرینده بکار بکار جاوانلاری وار
هممشه کیمین گوزلدی ساق اول