اندیشه

فرهنگی، ادبی، تاریخی، هنری، طنز

اندیشه

فرهنگی، ادبی، تاریخی، هنری، طنز

اندیشه

درباره مدیر:
میر حسین دلدار بناب
متولد 1346 بناب مرند
پژوهشگر

بایگانی
آخرین نظرات
پیوندها

رساله ی گشایش و رهایش (صد پند در صد بند)

پنجشنبه, ۲۴ فروردين ۱۳۹۱، ۰۲:۳۴ ب.ظ

چنین گوید؛ امیر حسین ابن امیر مهدی در کتاب مستطاب خردنامه ی گشایش و رهایش(خرسندی نامه) که مدتهای مدید در میان متون پندنامه ها و خردنامه ها گشت و گذار همی کردم تا نصایحی بایسته و شایسته پیدا همی توانم کرد تا دوستان و دوست داران مشفق را رهاوردی در خور باشد .

پیدای پنهان را گواه همی گیرم که خیر خواهی ا م بر آن داشت تا شمه ای از تجارب خویش و بیگانه گرد آورم تا هر آنکه را رغبتی بود بر آن کار کند و اگر نه فرو گذارد که حرجی نیست و دل خوش می باید داشت.

به آن سبب پندهای چون قند پرداختم در صد بند تا اگر در عمل آید فایده و خیر افزاید و اگر در عمل آورده نشود باری از نظر گذرانده شود تا ثواب آن عاید اموات این بنده و خوانندگان گرامی گردد ان شاالله تعالی. والسلام

۱)سخن نرم و لطیف گفتن هنری است بزرگ و ارجمندکه کارها بی مدد آن پیش نتواند رفتن پس بر تو باد آموختن و به کار بستن این هنر و فن شریف!

۲)زنهار قبل از سخن گفتن تمام گوشه وزوایای امر را خوب بسنج تا پشیمانی ببار نیاورد و انگشت ندامت نگزی.

۳)اگر خواهی سخنت بر دل شنوندگان اثر کند و به مقصود برسی ،سخنان بزرگان و عالمان و عارفان و حکیمان بر سخن خود بیامیزکه خلق را سخنان بزرگان خوشایند باشد.

۴)هرگز در سخن گفتن از آیات و احادیث غافل مباش که در بیان مقصود برهانی قاطع تر از آن نیابی و کس را جرأت مخالفت با آن نباشد.

۵)مکث کردن و حیرانی نمودن و آه کشیدن و گریه کردن و برسر کوبیدن و بیهوش افتادن از ظرایف و طرایف سخن رانی دان که بی مدد آنها سخنانت بر دلها سرد گردد و مرادت بحاصل نشود.

۶)اگر خواهی که رمز و راز آیین سخن رانی تمام دانی آگاه باش که این کار بی مدد گروهی فریادکش و احسنت گوی موافق به حصول نپیوندد، پس بر تو باد که همیشه از این گروه در رکاب داشته باشی که به تنهایی کار لشکری توانند کرد.

۷)مباد که سفله گان و فرومایگان را از خود بیازاری که اینان را در میان بزرگان و دولتمندان دوستان ذی نفوذی است که به طرفة العینی بنیاد آدمی توانند انداخت.

۸)اگر چه علم و فضل و هنر مطاعی گرانقیمت است اما بی پشتوانه ی ثروت و مکنت ،کمیتشان لنگ است!

۹)حال که احوال علم و فضل و هنر بر تو معلوم گشت پس تا توانی گرد علم و فضل و هنر مگردتا بار خود سنگین نسازی و در عیش و فراخی توانی زیست!

۱۰)تا توانی گرد دوست و رفیق نگرد که خوب آن حکم دست شکسته را دارد که وبال گردن است و بد آن مانند مار در آستین است!

۱۱)از صاحبان مقام و منصب ، وفا و کرم چشم مدار که آهن سرد کوفتن باشد و آب در غربال کشیدن!

