رساله ی انقراضیه
شنبه, ۱۹ اسفند ۱۳۹۱، ۰۱:۳۷ ب.ظ
پیشکش زنده یاد استاد دکتر رضا انزابی نژاد
امروزه تخریب مناطق زیستگاهی، بهرهبرداری غیرمجاز از جنگلها، شکار بیرویه، نبود قوانین جامع مربوط به بنگاههای بهرهبردار، وجود دیدگاه تجاری نسبت به وحوش و نبود هماهنگی فرابخشی، نسل بسیاری از گونههای جانوری را به خطر انداخته است.
یکی از وحوش ارزشمندی که تقریبا نسلش در ایران منقرض شده، ببر مازندران است.
ببر مازندران، شباهت زیادی به ببر بنگالی دارد، با این تفاوت که تعداد نوارهای دور بدنش بیشتر و نازکتر و رنگ پهلوهای آن، پررنگتر از ببر بنگالی است.
این گربه بزرگ و زیبای ایرانی، بیش از چهل سال است که دیده نشده است و میتوان به جرات گفت نسلش در ایران منقرض شده است...
منبع:دنیای اقتصاد (میترا یزدچی)
امروزه تخریب ارزش های دینی واخلاقی، بهرهبرداری های غیرمجاز از بیت المال، سوء استفاده های بیرویه از منابع بانکی،اختلاس،احتکار،ارتشاء،نبود تقوای الهی، وجود دیدگاه تجاری و اقتصاد محور نسبت به انسان ها وتضعیف صفات والای انسانی از قبیل جوانمردی،عیاری،ایثار،گشاده دستی،نوع دوستی،مناعت طبع،صفای باطن و غمخواری و... نسل بسیاری از گونههای شریف انسانی را به خطر انداخته است.
یکی ازطبقات ارزشمندی که تقریبا نسلش در ایران رو به انقراض می باشد،طبقه ی کارمند - خصوصا از نوع دولتی اش - می باشد. این طبقه ی ارزشمند شباهت زیادی با مرتاض های هندی دارد و می تواند یک ماه تمام با یک حقوق بسیار مختصر و بخور و نمیر سر کند. با این تفاوت که او بر خلاف مرتاضان که یکه و یالقوز بوده و معنای سنگینی معاش را نمی دانند! بار چند سر عائله از قبیل زن و فرزندان و پدر و مادر و گاه پدر زن و مادرزن و چند سر دانشجوی دانشگاه آزاد و غیر انتفاعی را نیز به دوش می کشد و دعاگوی عمر شریف دولت مردان می باشد!!!
ویژگی های دیگر این گونه ی بسیار نادر عبارتند از؛وجدان کاری،تدین،تخصص توام با تعهد،مصرف کم و بازدهی زیاد،قناعت،شاکر نعمت بودن،دنیا گریزی،میانه روی،وطن خواهی،نوع دوستی،خدمت صادقانه،شکیبایی بر فقر،صبر در مقابل زخم زبان های تازه به دوران رسیده ها،پارسایی،مناعت طبع،راستی در گفتار،صداقت در کردار،امانت داری...
سرانه ی مطالعه در میان این نوع از همه ی انواع بالاتر بوده و هرماه بخشی از درآمد ناچیز خود را صرف خرید کتاب و مجله و روزنامه وسایر کالاهای فرهنگی می نماید.بسیاری از پژوهشگران معتقدند مخ این نسل رو به انقراض تاب دارد و عقلشان کمی تا قسمتی پاره سنگ برمی دارد و اگر قرن ها قبل از خطر انقراض رسته اند در سایه ی پوست کلفتی بیش از حدشان بوده است!
نوع مذکور علی رغم تحمل فشارهای بیش از حد بسیار صبور بوده و از خصلت همزیستی بسیار بالایی برخوردار می باشد.تا حال هیچ گزارشی از بد اخلاقی و نوع آزاری و خشونت و درازدستی از آنان به دست نیامده است.
شنیده ها حاکی از آن است که طبقات دیگری از قبیل کارگران،اهل هنر،اهل قلم،اهل فکر و ...نیز در معرض ابتلا به سرنوشت این گونه ی در حال انقراض می باشند!!!
در خاتمه ضمن دعاگویی به جان تک تک دولت مردان و وزرا و وکلا و مدیران کل و مدیران جزء و آن هایی که سهوا اسم مبارکشان از قلم افتاد جسارتا و عاجزانه خواهشمند است که یک صدم از وقت و بودجه و همت مصروفه شان در خصوص انقراض ببر مازندران و سیبری و بنگال را مصروف این گونه های در حال انقراض بفرمایند تا انشاالله هم مقبول درگاه حضرت حق واقع شود و هم ذکر خیرشان در حلقه ی عشاق فراموش مشواد!
زیاده عرضی-ارزی-نیست!!! به عنوان حسن ختام مرثیه ای زیبا از حضرت حافظ را چاشنی کلاممان می کنیم تا کام مخاطبان کمی حلاوت یابد ؛
یاری اندر کس نمیبینیم یاران را چه شد؟
دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد؟
آب حیوان تیره گون شد خضر فرخ پی کجاست؟
خون چکید از شاخ گل باد بهاران را چه شد؟
کس نمیگوید که یاری داشت حق دوستی!
حق شناسان را چه حال افتاد،یاران را چه شد؟
لعلی از کان مروت برنیامد سالهاست!
تابش خورشید و سعی باد و باران را چه شد؟
شهر یاران بود و خاک مهربانان این دیار
مهربانی کی سر آمد شهریاران را چه شد؟
گوی توفیق و کرامت در میان افکندهاند
کس به میدان در نمیآید سواران را چه شد؟
صد هزاران گل شکفت و بانگ مرغی برنخاست!
عندلیبان را چه پیش آمد هزاران را چه شد؟
زهره سازی خوش نمیسازد مگر عودش بسوخت
کس ندارد ذوق مستی میگساران را چه شد؟
حافظ اسرار الهی کس نمیداند خموش
از که میپرسی که دور روزگاران را چه شد؟
یکی از وحوش ارزشمندی که تقریبا نسلش در ایران منقرض شده، ببر مازندران است.
ببر مازندران، شباهت زیادی به ببر بنگالی دارد، با این تفاوت که تعداد نوارهای دور بدنش بیشتر و نازکتر و رنگ پهلوهای آن، پررنگتر از ببر بنگالی است.
این گربه بزرگ و زیبای ایرانی، بیش از چهل سال است که دیده نشده است و میتوان به جرات گفت نسلش در ایران منقرض شده است...
یکی ازطبقات ارزشمندی که تقریبا نسلش در ایران رو به انقراض می باشد،طبقه ی کارمند - خصوصا از نوع دولتی اش - می باشد. این طبقه ی ارزشمند شباهت زیادی با مرتاض های هندی دارد و می تواند یک ماه تمام با یک حقوق بسیار مختصر و بخور و نمیر سر کند. با این تفاوت که او بر خلاف مرتاضان که یکه و یالقوز بوده و معنای سنگینی معاش را نمی دانند! بار چند سر عائله از قبیل زن و فرزندان و پدر و مادر و گاه پدر زن و مادرزن و چند سر دانشجوی دانشگاه آزاد و غیر انتفاعی را نیز به دوش می کشد و دعاگوی عمر شریف دولت مردان می باشد!!!
- ۹۱/۱۲/۱۹