روشن تر از خاموشی
چهارشنبه, ۱۹ مرداد ۱۳۹۰، ۰۵:۱۴ ب.ظ
روشن تر از خاموشی چراغی ندیدم
وسخنی به از بی سخنی نشنیدم
ساکن سرای سکوت شدم
و صدره ی صابری در پوشیدم
مرغی گشتم ،
چشم او از یگانگی ، پر او از همیشگی
در هوای بی چگونگی می پریدم
کاسه ای بیاشامیدم که هرگز ، تا ابد
از تشنگی آن سیراب نشدم ...
سلطان العارفین بایزید بسطامی
- ۹۰/۰۵/۱۹
دربرابرهجوم اسکندرگجستک وبه خاک افتادنش درراه
سربلندی خاکش گرامی بادنام وراهشان جاوید
--------------------------------------------------------------------------------
به پاس هروجب خاکی ازین ملک/چه بسیاراست آن سرهاکه رفته
زمستی برسرهرقطعه زین خاک/خداداندچه افسرهاکه رفته
دوست گلم اگرمیخواهی این دلاورمردوخواهرش رابیشتربشناسیسری به من بزن
بدرودتادرودی دیگر.