۱۲)برتو باد حفظ ظاهرکه از مستحبات مؤکد است و خلق را بر تو راغب تر نماید.

۱۳)بر تو باد تعریف و تمجید همگان تا بی زحمت و هزینه دل ها را متمایل به خود گردانی چرا که هیچ آفریده ای نیست که از تعریف و تمجید بی جا خوشش نیاید!

۱۴)هیچگاه بر عیب مردمان انگشت نگذار تا محبوب القلوب همگان باشی.

۱۵)در هیچ کاری بر مردمان پیشی مگیر تا منفور و مطرود نگردی!

۱۶)خاطر مغروران و خودپسندان وسفله گان و فرو مایگان میازار تا آسوده خاطر توانی زیست!

۱۷)مباد که صاحبان منصب و مکنت و ثروت و شهرت و عدت را خوار شماری که تباهی آور است!

۱۸)اتفاق را اگر با بزرگانت مجالستی افتاد، سخن جز بر وفق مراد آنان مگوی که مایه ی سلامت و سعادت است. 

۱۹)به هوش باش که هرگز در هنگامه ها و اختلافات داخل نشده و طرفداری از گروه و نحله ی خاصی نکنی که چنین کارها از اوصاف عاقلان نباشد.

۲۰)ایمان بهتر از کفر،آرامش بهتر از آشوب،سلامتی بهتر از بیماری،ثروت بهتراز فقرو زندگانی بهتراز مرگ شمار.

۲۱)حرمت اهل قلم و اصحاب علم و هنر نگهدار که اینان گروهی بیچاره و دلشکسته اند!

۲۲)شاعران و سخنوران را سخنانی خوش گوی تا به کمتر هزینه ای دلشان به دست آورده باشی که اینان از دنیای به این بزرگی تنها به کلمات دل بسته اند.

۲۳)در سفر و حضر همیشه تنهایی اختیار کن تا از شر شروران و بد خواهان ایمن توانی زیست.

۲۴)بر سر هر سفره ای نشستی شکمی از عزا درآور و بر صاحب آن سفره لعنت بفرست که سفره های رنگین حاصل خون دل بیچارگان و بینوایان است.

۲۵)تا توانی رعایت اصول جوانمردی و حق نان نمک مکن تا از پیشرفت و ترقی باز نمانی!

۲۶)در حق هیچکس دل سوزی مکن تا عیشت منغص نگردد و پشیمانی ببار نیاورد.

۲۷)به هوش باش که حق پدر و مادر نادیده گرفتن اول قدم توفیق است در پایمال کردن حقوق دیگران و الا توفیق رفیق راه نخواهد بود!

۲۸) تا توانی دست در جیب خود مبر وبه حساب دیگران زندگی کن تا در تنگنا و مضیقه نیفتی.

۲۹)همسر از خاندان صاحب مکنت و قدرت برگزین تا خود و تخم و ترکه ات بی هیچ زحمتی از زندگانی برخوردار گردی.

۳۰)اگر قولی دادی که بیم زیان در آن بود فی الفور سخن خود عوض کن که هیچ چیز اولی تر ازدفع زیان نیست!

۳۱)از معاشرت با کریمان و گشاده دستان بپرهیز تا از خوی بدشان در امان باشی!

۳۲)سخن مگوی تا در خطا نیفتی که زبان حیوانی درنده است که در بند به !

۳۳)کری به از شنوایی،کوری به از بینایی،نادانی به از دانایی و گنگی به از گویایی شمار تا در خطر نیفتی!

۳۴)به فکر وذهنت مجال جولان مده تا گرد سؤالات بی جواب و مسئله دار نگردد تا بی تشویش زندگانی توانی کرد!

۳۵)آب را حرمت دار و در مسیر آن شنا کن که خلاف مسیر آب شنا کردن کار ابلهان باشد!

۳۶)حرمت باد نگهدار و از هر جهت وزید همراهی اش کن تا به مراد برسی.

