تفکر در چرخه ی تناقض
اینکه این افراد در حوزه ی تفکر به معنی خاص آن چه کاری انجام داده اند یا به اصطلاح چه گلی به سر هیکل تفکر بشری زده اند برای این بنده کاملا ناشناخته است! اما کارنامه ی پروپیمان جنایات جنگی و تجاوز به کشورهای مختلف و توهین به باورهای مذهبی بخش عمده ای از مردم جهان برای همگان از روز هم روشن تر است!!!
ایهود باراک،نتانیاهو،سلمان رشدی،رهبر میانمار،آنجلا مرکل،باراک اوباما،هیلاری کلینتون و...
وجدان های بیدار چگونه می توانند آرام بگیرند و دم بر نیاورند؟ براستی کاروان تفکر بشریت کجا می رود؟کجاست زبان حقیقت گوی متفکران واقعی؟
هنوز خون پاک اطفال معصوم غزه خشک نشده است! هنوز مردم مسلمان و مظلوم عراق و افغانستان از مصائبی که این به اصطلاح متفکران بر سرشان آورده اند خلاص نشده اند!هنوز مسلمانان مظلوم میانمار از دد منشی ها و نسل کشی اینان امان نیافته اند! هنوز احساسات پاک مسلمانان جهان از دست اینان جریحه دار است!
این به اصطلاح متفکران در کدام آکادمی و دانشگاهی درس تفکر خوانده اند؟ کدام استادی تفکر را خون بی گناهان ریختن معنی کرده است؟کدام دانشکده ای مدرک تفکر به اینان داده است؟
اینان که حتی مردم کشورهای خودشان نیز قبولشان ندارند! و به کارنامه ی اقتصادی شان نمر ه ی صفر می دهند،اینانی که در لیست یک درصدها قرار دارند و با نود و نه درصد مردم خود بیگانه اند چگونه سر از لیست متفکران برتر درآورده اند؟
به راستی آیا این یک تناقض گویی آشکار نیست؟ آیا اینان تا به حال برای یک بار هم که شده با خود اندیشیده اند که کائنات به قدری عظیم و بیکران است که در عقل ناقصشان نمی گنجد؟! ـ و زمین به ظاهر بزرگ که هر کدامشان ادعا دارند با سلاح های اتمی شان توان چندین بار نابود کردنش را دارند در این بیکرانگی حتی حکم قطره ای کوچک در اقیانوس عظیم خلقت را هم ندارد! ـ با این اوصاف آیا حضرات می توانند در این بیکرانگی محلی از اعراب داشته باشند؟آیا اینان تصور نمی کنند که کار تفکر و اندیشه را بس سهل و آسان گرفته اند؟! مانند طفلی که از فرط محدودیت اندیشه همه ی دنیا را در اسباب بازی حقیرش خلاصه می کند!
اگر اینان متفکران برترند پس سقراط و افلاطون و ارسطو و زرتشت و ابن سینا و شیخ شهاب و کنفسیوس و کانت و دکارت و نیچه و فوکو و ابن رشد و ملا صدرا و ... را باید در کجای عالم تفکر قرار داد؟!!!
با این اوصاف نمی توان گفت که عده ای با عالم تفکر به کلی بیگانه اند و یا در صددند که تفکر را در چرخه ی تناقض اندازند؟! شاید هم طنزشان گل کرده باشد! کسی چه می داند؟!
- ۹۱/۰۹/۰۹