۳۷)به سان خاک فروتن باش و خاکساری پیشه کن تا خاکت را به باد ندهند!

۳۸)آتش را مقدس دان و به پای خود در آتش مرو و  هرگز به دست خود آتش بر زندگانی ات نزن!

۳۹)از اعجاز رنگ ها غافل مباش وبه هر رنگی خواستی درآی که یکرنگی ملال افزاید و به کار نیاید!

۴۰)نان به نرخ روز خور اگر چه بسی گران باشد که هیچکس از اول خلقت تا به حال از این کار زیان ندیده است!

۴۱)پای به اندازه ی گلیم دراز کردن از دون همتی شمار که صفتی بس نکوهیده است و فقر و بینوایی آورد!

۴۲)غم دیگران مخور و در پی آن باش تا گلیم خود از آب بیرون کشی اگر چه دنیا را آب ببرد!

۴۳)تاآب از سرت نگذشته و آتش در هستی ات نیفتاده و خاکت بر باد نرفته ،حرمت عناصر اربعه را نگهدار!

۴۴)اتفاق را اگر منصب و مقامی یافتی، چون و چرا در کار نیاور و اطاعت محض پیشه کن تا دیر زمانی بر مسند قدرت تکیه توانی زد.

۴۵)مروت و فتوت و حمیت و صداقت و امانت در کار مگیر تا ندامت نبری و ستوده ی اقران گردی!

۴۷)مدام تبسم و لبخند بر چهره دار تا دل مردمان به دست آوری که شیوه ای پسندیده است!

۴۸)اگر قصد نابودی حریفی داشتی ،خنجر از پشت زن که به صلاح اولی تر است.

۴۹)زیرآب کسان را آرام آرام و آهسته بزن که کسی را در حقت گمان بد نیفتد!

۵۰)در حق هیچکس نیکی مکن تا جواب آن به بدی و ناسپاسی ندهند!

۵۱)از خوب رویان و دیوانیان و نوکیسه گان و سفله گان و فرومایگان و دولتیان وفا مجوی ونیکی و خیر امید مدار !

۵۲)نان از برای نام تباه مکن که این کار شیوه ی نودولتان و نو کیسه گان است!

۵۳)پند عارفان و سخن حکیمان در گوش نگیر تا دچار شک و تردید نگردی که شک بدترین دشمن آدمیزاد است!

۵۴)با اهل علم و معرفت و هنر مجالست مکن تا از راه به در نیفتی!

۵۵)پخته خواری را فرو مگذار که هنر خاص خواص است و سود و خوشدلی و شادابی بسیار به بارآورد!

۵۶)مباد بر کس اعتماد کنی که بس مفسده ها که از اعتماد کردن بی محل در جهان افتاده است!

۵۷)موقعیت ها را به دیگران وامگذار تا نادم و پشیمان نگردی و خسران دامنگیرت نگردد!

۵۸)فروتنی فرو گذار و غرور پیشه کن تا حشمت و حرمتت افزون گردد!

۵۹)از گشاده دستی و بذل و بخشش پرهیز کن تا به تهی مغزی منسوب نگردی!

۶۰)گره از پیشانی و چهره دور مساز تا به حشمت و اقتدار تعبیر نمایند!

۶۱)نان قرض دادن از اسباب ترقی شمار و ازآن غفلت منمای!  

۶۲)تا توانی گرد محبت کردن مگرد ،چه بسیار مرض ها که از محبت کردن بی حاصل واقع شده است!

۶۳)زیاده طلبی پیشه ساز و هرگز به سهم خود قانع مباش تا به بلند همتی شهره گردی!

۶۴)غرور و خودپسندی پیشه ساز لیکن آن را زیر لباس فروتنی پنهان کن تا عوام را بر تو رغبت افزاید!

۶۵)هرگز جانب احتیاط فرو مگذار و گرد خطر مگرد تا سلامتی را قرین باشی.

۶۶)به وعده های مردمان دل خوش مدار که حریص را وعده ی دروغگویان از راه به در برد و در کوزه ی فقاع اندازد!

۶۷)نقد را به نسیه مفروش و سرکه ی نقد به از حلوای نسیه بدان

۶۸)مال و ثروت خویش از جان و دل حفظ کن که فقیران را ارج و قربی پیش هیچ کس نباشد.

۶۹)فقیران از خویش بران که اگر خدای خواستی آنان را از جمله ی ثروتمندان قرار می داد و البته که در فقرو غنا حکمتی است و خلایق از آن بی خبر!

۷۰)بوی خوش و روی خوش و خوی خوش از نعمات خاص الهی دان و بر صاحبان آن حرمت نمای که رضایت خداوند کسب کرده باشی!

۷۱)از آنجایی که دو رویی و دو خویی از صفات نکوهیده است از دادن و ستدن، ستاندن را برگزین تا دورویی نکرده باشی! 

۷۲)اگر سخنی ناخوشایند شنیدی ناشنیده شمار تا به بزرگی منسوب شوی.

۷۳)بسیار افتد که دیده نادیده باید شمرد که این صفت جاذب قلوب است و جاه و مقام افزاید.

۷۴)از میان کام و نام ، کام برگزین که زنده ی ناکام و مرده را نام به کار نیاید.

۷۵)بخت بیدار به از وجدان بیدار شمارکه وجدان خفته اش به کار آید و بخت بیدارش!

۷۶)اگر چه عقل بزرگترین نعمت خداوند است اما گاه گاهی باید که عقل را لگام زنی تا مانع التذاذ و کامرانی نشود!

۷۷)عمر در کسب علم و هنر تباه مکن که تجارت بی سود است و خیر دنیا و آخرتش نیست!

۷۸)زنهار گرد رزق حلال مگرد که حاصلی جز پریشان روزگاری و فقر وفاقه ندارد !

۷۹)سخن راست جز از دیوانگان و کودکان مشنو که غیر از این گروه همه را دل پر از کینه و غرض و مرض است!

۸۰)دروغ مگوی لیکن اگر دروغ خواستی گفتن ،دروغ های بزرگ گوی تا همگان باور دارند!

۸۱)راستگویی پیشه مساز تا بر دل های مردمان گران نیایی و ۀسوده توانی زیست!

۸۲)عبادت به جماعت به جای آور که اگر خیر آخرت نیز نیافتی خیر دنیا یابی ومعتمد مردمان گردی!

۸۳)خواستن توانستن است پس بخواه تا داده شود که هرگز بدون طلب چیزی بحاصل نتوانی کرد!

۸۴)بترس از کسی که از خدای خویش نترسد چه آنکس که از خدا پروا نکند به هر کاری دست تواند یازید!

۸۵)بر هر منصبی دست یافتی فی الفور بار خود بربند که کاروبار از آن جهت قرین هم قرار داده اند!

۸۶)به سری که درد نمی کند دستمال مبند که دستمال را کاربردهایی بهتر از به سر بستن است که اگر اصول آن دانی در اندک زمانی دست دهد که مال یابی!

۸۷)اگرزمانی بار خود بستی زوایا و خبایای کار خوب بررسی کن تا کج و کو له نشود که بار کج به منزل نمی رسد و زحمت می افزاید!

۸۸)ابن الوقت باش تا از همه ی نعمات دنیا بهره توانی بردن که زندگانی بیش از یک بار ارزانی نداشته اند!

۸۹)شاخ در شاخ شدن کار گاوان دان و از آن بپرهیز و اگر کسی را انداختن خواستی با دست دیگران بینداز تا کار بزرگان کرده باشی!

۹۰)گرهی را که با دست می توان گشود هرگز با دندان مگشا که به صلاح اولی تر است!

۹۱)سخن حق مگو تا بر دل ها گران نیایی و خلق را دشمن خود نکرده باشی!

۹۲)افتادگان را پای زن تا مطیعت شوند و بر بیچارگان رحم میاور تا خلاف مشیت الهی رفتار نکرده باشی!

۹۳)از های و هوی عربده کشان و هوچی گران دوری کن که اینان  با منطق و عقل بیگانه اند و بهره ای از مردمی و انصاف ندارند.

۹۴)قدر عافیت به هنگام عافیت دان که اگر از دست رفت بازآوردن نتوان و کاها مشکل گردد.

۹۵)فال گیران و رمالان و دعانویسان و افسونگران و  ... از خود میازار تا بی رنج و عنا زندگانی به سر آری!

۹۶)غم و غصه واندوه مکروه دار و تا توانی شادمانی پیشه کن که یک روز شادمانی به از صد سال غم و اندوه.

۹۷)اگر زمانی هوای توبه بر سرت افتاد آن را به دوران پیری حوالت کن که جوانان را توبه نشاید!

۹۸)رضایت خالق رضایت مخلوق دان و در جلب قلوب مردمان بکوش تا پیش خالق غمازی و نمامی نکنند!

۹۹)هزل وطنز وفکاهه را ارج بنه و سخنان حکیمانه در میان آن جوی و هزالان وطنازان و فکاهیان را حرمت بگذار که اینان گروهی دردمندند و از رنج دانایی رنجور.

۱۰۰)زنهار مطالب پندنامه ها راسبک مشمار که حاصل عمر حکمای سلف و خردمندان روزگار باستان است و سبک شمردن آن ها سبب خسران و ندامت است.

اندرزهای فراوان دیگری نیز می توانستم داد لیکن به پندی ویژه این مقال را به پایان می برم که هر آینه اگر تو را گوش شنوایی بوده باشد همین مقدار کفایت همی کند و اگر نه صد چندان نیز اگر همی گویم و نویسم سودی نخواهد داد.

ای فرزند دیر زمانی است که همگان به طول زندگانی می اندیشندلیکن اگر از من شنوی تو به عرض زندگی بیندیش که بسیاری از موجودات همچون لاک پشت و کلاغ به طول عمر معروفند ، اما فرزند آدمی را اگر عمر طولانی می باید نه به خاطر خود عمر بلکه به آن سبب است تا در زندگانی چه کارهای بزرگ تواند کرد که آثار آن تا ابد باقی بماند و خیر و نیکی و انسانیت افزاید و گرنه مانند بهایم زیستن را فضیلتی سراغ ندارم و بر طالبانش وا می گذارم... والله اعلم بالصواب .

  • میر حسین دلدار بناب

نظرات  (۷)

سلام
احسنت ..که حق کلام را اذا کردی
بهره وافر بردم اندرزها و اندرزنامه ها جایگاه رفیعی در فرهنگ و ادب ما دارد انشالله مورد استفاده عملی قرار گیرد..
دوست‌ترت دارم از هر چه دوست ای تو به من از خود من خویش‌تر دوست‌تر از آنکه بگویم چقدر بیشتــر از بیشتـــر از بیشتــر

لذذذذذذذذذذذذذ... ت بردم
ولی جون من این آخری رو بی خیال شو بذار ما همون طول رو داشته باشیم وبه قول شما به انواع مصائب دچار نشویم وبعضا" از الباقیات لعنتی شنویم. زیاد جدی نگیر ...
خوب بود .
ممنونم.
برای کسی بمیر که برای تو تب کند

خواهی که جهان در کف اقبال تو باشد
خواهان کسی باش که خواهان تو باشد
سلام اقای دلدار
از وبلاگ پرمحتوایتان لذت بردم.

هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق
ثبت است بر جریده عالم دوام ما

دایی سهیل هستم و با ایشان وبلاگ شما را دیدم
موفق و پیروز باشید
  • علی ابراهیمی راد
  • جالب بود استاد

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی